Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
electro physic
فیزیک الکتریسیته
Other Matches
creepage
مد الکتریسیته
electricity
الکتریسیته
electric generator
مولد الکتریسیته
electric doublet
دو قطبی الکتریسیته
electric dipole
دو قطبی الکتریسیته
electric current
جریان الکتریسیته
electric conductor
هادی الکتریسیته
electric conduction
هدایت الکتریسیته
electrical
مر بوط به الکتریسیته
brain potential
الکتریسیته مغز
animal electricity
الکتریسیته بدن
induced electricity
الکتریسیته القائی
electrically
مربوط به الکتریسیته
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
electrostatics
الکتریسیته ساکن
positive electricity
الکتریسیته مثبت
nuclear electricity
الکتریسیته هستهای
negative electricity
الکتریسیته منفی
voltage source
منبع الکتریسیته
inductive capacity
ثابت دی الکتریسیته
static electricity
الکتریسیته ساکن
hot-wire
سیم حاوی الکتریسیته
hot wire
سیم حاوی الکتریسیته
generators
وسیله تولید الکتریسیته
hot-wires
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wiring
سیم حاوی الکتریسیته
generator
وسیله تولید الکتریسیته
coulomb
واحد اندازه الکتریسیته
piezo electric effect
اثر پیزو- الکتریسیته
magnetoelectric
مربوط به الکتریسیته القایی
electrometer tule
لامپ الکتریسیته سنج
electrometer valve
لامپ الکتریسیته سنج
hot-wired
سیم حاوی الکتریسیته
replenishing
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
ribbon switch
مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
phase difference
اختلاف فاز جریان الکتریسیته
mains electricity
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
insulator
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
replenished
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenish
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
static
الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
insulators
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
polar
دارای الکتریسیته مثبت و منفی
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
electric
آنچه با الکتریسیته کار میکند
galvanism
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
inductivity
ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
nonsparking
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
permittivity
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
hydro-electric
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
conductor
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductors
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge
بار الکتریسیته ساکن
[که در اثر مالش بوجود می آید.]
powering
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibels
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powered
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
power
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibel
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
three pin plug
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
IEC connector
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
electronic
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
actinoelectric
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
monitored
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
photovoltaic cell
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
isolation
مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
positive
قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
electrothermal printer
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
Energy Star
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
meter power supply
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
physic
فیزیک
physics
فیزیک
contact electricity
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
mass
جرم
[فیزیک]
work
کار
[فیزیک]
modern physics
فیزیک مدرن
modern physics
فیزیک جدید
The Physics of Radiation Protection
فیزیک بهداشت
Health physics
فیزیک بهداشت
modern physics
فیزیک نوین
friction
اصطکاک
[فیزیک]
geophysics
زمین فیزیک
nucleonics
فیزیک هستهای
biophysics
زیست- فیزیک
astrophysics
فیزیک نجومی
physicist
فیزیک دان
particle physics
فیزیک ذرات
chemical physics
فیزیک شیمیایی
introduction to physics
فیزیک مقدماتی
atomics
فیزیک اتمی
metal physics
فیزیک فلزات
molecular physics
فیزیک مولکولی
electron physics
فیزیک الکترونها
introduction to physics
مبادی فیزیک
particle physics
ریزچه فیزیک
tribophysics
فیزیک اصطکاکی
optics
فیزیک نور
astrophysics
اختر فیزیک
physical chemistry
شیمی فیزیک
psychophysics
روان- فیزیک
zoophysics
فیزیک حیوانی
thermophysics
فیزیک حرارت
electron physics
فیزیک الکترونی
physicists
فیزیک دان
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
superconductor
ابررسانا
[فیزیک]
[مهندسی]
astrophysical
منسوب به فیزیک نجومی
proper mass
جرم لختی
[فیزیک]
mass
جرم ماند
[فیزیک]
proper mass
جرم ماند
[فیزیک]
intrinsic mass
جرم ماند
[فیزیک]
invariant mass
جرم ماند
[فیزیک]
elementary charge
بار الکترون
[فیزیک]
mass
جرم لختی
[فیزیک]
intrinsic mass
جرم لختی
[فیزیک]
rest mass
جرم لختی
[فیزیک]
rest mass
جرم ماند
[فیزیک]
physical constant
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
elementary charge
بار بنیادی
[فیزیک]
Singular point
تکینگی
[ریاضی]
[فیزیک]
Singularity
تکینگی
[ریاضی]
[فیزیک]
degenerate case
تبهگنی
[ریاضی]
[فیزیک]
Degeneracy
تبهگنی
[ریاضی]
[فیزیک]
Health physics
فیزیک محافظت از پرتو
fundamental forces
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
fundamental interactions
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
The Physics of Radiation Protection
فیزیک محافظت از پرتو
astrophysicist
متخصص فیزیک نجومی
invariant
ناوردا
[فیزیک]
[ریاضی]
conserved quantity
کمیت پایسته
[فیزیک]
conserved quantity
کمیت ثابت
[فیزیک]
conservation law
اصل بقا
[فیزیک]
conservation law
قانون پایستگی
[فیزیک]
geophysical
مربوط به ژئو فیزیک
curvature
خمیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
geodesic
ژئودزیک
[ریاضی]
[فیزیک]
classical mechanics
مکانیک کلاسیک
[فیزیک]
Heisenberg representation
نمایش هایزنبرگ
[فیزیک]
Heisenberg picture
نمایش هایزنبرگ
[فیزیک]
representation
نمایش
[فیزیک]
[ریاضی]
picture
نمایش
[فیزیک]
[ریاضی]
physically
موافق علم فیزیک
invariant mass
جرم لختی
[فیزیک]
quantum electrodynamics
الکترودینامیک کوانتومی
[فیزیک]
equation of motion
معادله حرکت
[فیزیک]
astrophysics
فیزیک نجومی استروفیزیک
Internal energy
انرژی درونی
[فیزیک]
capacitor
خازن
[فیزیک]
[مهندسی]
quantum theory
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
quantum physics
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
diode
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
diode
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
degenerate case
تباهیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
speed
مقدار سرعت
[فیزیک]
speed
اسکالار سرعت
[فیزیک]
tribophysics
مبحث اصطکاک در فیزیک
conservative force
نیروی پایستار
[فیزیک]
velocity
بردار سرعت
[فیزیک]
iranian physical society
انجمن فیزیک ایران
scalar quantity
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
scalar
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
solid state physics
فیزیک حالت جامد
fictitious force
نیروی خیالی
[فیزیک]
tensor
تانسور
[ریاضی]
[فیزیک]
integration by parts
انتگرال گیری جز به جز
[فیزیک]
dimensional analysis
تحلیل ابعادی
[فیزیک]
translation
جابجایی
[ریاضی]
[فیزیک]
fictitious force
نیروی فرضی
[فیزیک]
particle physics
فیزیک ذرات اتمی
field tensor
میدان تانسوری
[فیزیک]
angular mass
گشتاور خطی
[فیزیک]
rotational inertia
گشتاور خطی
[فیزیک]
angular mass
گشتاور ماند
[فیزیک]
rotational inertia
گشتاور لختی
[فیزیک]
rotational inertia
گشتاور ماند
[فیزیک]
Degeneracy
تباهیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
angular mass
ممان اینرسی
[فیزیک]
angular mass
گشتاور لختی
[فیزیک]
rotational inertia
ممان اینرسی
[فیزیک]
to get a pass in physics
در امتحان فیزیک قبول شدن
scalar field
میدان نرده ای
[ریاضی]
[فیزیک]
electrical circuit
مدار الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
diode
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
law of conservation of momentum
قانون پایستگی تکانه
[فیزیک]
Electron paramagnetic resonance
[EPR]
تشدید پارامغناطیس الکترون
[فیزیک]
electron spin resonance
[ESR]
تشدید پارامغناطیس الکترون
[فیزیک]
vector field
میدان برداری
[ریاضی]
[فیزیک]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com