Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
throat
قسمت تنگ شده یک کانال یا یک ساختمان
throats
قسمت تنگ شده یک کانال یا یک ساختمان
Other Matches
main stem
قسمت اصلی کانال
imposition
[بار اضافی در قسمت خارجی ساختمان]
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
channels
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
adhocism
[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
articulation
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
bilge
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
dining facility
ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
channeled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
queued
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queues
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
bed levels
نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
bra
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
throttled
عبور قسمت به قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
tunneling
کانال
canal
کانال
canals
کانال
routes
کانال
tunnels
کانال
sliding channel
کانال
tunnelled
کانال
route
کانال
tunneled
کانال
tunnel
کانال
channeled
کانال
channel
کانال
canaliculus
کانال
channeling
کانال
duct
کانال
conduits
کانال
channelled
کانال
canal bridge
پل کانال
cut
کانال
conduit
کانال
channels
کانال
groove
کانال
cuts
کانال
grooves
کانال
ship canal
کانال
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
channel
کانال مجرا
channels
کانال ساختن
channel
کانال تلویزیون
channel
کانال ساختن
monochrome channel
کانال تکرنگ
telephone conduit
کانال تلفن
scanner channel
کانال پیمایشگر
luminance channel
کانال روشنایی
gullets
مجرا کانال
irrigation channel
کانال ابیاری
feeder canal
کانال تغذیه
channeled
کانال تلویزیون
cross-Channel
برقراریارتباطومسافرت از کانال
gullet
مجرا کانال
instruction pipeline
کانال اطلاعات
main line
کانال اصلی
main lines
کانال اصلی
aqueduct
کانال یا مجرای اب
berm
هره کانال
offtake canal
کانال گیرنده
quarternary canal
کانال درجه 4
open canal
کانال روباز
ascension pipe
کانال سرازیری
mid channel
وسط کانال
y channel
کانال ایگرگ
mid channel
مرکز کانال
trunking
کانال تهویه
grade of channel
درجه کانال
channels
کانال تلویزیون
channels
کانال مجرا
telephone channel
کانال تلفن
headrace
کانال اباره
aqueducts
کانال یا مجرای اب
headwater channel
کانال اباره
main canal
کانال اصلی
output channel
کانال خروجی
conduit
کانال لوله
channel access
دستیابی کانال
channel command
فرمان کانال
diversion cannel
کانال انحرافی
channel capacity
گنجایش کانال
channeling
کانال تلویزیون
channeling
کانال ساختن
channeling
کانال مجرا
communication channel
کانال ارتباطی
communications channel
کانال مخابراتی
canalization
کانال سازی
digital channel
کانال رقمی
data channel
کانال داده
channel capacity
فرفیت کانال
channel interceptor
کانال چندراهه
canal
کانال ترعه
channelled
کانال تلویزیون
channelled
کانال مجرا
channelled
کانال ساختن
multichannel
با بیشتر از یک کانال
channeled
کانال ساختن
channel type
کانال تایپ
channeled
کانال مجرا
canals
کانال ترعه
channel switch
کلید کانال
conduits
کانال لوله
duplex channel
کانال دو طرفه
channeling
مجرای ابگذری کانال
trunks
کانال هواکش ناو
micro channel bus
گذر ریز کانال
adjacent channel interfernce
تداخل کانال مجاور
kennel
کانال مجرای کوچک
voice grade channel
کانال ارسال گفتار
sound channel
کانال صوتی دریایی
intercarrier sound system
کانال صوتی مخلوط
selector channel
کانال انتخاب کننده
i/o channel
کانال ورودی و خروجی
input output channel
کانال ورودی- خروجی
engineering circuit
کانال ارتباطی فنی
monkey chatter
تداخل کانال مجاور
trunk
کانال هواکش ناو
channeled
مجرای ابگذری کانال
broadband channel
کانال پهن باند
head gate
دریچه فوقانی کانال
canalboat
قایق مخصوص کانال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com