English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
rules of chess قوانین شطرنج
Other Matches
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
pandect قوانین
regulations قوانین
labor laws قوانین کار
rules of the roads قوانین دریانوردی
codex مجموعه قوانین
maritime law قوانین دریایی
company law قوانین شرکت
statue law قانون یا قوانین
succession law قوانین وراثت
codification تدوین قوانین
korte's laws قوانین کرت
hovering acts قوانین ضد قاچاق
infraction of rules نقض قوانین
inland rules قوانین داخلی
rules of the roads قوانین راه
interpertation of laws تفسیر قوانین
joule's laws قوانین ژول
codification وضع قوانین
written laws قوانین مدون
zipf's laws قوانین زیف
kepler laws قوانین کپلر
kepler's laws قوانین کپلر
code مجموعه قوانین
mendelian laws قوانین مندل
promulgation of the laws انتشار قوانین
gas laws قوانین گازها
forest laws قوانین جنگل
permissive legislation قوانین مخیره
radiation laws قوانین تابش
admiralty law قوانین دریایی
statute book قوانین موضوعه
administrative law قوانین اداری
doctorine قوانین اصلی
explanation of laws شرح قوانین
gunnery قوانین تیراندازی
hague rules قوانین لاهه
newton's laws of motion قوانین نیوتون
murphy's laws قوانین مورفی
conflict of lows تعارض قوانین
competition rules قوانین رقابت
conflict of laws تعارض قوانین
remedial statutes قوانین اصلاحی
rules of engagement قوانین درگیری
rules committee کمیته قوانین
punitive article قوانین جزایی ارتش
gunnery قوانین تیر توپخانه
s factor ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
sanctioned laws قوانین یا مقررات مصوبه
rules of football قوانین یا قواعد فوتبال
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتن
laws versus tendencies قوانین در مقابل تمایلات
military justice قوانین جزایی ارتش
under these rules بموجب این قوانین
law enforcement اجرای قوانین [حقوقی]
company law قوانین مربوط به شرکتها
physical که قوانین نرخ بیت
codification جمع وتدوین قوانین
codification گرد اوری قوانین
child labor laws قوانین کار کودکان
copyright محدود شده با قوانین کپی
provision قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
rules of procedure قوانین مربوط به روش جاری
enterprises اقدام به اجرای قوانین کردن
grammar قوانین استفاده صحیح از زمان
grammars قوانین استفاده صحیح از زمان
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
enterprise اقدام به اجرای قوانین کردن
message قوانین از پیش تعریف شده که کد
copyrights محدود شده با قوانین کپی
laws of motion of capitalism قوانین حرکت سرمایه داری
encodes اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
encode اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
messages قوانین از پیش تعریف شده که کد
valid درست , طبق مجموعهای قوانین
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
adjective laws قوانین مربوط باصول محاکمات
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
draconian قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
formulas مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
conforms کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
formulae مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formula مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
conform کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
terminal ballistics قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
leges صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
formats قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
inferences کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
LCP قوانین بیان ارسال داده روی کانال
extend قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
inference کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
fixed point notation = قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
link قوانین بیان ارسال داده روی کانال
casuistry حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
representative government حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
mixed laws قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
rules of road قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
format قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
transferring بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfers بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
syntax قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
illegal آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
marquis queensberry rules مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
riparian law قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
rigorist کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
validate بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validated بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
Gun laws need to be revisited. قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
validating بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transformational rules مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
liberty civil ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
r.s.c قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
operation عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
chess شطرنج
chequer شطرنج
al fil شطرنج
rook رخ شطرنج
rooks رخ شطرنج
boolean operation عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
pieces مهره شطرنج
squared خانه شطرنج
square خانه شطرنج
queens وزیر شطرنج
impledge پیاده شطرنج
chequer خانه شطرنج
chequer wise شطرنج وار
squares خانه شطرنج
squaring خانه شطرنج
piece مهره شطرنج
masters استاد شطرنج
mastered استاد شطرنج
bishop pairs دو فیل شطرنج
progressive chess شطرنج سریع
lightning chess شطرنج سریع
master استاد شطرنج
traditional chess شطرنج استاندارد
queen وزیر شطرنج
chess board صفحه شطرنج
chess clock ساعت شطرنج
chess machine ماشین شطرنج
mans مهره شطرنج
man مهره شطرنج
checker خانه شطرنج
a game of chess یک مسابقه شطرنج
crampet game بازی شطرنج
chessophrenetic متعصب شطرنج
chess man مهره شطرنج
chess master استاد شطرنج
chess olympiad المپیاد شطرنج
chess oscar اسکار شطرنج
chess problem مسئله شطرنج
chessist شطرنج باز
chessist شطرنج دوست
chessomania شیفتگی شطرنج
rapid transit شطرنج سریع
chessboards تخته شطرنج
chessboard تخته شطرنج
bishops فیل شطرنج
passer رونده شطرنج
bishop فیل شطرنج
pawns پیاده شطرنج
pawning پیاده شطرنج
chessmen مهره شطرنج
chessman مهره شطرنج
pawn پیاده شطرنج
bad bishop فیل بد شطرنج
postal chess شطرنج مکاتبهای
pignorate پیاده شطرنج
pawned پیاده شطرنج
unallowable digit ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
blue laws قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
illegal ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
blue law قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
pawn promotion ترفیع پیاده شطرنج
zonal tournament تورنمنت منطقهای شطرنج
Chess is my pastim (hobby). سر گرمی من شطرنج است
weak square خانه ضعیف شطرنج
pawn island جزیره پیادهای شطرنج
united pawns پیادههای متصل شطرنج
wood pusher بازیگر بسیارضعیف شطرنج
paris opening گشایش پاریس شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com