English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
machine operating عملکرد ماشین
Other Matches
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
performances عملکرد
worked عملکرد
turn over عملکرد
performance عملکرد
operation عملکرد
throughput عملکرد
work عملکرد
processes عملکرد
revenue operation عملکرد
method of operation عملکرد
process عملکرد
feature ویژگی عملکرد
parallel operation عملکرد موازی
monadic operation عملکرد یگانه
dyadic operation عملکرد دوتایی
operation analysis تحلیل عملکرد
logical operation عملکرد منطقی
telephone operation عملکرد تلفن
transformer operation عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
indirect operation عملکرد غیرمستقیم
furnace operation عملکرد کوره
operating panel تابلوی عملکرد
operating lever اهرم عملکرد
performance appraisal عملکرد سنجی
loss marking operation عملکرد زیانبار
returned عملکرد کارکرد
return عملکرد کارکرد
returns عملکرد کارکرد
monadic operation عملکرد تکین
reatrain عملکرد توام
attended operation عملکرد با مراقب
feature of performance ویژگی عملکرد
unattended operation عملکرد بی مراقب
binary operation عملکرد دودوئی
maximum performance عملکرد حداکثر
returning عملکرد کارکرد
continous operation عملکرد پایدار
concurrent operation عملکرد همزمان
computer operation عملکرد کامپیوتری
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
multiprogramming عملکرد چند برنامهای
even-handed treatment رفتار [عملکرد] عادلانه
one way only operation عملکرد فقط یک طرفه
illegal operation عملکرد غیر قانونی
performance rating درجه بندی عملکرد
electrically operated chuck سه نظام با عملکرد الکتریکی
operating speed سرعت عملکرد کار
fixed point operation عملکرد با ممیز ثابت
on line operation عملکرد درون خطی
off line operation عملکرد برون خطی
multitasking عملکرد چند تکلیفی
multisequencing عملکرد چند ترتیبی
binary arithmetic operation عملکرد ریاضی دودویی
rating نحوه عملکرد مجاز
uniprogramming system سیستم عملکرد تک برنامهای
ratings نحوه عملکرد مجاز
operation وابسته به عمل عملکرد
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
two way simultaneous operation عملکرد همزمان دو طرفه
multiprogramming system سیستم عملکرد چند برنامهای
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
duplex operation کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
chunking along عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
compatible زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
spool Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spools Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
numeric keypad یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
system follow up ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation عملیات کمکی عملکرد کمکی
wheel رل ماشین
apparatus ماشین
pressmen ماشین چی
runner ماشین چی
wheels رل ماشین
mills ماشین
motor- ماشین
runners ماشین چی
mill ماشین
pressman ماشین چی
automaton ماشین
automatons ماشین
gins ماشین
machine ماشین
machined ماشین
plant ماشین
plants ماشین
gin ماشین
motored ماشین
motors ماشین
mechanisms ماشین
mechanism ماشین
motor ماشین
freeze-up ماشین
machanist ماشین چی
wheeling رل ماشین
engine ماشین
machines ماشین
treadle رکاب ماشین
six by six ماشین شش چرخه
sewing press ماشین کتابدوزی
knitting machine ماشین کش بافی
sequential machine ماشین ترتیبی
reapers ماشین درو
cl مخفف یک ماشین پر
virtual machine ماشین مجازی
computers ماشین متفکر
three phase machine ماشین سه فازه
reaper ماشین درو
tank باک ماشین
slot drilling machine ماشین سوراخکن
typing ماشین نویسی
smart machine ماشین هوشیار
chauffeured راننده ماشین
stamper ماشین منگنه
computers ماشین الکترونیکی
computers ماشین حساب
cropper ماشین موزنی
slot drilling machine ماشین مته
chauffeur راننده ماشین
computer ماشین الکترونیکی
weldor ماشین جوشکاری
printing press ماشین چاپ
computer ماشین حساب
computer ماشین متفکر
chauffeurs راننده ماشین
chauffeuring راننده ماشین
steam engine ماشین بخار
hoods کاپوت ماشین
hood کاپوت ماشین
turing machine ماشین تورینگ
sunchronous machine ماشین سنکرون
adders ماشین جمع
teazle ماشین خارزنی
adder ماشین جمع
teazel ماشین خارزنی
two phase machine ماشین دو فازه
tank ماشین سوخت
two way machine ماشین دو راهه
teaching machine ماشین تدریس
turning machine ماشین تراش
synchronous machine ماشین همگام
synchronous machine ماشین همزمان
tar spraying machine ماشین قیرپاش
buffer ماشین لرزنده
station wagons ماشین کبریتی
steam whistle سوت ماشین
cash registers ماشین صندوقداری
treadles رکاب ماشین
type writer ماشین تحریر
cash register ماشین صندوقداری
type writer ماشین تحرر
automobile ماشین خودرو
automobiles ماشین خودرو
station wagon ماشین کبریتی
type write ماشین کردن
trench excavator ماشین حفاری
machine code رمز ماشین
teaching machine ماشین اموزش
object machine ماشین مقصود
machine made ساخت ماشین
machine address نشانی ماشین
machine address آدرس ماشین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com