English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
English Persian
monadic operation عملکرد یگانه
Other Matches
single stepping دقت یگانه پیمودن یگانه
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
sole یگانه
only begotten یگانه
singleton یگانه
only یگانه
the only remedy is patience یگانه
one of a kind <adj.> یگانه
soles یگانه
unique یگانه
uniquely یگانه
sui generis یگانه
single precision دقت یگانه
single bond پیوند یگانه
sole argument یگانه دلیل
the only begotten son پسر یگانه
unique factor عامل یگانه
unique solution راه حل یگانه
unique variance پراکنش یگانه
ones یک واحد یگانه
one یک واحد یگانه
he is my only child فرزند یگانه من است
pigeon pair پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
single sign-on ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
uniue بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
flags were their only signals یگانه علامت ایشان پرچم بود
pot shot تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shot تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shots تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
method of operation عملکرد
performance عملکرد
revenue operation عملکرد
performances عملکرد
worked عملکرد
operation عملکرد
turn over عملکرد
process عملکرد
processes عملکرد
throughput عملکرد
work عملکرد
reatrain عملکرد توام
performance appraisal عملکرد سنجی
parallel operation عملکرد موازی
operation analysis تحلیل عملکرد
returning عملکرد کارکرد
telephone operation عملکرد تلفن
transformer operation عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
feature of performance ویژگی عملکرد
feature ویژگی عملکرد
return عملکرد کارکرد
returned عملکرد کارکرد
continous operation عملکرد پایدار
returns عملکرد کارکرد
operating panel تابلوی عملکرد
unattended operation عملکرد بی مراقب
operating lever اهرم عملکرد
attended operation عملکرد با مراقب
furnace operation عملکرد کوره
maximum performance عملکرد حداکثر
machine operating عملکرد ماشین
loss marking operation عملکرد زیانبار
logical operation عملکرد منطقی
dyadic operation عملکرد دوتایی
indirect operation عملکرد غیرمستقیم
concurrent operation عملکرد همزمان
binary operation عملکرد دودوئی
monadic operation عملکرد تکین
computer operation عملکرد کامپیوتری
physiocrat کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocracy حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
off line operation عملکرد برون خطی
ratings نحوه عملکرد مجاز
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
illegal operation عملکرد غیر قانونی
two way simultaneous operation عملکرد همزمان دو طرفه
uniprogramming system سیستم عملکرد تک برنامهای
fixed point operation عملکرد با ممیز ثابت
electrically operated chuck سه نظام با عملکرد الکتریکی
binary arithmetic operation عملکرد ریاضی دودویی
one way only operation عملکرد فقط یک طرفه
even-handed treatment رفتار [عملکرد] عادلانه
on line operation عملکرد درون خطی
operating speed سرعت عملکرد کار
rating نحوه عملکرد مجاز
multitasking عملکرد چند تکلیفی
performance rating درجه بندی عملکرد
multisequencing عملکرد چند ترتیبی
multiprogramming عملکرد چند برنامهای
operation وابسته به عمل عملکرد
physiocrats اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
multiprogramming system سیستم عملکرد چند برنامهای
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
duplex operation کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
chunking along عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
compatible زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
spools Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
numeric keypad یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
system follow up ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation عملیات کمکی عملکرد کمکی
performance standard معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com