English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
English Persian
transformer operation عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
Other Matches
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
method of operation عملکرد
throughput عملکرد
work عملکرد
revenue operation عملکرد
process عملکرد
processes عملکرد
turn over عملکرد
operation عملکرد
performance عملکرد
performances عملکرد
worked عملکرد
reatrain عملکرد توام
dyadic operation عملکرد دوتایی
operating lever اهرم عملکرد
furnace operation عملکرد کوره
operating panel تابلوی عملکرد
indirect operation عملکرد غیرمستقیم
performance appraisal عملکرد سنجی
logical operation عملکرد منطقی
monadic operation عملکرد یگانه
monadic operation عملکرد تکین
parallel operation عملکرد موازی
machine operating عملکرد ماشین
operation analysis تحلیل عملکرد
maximum performance عملکرد حداکثر
loss marking operation عملکرد زیانبار
return عملکرد کارکرد
returned عملکرد کارکرد
returning عملکرد کارکرد
returns عملکرد کارکرد
feature of performance ویژگی عملکرد
feature ویژگی عملکرد
attended operation عملکرد با مراقب
unattended operation عملکرد بی مراقب
continous operation عملکرد پایدار
concurrent operation عملکرد همزمان
computer operation عملکرد کامپیوتری
telephone operation عملکرد تلفن
binary operation عملکرد دودوئی
uniprogramming system سیستم عملکرد تک برنامهای
on line operation عملکرد درون خطی
one way only operation عملکرد فقط یک طرفه
even-handed treatment رفتار [عملکرد] عادلانه
operating speed سرعت عملکرد کار
two way simultaneous operation عملکرد همزمان دو طرفه
performance rating درجه بندی عملکرد
off line operation عملکرد برون خطی
binary arithmetic operation عملکرد ریاضی دودویی
electrically operated chuck سه نظام با عملکرد الکتریکی
fixed point operation عملکرد با ممیز ثابت
ratings نحوه عملکرد مجاز
illegal operation عملکرد غیر قانونی
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
multitasking عملکرد چند تکلیفی
rating نحوه عملکرد مجاز
multiprogramming عملکرد چند برنامهای
multisequencing عملکرد چند ترتیبی
operation وابسته به عمل عملکرد
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system سیستم عملکرد چند برنامهای
chunking along عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
compatible زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
spools Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
numeric keypad یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
system follow up ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation عملیات کمکی عملکرد کمکی
performance standard معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com