English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (9 milliseconds)
English Persian
telescopic alidade عضاده دوربین دار
Other Matches
alidade عضاده
sniper scope دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
cameras دوربین
presbyopic دوربین
opera glasses دوربین
camera دوربین
the penetration of a telescope دوربین
night glass دوربین شب
longsighted دوربین
long sighted دوربین
binocular دوربین
far seeing دوربین
far-sighted دوربین
telescope دوربین
far sighted دوربین
telescopes دوربین
hypermetrope ادم دوربین
security camera دوربین امنیتی
observation camera دوربین امنیتی
kodak دوربین عکاسی
CCTV camera دوربین امنیتی
eye piece عدسی سر دوربین
closed-circuit camera دوربین نظارت
surveillance camera دوربین امنیتی
color camera دوربین رنگی
computing sight دوربین محاسب
director sight دوربین هادی
drawtube لوله دوربین
elbow telescope دوربین بازویی
electron camera دوربین الکترونی
surveillance camera دوربین نظارت
closed-circuit camera دوربین امنیتی
field glass دوربین صحرایی
cross hair خط داخل دوربین
gun sight دوربین توپ
metascope دوربین تک چشمی
miniature camera دوربین مینیاتوری
box camera دوربین قوطی
box cameras دوربین قوطی
camera-shy بیزار از دوربین
vial حباب دوربین
theodo;ite دوربین مهندسی
security camera دوربین نظارت
the penetration of a telescope قوه دوربین
reflex sight دوربین منشوری
reticle عدسی دوربین
observation camera دوربین نظارت
spyglass دوربین کوچک
CCTV camera دوربین نظارت
telescopy فن استعمال دوربین
optician دوربین فروش
camera tube دوربین تلویزیونی
lens عدسی دوربین
opticians دوربین فروش
camera nadir خط لولای دوربین
binocular دوربین دو چشم
sight دوربین دیدن
sights دوربین دیدن
binocular دوربین دوچشمی
pickup tube دوربین تلویزیونی
television camera tube دوربین تلویزیونی
coarse sight دوربین یدکی
telescope دوربین نجومی
telescopes دوربین نجومی
tachometric sight دوربین مسافت سنج
tachymeter دوربین مسافت یاب
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
vidicon لوله دوربین عکاسی
tachometric sight دوربین مسافت یاب
tacheometer دوربین نقشه برداری
spotting scope دوربین روی سه پایه
riflescope دوربین روی تفنگ
opera glass دوربین مخصوص اپرا
reticle تار موی دوربین
snooper scope دوربین تعقیب و دیدبانی
reticle شبکه دوربین نجومی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
sightings دیدن از داخل دوربین
closed-circuit camera دوربین مدار بسته
surveillance camera دوربین مدار بسته
security camera دوربین مدار بسته
observation camera دوربین مدار بسته
CCTV camera دوربین مدار بسته
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
glass ایینه شیشه دوربین
sight دوربین نشانه روی
sighting دیدن از داخل دوربین
sights دوربین نشانه روی
macrometer دوربین مسافت سنج
dumpy level تراز دوربین دار
miniature camera دوربین تصاویر کوچک
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
camera magazine کاست فیلم دوربین
colminator دوربین شاخص توپ
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
infrared viewer دوربین دیدبانی شبانه
drawtube دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
camera window دریچه دیافراگم دوربین
camera axis محور دوربین عکاسی
minicamera دوربین خیلی کوچک
minicam دوربین خیلی کوچک
computing gunsight دوربین محاسب توپ
infrared viewer دوربین مادون قرمز
trick درجه بندی عدسی دوربین
opticians عینک فروش دوربین ساز
helioscope دوربین افتاب بینی خورشیدبین
image camera tube لامپ تصویر میانی دوربین
instrument وسیله دوربین یا زاویه یاب
camcorders دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorder دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
eyeglass شیشهء دوربین یاذره بین
focal length فاصله کانونی دوربین یاعدسی
powered درشت نمایی قدرت دوربین
powering درشت نمایی قدرت دوربین
powers درشت نمایی قدرت دوربین
computing gunsight دوربین محاسب عناصر تیر
optician عینک فروش دوربین ساز
cross hair تار موی وسط دوربین
dynameter اسباب سنجش قوه دوربین
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
power درشت نمایی قدرت دوربین
glass دستگاه ارتفاع سنج دوربین
telescopic alidade سمت گیر دوربین دار
tricked درجه بندی عدسی دوربین
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
tricking درجه بندی عدسی دوربین
air cartographic camera دوربین عکس برداری هوایی
reticle میدان دید داخل دوربین
sighting device دوربین دستگاه نشانه روی
synchronous sight دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
sound camera دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
snooperscope دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
field glass عدسی درونی دوربین یاذره بین
race glass دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
sniperscope دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
hyperope مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
time exposure مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
tribrach گهواره نصب دوربین نقشه برداری
telecamera دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
phototelescope دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
angular velocity bombsight دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
theodolites دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
field of view حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
theodolite دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
floating reticle تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
starlight scope دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
object glass عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
panorama منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panoramas منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
z correction تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
plumb point نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
reticle تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
tip در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
theodolites دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
tipping در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
periscopes دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
periscope دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
theodolite دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
panopticon نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
patterns الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
presbyopia شخص پیرچشم شخص دوربین
kinematograph دستگاه سینما دوربین سینما
presbyope شخص پیرچشم شخص دوربین
coarse setting تنظیمات دقیق دوربین یازاویه یاب بستن تنظیمات جزیی به زاویه یاب
boresight محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی
stereoscope جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
angular velocity sight زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com