English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
chromosphere لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
Other Matches
deposit پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
deposits پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
deposits لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposit لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
ink jet printer دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
nicely نازکی
thinness نازکی
fragility نازکی
gauziness نازکی
exility نازکی
tenuity نازکی
extenuation نازکی
flimsiness نازکی
fragilely به نازکی
perfect gazes گازهای ساده
flue gas گازهای دودکش
acid gases گازهای اسیدی
single component gases گازهای تک جزیی
d. of feeling نازکی احساسات
d. of constitution نازکی وجود
frangibility نازکی فریفی
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
g , series گازهای سمی گروه ژ
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
exquisiteness حساسیت نازکی طبع
chemical warfare جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
inert gas arc welding جوش برق با گازهای بی اثر
compressor inlet temperature دمای گازهای ورودی کمپرسور
breathing جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
fibre optics انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
impingement برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
swizzle stick چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
argillite خاک رس لایه لایه
interlayer لایه بین دو لایه
delamination لایه لایه شدگی
delamination لایه لایه کردن
delamination لایه لایه شدن
delaminate لایه لایه شدن
lamination لایه لایه سازی
solfatara ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
reactionpropulsion سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
turbocharger شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
xylotomy برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
turbosupercharger سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
chrles' law در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
coronas سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
corona سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
shim واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
scrim پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
turbopump پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ignisfatuus روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
palnut مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
substrate لایه
three ply سه لایه
tiers لایه
tier لایه
shells لایه
shelling لایه
shell لایه
coats لایه
coatings لایه
coated لایه
three-ply سه لایه
coat لایه
layer line خط لایه
stuffless بی لایه
ribband لایه
layer لایه
course لایه
coursed لایه
courses لایه
bed لایه
strata لایه ها
layers لایه
padding لایه
beds لایه
stratum لایه
ribands لایه
ribbands لایه
leaf لایه
provine لایه
yard لایه
yards لایه
riband لایه
lamellar لایه لایه
lamellose لایه لایه
concrete layer لایه بتنی
oxide film لایه اکسیدی
damp proof course= لایه نمبند
sub grade لایه زیرین
euphotic اب لایه نورگیر
porous layer لایه روزنهای
drainage course لایه زهکش
pervious blanket لایه زهکش
epilimnion اب لایه زبرین
epilimnion اب لایه سطحی
energy shell لایه انرژی
confining layer لایه فشارزا
damp proof course= لایه نمگیر
energy stage لایه انرژی
stratification لایه بندی
layer of rock لایه سنگی
priming layer لایه استری
silt layer لایه لای
sedimentation لایه گذاری
hard layer لایه سخت
lamella لایه صفحه
hard layer لایه سفت
insulated layer لایه عایق
ionosphere لایه یونسفر
impervious blanket لایه ناتراوا
impervious blanket لایه نفوذناپذیر
soil horizon لایه خاک
in layers در چند لایه
selected material لایه فرم
layering لایه بندی
sand layer لایه ماسه
overburden لایه سربار
filter layer لایه صافی
filter layer لایه پالایش
valence shell لایه والانس
five ply پنج لایه
outer shell لایه والانس
mylar لایه پولیستری
multilayer چند لایه
reversing layer لایه واگردان
magnetic layer لایه مغناطیسی
frost blanket course لایه پاد یخ
frost blanket course لایه ضد یخ قشر ضد یخ
limnetic zone لایه نورگیر اب
intermediate layer لایه میانی
stratosphere لایه- سپهر
depletion layer تهی لایه
surface course لایه رویی
bedding لایه زیرین
bedding لایه بندی
priming لایه اول
laminated لاله لایه
superstratum ابر لایه
strand لایه رودخانه
strands لایه رودخانه
plasterboard لایه گچی
substratum زیر لایه
wearing course لایه رویی
the inner layer لایه درونی
stripping برداشت لایه رو
stripping تراش لایه رو
waterproofing course لایه اب بندی
traprock لایه بازالتی
surfacing لایه پوشش
top layer لایه فوقانی
zonate لایه دار
undercoat زیر لایه
thin film لایه نازک
pads لایه پشتی
acid lining لایه اسیدی
ply لایه کاغذ
plies لایه کاغذ
plied لایه کاغذ
binder course لایه استر
blocking layer لایه سدی
bioderm لایه زنده
carbon deposite لایه کربن
boundary layer لایه مرزی
subfloor لایه زیر کف
bottom layer لایه مشترک
substrate زیر لایه
sublevel زیر لایه
coat of plastering لایه اندود
subsell زیر لایه
barrier layer لایه سدی
pad لایه پشتی
blockstone course لایه سنگچین
plying لایه کاغذ
basaltic stratum لایه بازالتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com