Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
levelling course
لایه تسطیح کننده
Other Matches
thermocline
لایه منعکس کننده صوت در اب دریا
coaxes
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coax
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
levelling
تسطیح
clearing
تسطیح
clearings
تسطیح
tabulation
تسطیح
clearings
تسویه تسطیح
clearing
تسویه تسطیح
logged
تسطیح شده
truncation
تسطیح زوایا
land grading
تسطیح زمین
regarding
دوباره تسطیح کردن
surface
تسطیح کردن بالاامدن
surfaces
تسطیح کردن بالاامدن
surfaced
تسطیح کردن بالاامدن
abnodation
تسطیح کوه از درخت و یاناهمواری
grades
شیب منظم دادن تسطیح کردن
grade
شیب منظم دادن تسطیح کردن
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delaminate
لایه لایه شدن
lamination
لایه لایه سازی
delamination
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه شدگی
argillite
خاک رس لایه لایه
interlayer
لایه بین دو لایه
delamination
لایه لایه کردن
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
strata
لایه ها
coats
لایه
coatings
لایه
ribands
لایه
layers
لایه
layer
لایه
riband
لایه
provine
لایه
ribbands
لایه
padding
لایه
yards
لایه
yard
لایه
tier
لایه
tiers
لایه
leaf
لایه
coat
لایه
coated
لایه
ribband
لایه
three ply
سه لایه
stratum
لایه
shell
لایه
three-ply
سه لایه
shelling
لایه
substrate
لایه
shells
لایه
stuffless
بی لایه
beds
لایه
lamellar
لایه لایه
lamellose
لایه لایه
course
لایه
coursed
لایه
courses
لایه
layer line
خط لایه
bed
لایه
bottom layer
لایه مشترک
damp proof course=
لایه نمبند
undercoat
زیر لایه
filter layer
لایه صافی
priming layer
لایه استری
subsell
زیر لایه
superstratum
ابر لایه
sublevel
زیر لایه
subfloor
لایه زیر کف
substrate
زیر لایه
damp proof course=
لایه نمگیر
zonate
لایه دار
boundary layer
لایه مرزی
depletion layer
تهی لایه
substratum
زیر لایه
waterproofing course
لایه اب بندی
surface course
لایه رویی
the inner layer
لایه درونی
wearing course
لایه رویی
top layer
لایه فوقانی
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
frost blanket course
لایه پاد یخ
carbon deposite
لایه کربن
stratification
لایه بندی
concrete layer
لایه بتنی
intermediate layer
لایه میانی
stratosphere
لایه- سپهر
coat of plastering
لایه اندود
soil horizon
لایه خاک
silt layer
لایه لای
drainage course
لایه زهکش
pads
لایه پشتی
pad
لایه پشتی
reversing layer
لایه واگردان
energy stage
لایه انرژی
energy shell
لایه انرژی
traprock
لایه بازالتی
selected material
لایه فرم
confining layer
لایه فشارزا
sand layer
لایه ماسه
surfacing
لایه پوشش
sub grade
لایه زیرین
five ply
پنج لایه
filter layer
لایه پالایش
euphotic
اب لایه نورگیر
stripping
تراش لایه رو
stripping
برداشت لایه رو
thin film
لایه نازک
epilimnion
اب لایه زبرین
epilimnion
اب لایه سطحی
sedimentation
لایه گذاری
barrier layer
لایه سدی
bedding
لایه زیرین
plies
لایه کاغذ
layer of rock
لایه سنگی
basaltic stratum
لایه بازالتی
base course
لایه شالوده
lamella
لایه صفحه
layering
لایه بندی
multilayer
چند لایه
oxide film
لایه اکسیدی
in layers
در چند لایه
plasterboard
لایه گچی
bedding
لایه بندی
priming
لایه اول
outer shell
لایه والانس
magnetic layer
لایه مغناطیسی
valence shell
لایه والانس
impervious blanket
لایه ناتراوا
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
mylar
لایه پولیستری
insulated layer
لایه عایق
laminated
لاله لایه
hard layer
لایه سفت
limnetic zone
لایه نورگیر اب
strand
لایه رودخانه
hard layer
لایه سخت
pervious blanket
لایه زهکش
blockstone course
لایه سنگچین
blocking layer
لایه سدی
strands
لایه رودخانه
ionosphere
لایه یونسفر
plied
لایه کاغذ
porous layer
لایه روزنهای
acid lining
لایه اسیدی
plying
لایه کاغذ
binder course
لایه استر
bioderm
لایه زنده
overburden
لایه سربار
ply
لایه کاغذ
electrical double layer
لایه مضاعف الکتریکی
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
cortices
لایه رویی روپوش
abyssal pelagic
زیر لایه ژرفی
lacing-course
[لایه ای از آجر یا کاشی]
impermeable layer
لایه غیرقابل نفوذ
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
steady flow
جریان لایه وار
stratosphere
لایه استراتوسفر جوی
coating
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
cortex
لایه رویی روپوش
medial layer
لایه میانی
[پزشکی]
veneer
لایه نازک چوب
aphotic zone
لایه تاریک اقیانوس
social stratification
لایه بندی اجتماعی
aphotic stratum
لایه تاریک اقیانوس
dermatome
لایه پوست ساز
stabilized layer
لایه تثبیت شده
depositions
سطح با یک لایه نازک
deposition
سطح با یک لایه نازک
mesocline
لایه فوقانی مزوسفر
layered
دارای لایه یا طبقه
flat coat
[painting]
لایه صاف رنگ
selected material
لایه بدنه راه
surface boundary layer
لایه مرزی سطح
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
subbase course
لایه زیر اساس
magnetic film
لایه فیلم مغناطیسی
double decker
هرچیزیکه دو لایه دارد
gas film
لایه یا قشر گازی
thin layer chromatography
کروماتوگرافی لایه نازک
throphogen
لایه خوراک ساز
cushioned
لایه گذاشتن چنبره
outer shell electron
الکترون لایه بیرونی
protective coat
لایه یا قشر محافظ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com