Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
wheel base
فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
Other Matches
bandwidth
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
local area network
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
lan
شبکهای که ترمینالها و قط عات مختلف آن در فاصله کمی از هم قرار دارند.
to space out letters
[text]
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
wallow course
خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
dry rot
پوسیدگی
[خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
Quchan
قوچان
[شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
cross examination
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
tie rod
اکسل
axle
اکسل
axles
اکسل
excelled
برنامه اکسل
excel
برنامه اکسل
front axle
اکسل جلو
excelling
برنامه اکسل
axles
اکسل محور
driving axle
اکسل گرداننده
axle
اکسل محور
back axle
اکسل عقب
excels
برنامه اکسل
front axle drive
محرک اکسل جلو
front axle housing
پوسته اکسل جلو
front axle bearing
یاطاقان اکسل جلو
axle journal
یاطاقان گرد اکسل
microsoft excel
برنامه مایکروسافت اکسل
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
front axle suspension
اویزش یا تعلیق اکسل جلو
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
space
فاصله دادن فاصله داشتن
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
banjo axle
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
axle stub
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
within living memory
به یاد دارند
they are individ different
تک تک با هم فرق دارند
it is g. believed that...
عموماعقیده دارند که ....
they itch for a fight
کرم جنگیدن دارند
They have had their differences for a long time .
مدنتهااست با هم اختلاف دارند
they differ materially
تفاوت کلی با هم دارند
they differ in kind
جنساباهم فرق دارند
they are at war with japan
باژاپن جنگ دارند
minimus
از چندتن که یک نام دارند
diclinous
درختانی که نر وماده دارند
conifers
که میوه مخروطی دارند
conifer
که میوه مخروطی دارند
Walls are ears.
<proverb>
دیوارها گوش دارند .
The courts have unlimited jurisdiction.
دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
The apples are bruised .
سیبها لک زده ( لکه دارند )
to be of the mind that ...
این عقیده
[نظر]
را دارند که ...
the run of the hills is east
تپه ها سوی خاورامتداد دارند
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
The days are getting shorter now .
روزها دارند کوتاه می شوند
They all acknowledge him master .
همه او را به استادی قبول دارند
My hair is falling out.
موهای سرم دارند میریزند.
active material
موادی که خاصیت تجزیه دارند
to yet had it
طرف مثبت اکثریت را دارند
basilica
کلیساهایی که سالن دراز دارند
they are t of their doctrines
اصول خودرامحکم نگاه می دارند
basilicas
کلیساهایی که سالن دراز دارند
ledger bait
که دریک جا روی نگاه دارند
You name it , they have it in thes department store.
هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
these two view are polesapart
این نظریه یک دنیاباهم فرق دارند
red legs
نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
boxed
موضوعاتی که همه در یک جعبه قرار دارند
They are famed for their courage.
بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
open court
دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
enfilade
[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
diurnal
مربوط به روز جانورانی که درروزفعالیت دارند
flattest
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
utopian socialism
شارل فوریه و لوئی بلان قرار دارند
chain
چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chains
چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
history
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
histories
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
roundup
سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
civil nuclear powers
کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
suites
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suite
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
roundups
سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
They are poles apart.
یک دنیا باهم فرق دارند ( بسیار متفاوتند )
flat
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
humidor
صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
planar
اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
tree
سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
string board
تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
bulk petroleum
سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
democratic network
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
1 and 2 are poles apart.
<idiom>
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند
[بسیار متفاوت هستند]
.
balun
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
Do the trains connect?
[خط]
قطارها به هم اتصال دارند؟
[برای عوض کردن قطار]
Gun laws need to be revisited.
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
pin compatible
تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
merges
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
design load
حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
All members are entitled to use the swimming pool.
همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
merge
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
casings
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
cyberspace
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
flock
[الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
casing
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
He was engrossed in conversation .
فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
neural net
مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
mixed ability
کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
baby-minder
شخصیکهدر منزلخود از بچههایی که والدین شاغل دارند پرستاری میکند
toolbar
پنجرهای که حاوی نشانه هایی است که به ابزار دستیابی دارند
messages
تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
transborder
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
notations
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
notation
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
clustering
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
hawfinch
سهره وسینه سرج ومانندانهاکه نوک محکم ومخروطی دارند
message
تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
distribute
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
barrel printer
نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند
distributing
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
court of record
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
ddp
عمل بازیاب یا اطلاع از دادهای که در محلهای مختلف قرار دارند
special contracts
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
praecocial
درباب پرندگانی گفته میشودکه جوجههای انهاهمین ازتخم ...قوت دارند
dial
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
What does Main Street think of this policy?
بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
dialed
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialled
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
to be a fifth wheel
[to be in the way]
آدم اضافه
[بدون همسر]
بودن
[در جشنی که همه زوج دارند]
dials
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
get a word in
<idiom>
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
jackrabbit
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
paleozoology
شعبهای از دیرین شناسی که باسنگواره ها وجانوران فسیل شده سروکار دارند
water plate
بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
karaite
عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
distributing
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
cartel
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
cartels
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
staging light
چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
chrles' law
در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
rigging position
وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
distribute
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributes
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
micro
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
fourth generation computers
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
micros
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
furthers
بیشتر
large adv
بیشتر
it is mostly iron
بیشتر
more
بیشتر
further
بیشتر
for the most part
بیشتر
more than
بیشتر از
the more better the best
هر چه بیشتر
mostly
بیشتر
rather
بیشتر
furthering
بیشتر
mainly
بیشتر
as early aspossible
هر چه بیشتر
principally
بیشتر
as much as possible
هر چه بیشتر
more and more
هی بیشتر
furthered
بیشتر
the more
بیشتر
copyrights
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
libraries
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
critical path analysis
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
copyright
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
word
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
worded
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
library
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
His sculptures blend into nature as if they belonged there.
مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
PCMCIA
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
wafers
یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
retention area
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
wafer
یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
pert
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
outstand
بیشتر ایستادن
the most that i can do
بیشتر انها
multichannel
با بیشتر از یک کانال
outshining
بیشتر درخشیدن
The more the better .
هر چه بیشتر بهتر
major
بیشتر اعظم
oddson
بیشتر محتمل
no more
نه دیگر
[بیشتر]
over crowding
بیشتر باشد
outsit
بیشتر نشستن از
majoring
بیشتر اعظم
nine times out ten
بیشتر اوقات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com