Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
electro spark process
فرایند قوس الکتریکی
Search result with all words
electro erosion process
فرایند فرسایش الکتریکی
Other Matches
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
process
فرایند
processes
فرایند
lins donawitz process
فرایند ال دی
solidifying process
فرایند انجماد
manufacture process
فرایند ساخت
markov process
فرایند مارکف
batch process
فرایند پیمانهای
acid process
فرایند اسیدی
adiabatic process
فرایند بی دررو
mental process
فرایند ذهنی
oxidizing process
فرایند اکسیداسیون
manufacturing process
فرایند ساخت
nuclear reaction
فرایند هستهای
output process
فرایند خروجی
mond process
فرایند موند
process conversion
تبدیل فرایند
salpeter process
فرایند سالپیتر
production process
فرایند تولید
process control
بررسی فرایند
isentropic process
فرایند هم انتروپی
refining process
فرایند پالایش
iterative process
فرایند تکراری
annealing process
فرایند تابکاری
associative process
فرایند تجمعی
process control
کنترل فرایند
interative process
فرایند تکراری
roll piercing process
فرایند نوردمایل
bench scale process
فرایند کارگاهی
steelmaking process
فرایند فولادسازی
selective process
فرایند گزینشی
direct process
فرایند مستقیم
gosseneck process
فرایند دوخمی
continuous process
فرایند پیوسته
converting process
فرایند بیرنه
fixation process
فرایند تثبیت
dissipative process
فرایند اتلافی
discriminal process
فرایند افتراقی
cyclic process
فرایند چرخهای
fusion process
فرایند ذوب
duplexing process
فرایند دوپلکس
decision process
فرایند تصمیم
ziegler process
فرایند زیگلر
historical process
فرایند تاریخی
stochastic process
فرایند اتفاقی
budget process
فرایند بودجه
sequential process
فرایند ترتیبی
unionmelt process
فرایند الیرا
cladding process
فرایند پوشش
bessemer process
فرایند بسمر
cleaning process
فرایند شستشو
hot dipping process
فرایند اندودکاری
process control computer
کامپیوتر کنترل فرایند
lead chamber process
فرایند اتاق سربی
master file maintenance
فرایند بروز دراوردن
lost wax process
فرایند مدلهای مومی
procedure
رویه طریقه فرایند
spark cutting process
فرایند برشکاری شعلهای
electrolytic oxidation process
فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
starting procese
فرایند راه اندازی
air refining process
فرایند تصفیه با هوا
extrusion process
فرایند چکش کاری
oxygen steelmaking process
فرایند فولادسازی اکسیژنی
metal spraying process
فرایند پاشش فلز
deceleration
فرایند برگشت پذیر
fortran translation process
فرایند ترجمه فرترن
remelting process
فرایند ذوب مجدد
ecological process
فرایند بوم شناختی
refinery process
فرایند کوره پالایش
pultrusion process
فرایند کشش رانی
scrubbing process
فرایند شستشو و تصفیه
process of industrialization
فرایند صنعتی شدن
basic bessemer process
فرایند مقدماتی بسمر
tunneling process
فرایند تونل زنی
primary process thinking
اندیشیدن در فرایند نخستین
direct absorption process
فرایند جذب مستقیم
irreversible process
فرایند برگشت ناپذیر
investment castings process
فرایند ریخته گی بسته
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
edge
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
hot mold centrifugal casting process
فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
pig iron scrap process
فرایند قراضه اهن خام
acetate rayon process
فرایند تهیه الیاف استاتی
low voltage operation
فرایند کار فشار ضعیف
addressing
فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
edges
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
shell molding process
فرایند قالب گیری پوستهای
pig iron ore process
فرایند سنگ اهن خام
die casting process
فرایند ریخته گری حدیدهای
predefined process
فرایند از پیش تعریف شده
press cast process
فرایند ریخته گری فشاری
reciprocating rolling process
فرایند نوردکاری رفت و امدی
croning molding process
فرایند قالب گیری کرونینگ
data chaining
فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
pressure die casting process
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
predefined process symbol
نماد فرایند از پیش تعریف شده
backspace tape
فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
predefined process symbol
علامت فرایند از پیش تعریف شده
minimax
روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
recoveries
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
centrifugal casting process
فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
hands-on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
desk checking
فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
hands on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
dopant
مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
click
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
signing on
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
shut off mechanism
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
inquiry processing
فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
photoresist
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
clicked
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicks
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
absolute address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
machine address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
fetch ahead
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
page in
فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
page out
فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
instructional computing
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
SOS
Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
cadam
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
reset
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
resets
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
pre
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
ecom
Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pre-
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
harrod domar equation
دیگری دومار از امریکا که درزمینه تحلیلهای فرایند رشدکار کرده اند گرفته شده است .
job to job transition
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
kinematics
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
warm boot
فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
electrotechnical
الکتریکی
electric
الکتریکی
electrical
الکتریکی
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
electric equipment
تجهیزات الکتریکی
electric force
نیروی الکتریکی
electric energy
انرژی الکتریکی
electric drive
محرکه الکتریکی
electric field
میدان الکتریکی
dielectric power
قدرت دی الکتریکی
dielectric polarization
قطبش دی الکتریکی
electric wave
موج الکتریکی
electric unit
واحدهای الکتریکی
electric traction
قوه الکتریکی
electric eye
چشم الکتریکی
electrical
سیستم الکتریکی
electroplating
ابکاری الکتریکی
electric flux
شار الکتریکی
electric filter
صافی الکتریکی
electric heater
گرم کن الکتریکی
electric tension
فشار الکتریکی
magic eye
چشم الکتریکی
electric traction
کشش الکتریکی
electric shock
شوک الکتریکی
dielectric strain
بار دی الکتریکی
electric constant
ثابت الکتریکی
electric bulb
لامپ الکتریکی
electric connection
اتصال الکتریکی
conductivity
رسانندگی الکتریکی
electric break down
شکست الکتریکی
capacitance
فرفیت الکتریکی
electric brake
ترمز الکتریکی
electric balance
تعادل الکتریکی
electric attraction
جاذبه الکتریکی
electric charge
بار الکتریکی
electric coupling
پیوست الکتریکی
air dielectric
دی الکتریکی هوا
electric component
قطعه الکتریکی
all electric
تماما" الکتریکی
electric clock
ساعت الکتریکی
electric contact
کنتاکت الکتریکی
electric control
کنترل الکتریکی
electric circuit
مدار الکتریکی
electric coupling
تزویج الکتریکی
electric arc
قوس الکتریکی
electric apparatus
دستگاه الکتریکی
dielectric stress
بار دی الکتریکی
electric primer
چاشنی الکتریکی
electric resistance
مقاومت الکتریکی
electric shocks
شوک الکتریکی
electric potential
پتانسیل الکتریکی
dielectric strength
پایدار دی الکتریکی
electric discharge
تخلیه الکتریکی
corona discharge
تخلیه الکتریکی
dielectric viscosity
لختی دی الکتریکی
hot seat
صندلی الکتریکی
electric machine
ماشین الکتریکی
electron bombbardment
بمباران الکتریکی
electrodes
قطب الکتریکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com