Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
command destruct signal
علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
Other Matches
command destruct signal
علامت تخریب موشک با فرمان دور
armstrong
سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
destruct system
سیستم تخریب
countermine
سیستم تخریب مین به طور خودکار
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
destructor
تخریب کننده
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
dismantling shot
تیر تخریب کننده
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
captive firing
ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
underwater demolition
تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
destruction site
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
designation system
سیستم علامت گذاری
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
management coding
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
boxman
عضو هیئت تعیین کننده محل افتادن توپ
oasis
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oases
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
advisory signal
علامت یادآوری کننده
logotype
علامت متمایز کننده
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
driving range
علامت تعیین کننده فاصله ها
inertial guidance
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
sprinted
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
vane
علامت بادنما پرده جدا کننده
vanes
علامت بادنما پرده جدا کننده
missilery
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilry
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
range markers
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
com file
در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
multiuser system
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
rocketeer
هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
trip flare
مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
arming system
سیستم مسلح کننده
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
multiple user system
سیستم چند استفاده کننده
authenticator
تعیین کننده سیستم نشانی
arresting system reset unit
متوقف کننده سیستم مهارهواپیما
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
x amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
y amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
ieee
استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت
beach marker
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
log in name
نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
to fall on ones knees
بیرون افتادن بلابه افتادن
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
on board regulation
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
retrieval
سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
confusion reflector
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
disk operating system
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
positive true logic
یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
rupture
تخریب
ruptures
تخریب
rupturing
تخریب
demolition
تخریب
destruction
تخریب
vandalism
تخریب
ruination
تخریب
degradation
تخریب
fail soft
تخریب
destroyed
تخریب شد
demolitions
تخریب
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
destructivity
قدرت تخریب
demolished
تخریب کردن
demolition target
هدف تخریب
demolition kit
جعبه تخریب
destruction radius
حداکثرشعاع تخریب
cratering charge
خرج تخریب
rheodestruction
تخریب جریان
rubble hard core
مصالح تخریب
criminal damage
تخریب جزائی
demolition belt
نوار تخریب
hard core
مصالح تخریب
fail soft
تخریب تدریجی
fail safe
تخریب امن
subversion
انهدام تخریب
fail-safe
تخریب امن
underwater demolition
تخریب زیرابی
bomb disposal
تخریب بمب
demolitions
تخریب کردن
rupturing
تخریب کردن
ruptures
تخریب کردن
demolition
تخریب کردن
demolish
تخریب کردن
demolishes
تخریب کردن
demolishing
تخریب کردن
destruction site
منطقه تخریب
destruct
تخریب کردن
rupture
تخریب کردن
destruction fire
تیر تخریب
oxidative degradation
تخریب اکسایشی
SEPP
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
destruction radius
شعاع تخریب مین
demolition kit
جعبه وسایل تخریب
demolition belt
کمربند تخریب منطقهای
concussion detonation
خرج تخریب ضربتی
destruction area
منطقه تخریب مهمات
demolition firing party
گروه مسئول تخریب
vasto
حکم یا دستور تخریب
concussion detonation
خرج اماده به تخریب
demoralization
تخریب روحیه کردن
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
destroyed
ازبین رفت تخریب شده
xylotomous
دارای قابلیت تخریب چوب
petard
خرج تخریب دیواره و پایه پل
bomb cemetery
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
cratering charge
خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
property disposition
ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
charged demolition
مواد منفجره خرج گذاری شده و اماده تخریب
mudcapping
نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
intruder operation
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
creptation
تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
masters
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
rockets
موشک
ballistic missiles
موشک
missiles
موشک
ballistic missile
موشک
missile
موشک
rocketed
موشک
antimissile missile
موشک ضد موشک
rocket
موشک
rocketing
موشک
compatibility
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
corporals
موشک کورپورال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com