Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
nest building
لانه سازی
nidificate
لانه سازی
Search result with all words
anthill
خاکریزی که مورهنگام لانه سازی در اطراف لانه خود ایجاد میکند
Other Matches
formicarm
لانه مورچه لانه مور
formicary
لانه مورچه لانه مور
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
doghouse
لانه سگ
doh hutch
لانه سگ
dens
لانه
kennel
لانه سگ
nests
لانه
kennels
لانه سگ
dog hole
لانه سگ
nerd
لانه
nest
لانه
pip
لانه
pipping
لانه
den
لانه
pips
لانه
nerds
لانه
pipped
لانه
honeycomb
لانه زنبوری
nidify
لانه ساختن
pigeon-holes
لانه کبوتر
pigeon-hole
لانه کبوتر
piggery
لانه خوک
pigeonry
لانه کبوتر
piggeries
لانه خوک
pigeon house
لانه کبوتر
pigenhole
لانه کبوتر
implantation
لانه گیری
homing
لانه گروی
honeycombs
لانه زنبوری
pigeon hole
لانه کبوتر
kennel
لانه کردن
aviary
لانه مرغ
kennels
لانه روباه
vespiary
لانه زنبور
nest
لانه ساختن
honey combed
لانه زنبوری
kennels
لانه کردن
termitary
لانه موریانه
termitarium
لانه موریانه
holing
در لانه کردن
cubbyhole
لانه کبوتر
kennel
لانه روباه
hole
در لانه کردن
lairs
کنام لانه
lair
کنام لانه
aviaries
لانه مرغ
holes
در لانه کردن
nests
لانه ساختن
holed
در لانه کردن
burrows
زیرزمین لانه کردن
nerd
اشیانه لانه کردن
nestle
لانه کردن اسودن
nerds
اشیانه لانه کردن
nestled
لانه کردن اسودن
nestles
لانه کردن اسودن
burrowing
زیرزمین لانه کردن
burrowed
زیرزمین لانه کردن
dower
لانه خرگوش وغیره
pesthole
لانه بیماری ومیکروب
pillbox
لانه توپ ومسلسل
lodges
به لانه پناه بردن
lodged
به لانه پناه بردن
lodge
به لانه پناه بردن
forme
لانه یا جای خرگوش
pillboxes
لانه توپ ومسلسل
burrow
زیرزمین لانه کردن
collenchyma
بافت لانه زنبوری
cellular brick
اجر لانه زنبوری
duolateral coil
پیچک لانه زنبوری
unearthing
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearths
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
wood boring
لانه کننده درمغز چوب
unearthed
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unkennel
از سوراخ یا لانه بیرون کردن
unearth
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
mason wasp
زنبور غیر اجتماعی لانه زی
roosts
لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosting
لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosted
لانه مرغ جای شب بسر بردن
harvest mouse
یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
roost
لانه مرغ جای شب بسر بردن
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
holing
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
hole
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
house martin
یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
bolt
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolting
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolts
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
house martins
یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
Much as the snake hates the penny-royal, the herb .
<proverb>
مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
honey combing
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
martin
نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
idolization
بت سازی
stylization
مد سازی
flooring
کف سازی
retortion
کج سازی
individualized
تک سازی
individualizes
تک سازی
padding
له سازی
local anasthesia
سر سازی
individuation
تک سازی
individualization
تک سازی
pavements
کف سازی
pavement
کف سازی
truncation
بی سر سازی
individualizing
تک سازی
individualising
تک سازی
individualises
تک سازی
bridge building
پل سازی
retortion
خم سازی
individualize
تک سازی
bridgework
پل سازی
compaction
تو پر سازی
flection
خم سازی
repk lection
پر سازی
deflexion
خم سازی
individualised
تک سازی
forgery
سند سازی
forgeries
سند سازی
forgery
صورت سازی
strangling
خفه سازی
invalidation
باطل سازی
irksomeness
کسل سازی
wearisomeness
کسل سازی
irreticence
فاش سازی
forgeries
صورت سازی
lamponery
هجونامه سازی
optometry
عینک سازی
optimize
بهینه سازی
reductions
ساده سازی
liquefaction
ابگونه سازی
seduction
گمراه سازی
levigation
نرم سازی
latticing
شبکه سازی
lapidification
سنگ سازی
lapidation
سنگسار سازی
landscape painting
منظره سازی
lancination
پاره سازی
lancination
مجروح سازی
reduction
ساده سازی
machicolation
مزغل سازی
roofing
سقف سازی
implementation
پیاده سازی
mythopoetic
اساطیر سازی
inspissation
غلیظ سازی
paneling
قاب سازی
panification
نان سازی
bedding
کف سازی بسترسازی
bedding
محکم سازی
bedding
ثابت سازی
reclamation
اباد سازی
equating
هم ارز سازی
brewing
ابجو سازی
substructure
زیر سازی
paralysation
فلج سازی
substructures
زیر سازی
miniaturization
کوچک سازی
doping
ناخالص سازی
beautification
زیبا سازی
panel work
تنکه سازی
paling
نرده سازی
ostosis
استخوان سازی
solutions
چاره سازی
refreshment
تازه سازی
refreshments
تازه سازی
infuriation
خشمگین سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com