English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
Other Matches
mass storage سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
volume کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
serials فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
sam فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
swapped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
clipboards 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboard 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
normal قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
run length limited encoding روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
compacts کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
registering فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
compact کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
relocated انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
buckets فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
compacting کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
register فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
compacted کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
bucket فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
demanded انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demands انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
registers فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
demand انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
relocates انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocating انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocate انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
double استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
doubled استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
doubled up استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
precision استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
i/o فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
list فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memories فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
input فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
read گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
reads گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
outputs حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
area بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
output حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
areas بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
permanent فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
generals ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
turing machine مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
enumerated type فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
RLL encoding روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
cim استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
common فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
commoners فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
commonest فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
refreshes بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
harder دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
sectors کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailbox فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
scratch فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratching فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
proxy server کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
auxiliary هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliaries هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary هر رسانه ذخیره سازی داده
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
fix فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
fixes فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
reads بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
acoustic روش اصلی ذخیره سازی داده
read بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
companding دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
frees پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
VHD نوعی دیسک ویدیویی با گنجایش بالا که میتواند حجم زیادی داده را ذخیره کند
freeing پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
scratchpad فضای کاری یا محلی با حافظه سریع برای ذخیره موقت داده جاری
registering محل ذخیره سازی برای داده کنترل
registers محل ذخیره سازی برای داده کنترل
formats قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
archive قرار دادن داده در محیط ذخیره سازی
play back خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی
archive ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
register محل ذخیره سازی برای داده کنترل
cassettes نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
deposit نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
deposits نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
densities دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
sequential access رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
modified frequency modulation روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
media خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
maximum بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است
cassette نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
mass storage وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
EDO memory فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
diskette دیسک سبک و انعط اف پذیر که میتواند داده مغناطیسی ذخیره کند و در اغلب کامپیوترهای شخصی به کار می رود
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
fosdic وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
shifts محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
recordings عمل ذخیره سازی سیگنال یا داده روی نواریا کامپیوتر
scrubs برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
packing برنامهای که داده را در فضاهای ذخیره سازی کوچک قرار میدهد
destructive cursor نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
media کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
scrub برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
shifted محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
dump جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
scrubbed برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
scrubbing برداشتن اطلاعات از دیسک یا حذف داده از محل ذخیره سازی
shift محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
encoding ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
recording عمل ذخیره سازی سیگنال یا داده روی نواریا کامپیوتر
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
densities دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
density دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
emptied رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
communication ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
capacitor وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
IFF استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
dro حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
packing قرار دادن حجم زیاده داده در فضاهای ذخیره سازی کوچک
empties رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
export ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
empty رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
exporting ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
emptier رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
exported ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
emptiest رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
high Sierra specification روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
formats روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
permanent رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
format روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
charges که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
charge که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
storage هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
medium هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
non volatile رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
mediums هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
adding فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
registers مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com