English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (38 milliseconds)
English Persian
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
Other Matches
appeal play تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
send in وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
triple team سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
attacks فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
to play up to another actor بدانگونه درنمایش بازی کردن که بازیگر دیگر سر ذوق آید
gang tackle با چند بازیگر حریف را فروداوردن
paced شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
intimidator بازیگر خشن و جنگجو که حریف را مرعوب میکند
double footed بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
caches فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
stymie قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymies قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymied قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymieing قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
major penalty اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
heisman trophy جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
cops بازیگر خشن در برابر حریف خشن
cop بازیگر خشن در برابر حریف خشن
drop ball انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
standoff half بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
mallet goal نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
golf car وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
belly نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
bellies نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
cue اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
cues اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
end around تغییر حرکت بازیگر از گوش به گوش دیگر
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
looped حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
body check سد کردن بازیگر توپدار
to substitute out [players] عوض کردن بازیگر [ورزش]
to make a substitution عوض کردن بازیگر [ورزش]
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pick up واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
intruder قرار دادن چیزی در چیز دیگر
intruders قرار دادن چیزی در چیز دیگر
substituted قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
superimpose قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
substituting قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
superimposing قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimposes قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
substitute قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
deropement مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
booter بازیگر
mummer بازیگر
puppeteers بازیگر
puppeteer بازیگر
player بازیگر
actors بازیگر
actor بازیگر
fielder بازیگر
stager بازیگر
performing بازیگر
fouler فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
audible تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
send-off اخراج بازیگر
dubs بازیگر ضعیف
send-offs اخراج بازیگر
veteran بازیگر با تجربه
homebred بازیگر محلی
player's number شماره بازیگر
winger بازیگر گوش
body checker بازیگر تنه زن
numbers شماره بازیگر
send off اخراج بازیگر
outside forward بازیگر گوش
man بازیگر تیم
halfback بازیگر میانی
poloist بازیگر واترپولو
skull ضربه به سر بازیگر
dubbed بازیگر ضعیف
number شماره بازیگر
dub بازیگر ضعیف
skulls ضربه به سر بازیگر
freed بازیگر ازاد
freeing بازیگر ازاد
hatchetman بازیگر خشن
free بازیگر ازاد
tennist بازیگر تنیس
veterans بازیگر با تجربه
wingers بازیگر گوش
third home بازیگر مهاجم
subs تعویض بازیگر
hattrick بازیگر سه گله
homeling بازیگر خودی
frees بازیگر ازاد
subs بازیگر ذخیره
homebrew بازیگر محلی
sub تعویض بازیگر
sub بازیگر ذخیره
headhunter بازیگر خشن
backman بازیگر مدافع
out- اخراج بازیگر
substituting تعویض بازیگر
outed اخراج بازیگر
walk-on بازیگر فرعی
leading lady or man بازیگر عمده
protagonist بازیگر عمده
mans بازیگر تیم
wingman بازیگر گوش
duffer بازیگر متوسط
duffers بازیگر متوسط
backup جانشین بازیگر
come back بازگشت بازیگر
extra cover بازیگر بل گیر
cricketers بازیگر کریکت
cricketer بازیگر کریکت
sand bagger بازیگر گول زن
uncovered بازیگر مهانشده
out اخراج بازیگر
ball player بازیگر با توپ
oddsmaker بازیگر شاخص
second string بازیگر ذخیره
laxman بازیگر لاکراس
ride the bench بازیگر ذخیره
substitute بازیگر ذخیره
tragedienne بازیگر تراژدی
substitute تعویض بازیگر
substituted بازیگر ذخیره
club player بازیگر باشگاهی
substituted تعویض بازیگر
protagonists بازیگر عمده
substituting بازیگر ذخیره
blacked بازیگر دوم شطرنج
blacks بازیگر دوم شطرنج
blacker بازیگر دوم شطرنج
flankerback بازیگر میانی جناح
imported بازیگر خارجی تیم
double foul خطای هم زمان دو بازیگر
blackest بازیگر دوم شطرنج
sit out خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
drafts بازیگر جدید تیم
drafted بازیگر جدید تیم
flanker بازیگر مهاجم در جناح
draft بازیگر جدید تیم
center back بازیگر میانی خط عقب
favorite بازیگر یا تیم محبوب
center forward بازیگر نوک حمله
depth بازیگر سرنوشت ساز
depths بازیگر سرنوشت ساز
theater تماشاخانه بازیگر خانه
cuts حذف بازیگر پس ازازمایش
specialty teamer بازیگر تیم ذخیره
cut حذف بازیگر پس ازازمایش
wood pusher بازیگر بسیارضعیف شطرنج
hurler بازیگر هاکی ایرلندی
baseballer بازیگر بیس بال
internationals بازیگر بین المللی
baseliner بازیگر انتهای زمین
breakaway حمله یک یا چند بازیگر
black بازیگر دوم شطرنج
off wing محل بازیگر گوش
whiter بازیگر نخست شطرنج
bowling bag ساک بازیگر بولینگ
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
caddying حامل وسایل بازیگر
white بازیگر نخست شطرنج
caddies حامل وسایل بازیگر
back line player بازیگر خط عقب والیبال
caddied حامل وسایل بازیگر
whitest بازیگر نخست شطرنج
free agent بازیگر بدون قرارداد
pulls بیرون کشیدن بازیگر
pull بیرون کشیدن بازیگر
enforcer بازیگر انتقامجوی خشن
shamateurism استفاده از بازیگر اماتورقلابی
pantomimist بازیگر نمایش صامت
equipment bag ساک دستی بازیگر
free agents بازیگر بدون قرارداد
dutchman بازیگر بولینگ هلندی
activate بازگشت بازیگر به زمین
theatre تماشاخانه بازیگر خانه
activates بازگشت بازیگر به زمین
importing بازیگر خارجی تیم
theaters تماشاخانه بازیگر خانه
activated بازگشت بازیگر به زمین
shorthanded ادامه با بازیگر کمتر
caddie حامل وسایل بازیگر
activating بازگشت بازیگر به زمین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com