English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
fly dope ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
Other Matches
snap swivel حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
baits طعمه ماهیگیری
bait طعمه ماهیگیری
chum طعمه ماهیگیری
chums طعمه ماهیگیری
baited طعمه ماهیگیری
nymphs طعمه مصنوعی ماهیگیری
nymph طعمه مصنوعی ماهیگیری
popper طعمه شناور ماهیگیری
poppers طعمه شناور ماهیگیری
fly fishing ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fly-fishing ماهیگیری با طعمه مصنوعی
popping plug طعمه ماهیگیری شناور
bait casting پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
wet fly طعمه ماهیگیری زیرابی
fishes بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
spinner نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
bottom rig وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
fish بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
dropper fly طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
fished بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
hackle پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
jig نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
tailfly طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
jigs نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
turtle knot گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
bucktail نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
fly tying گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
baited خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bait خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bugs نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bugging نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bug نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
baits خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
surfmat تشک لاستیکی برای شناورشدن روی اب
plugging اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
spoons طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
plug اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
spoon طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
plugs اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
squidding استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری
bug taper ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
decoys طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
fly casting مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
fishable مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
lured وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lure وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
spools قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spool قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
lures وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
jump fishing ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
surfcasting rod چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
sportfisherman قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
put and take fishing انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
bail فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
dipsey sinker نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
levitating شناورشدن
levitated شناورشدن
levitates شناورشدن
levitate شناورشدن
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
backing کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
conduction توانایی یک ماده برای هدایت جریان
jacklight ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
back slide شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
conductive مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
media هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
mags ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
fast pill ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
fumigant ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
slow pill ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
core binder ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
macronutrient ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
capacitor وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
dense graded mix اغشته تو پر
smeary اغشته
papered ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papering ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
hot mix اغشته گرم
litmus paper اغشته است
varnished cloth پارچه اغشته
bleeding اغشته به خون
impregnated cloth پارچه اغشته
coated materials مصالح اغشته
varnished cambric پارچه اغشته
coating اغشته کردن
mediums هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
laser روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
gallium arsenide ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
lasers روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
medium هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
coated materials مواد اغشته شده
chlorinated اغشته کردن باکلر
sand mix ماسه اغشته سرد
chlorinate اغشته کردن باکلر
chlorinates اغشته کردن باکلر
chlorinating اغشته کردن باکلر
to gild with blood اغشته بخون کردن
metalline فلزی اغشته به نمک فلزات
sand asphalt ماسه اغشته گرم یا سرد
tar macadam مواد اغشته شده قطرانی
dense graded mix مواد اغشته شده بسته
half life period مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
cuban fork ball پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
plant mix مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
celluloid لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
victim طعمه
victims طعمه
prey طعمه
set طعمه ها
baiting طعمه
setting up طعمه ها
sets طعمه ها
terminal tackle طعمه
bait طعمه دادن
prey طعمه قربانی
baited طعمه دادن
ravin طعمه شکاری
hanks طعمه شکار
hank طعمه شکار
baits طعمه دادن
predacity طعمه جویی
victimised طعمه کردن
victimises طعمه کردن
put upon طعمه قراردادن
victimizing طعمه کردن
lure طعمه ماهی
victimizes طعمه کردن
victimized طعمه کردن
victimize طعمه کردن
put-upon طعمه قراردادن
baiter طعمه دهنده
chumming طعمه ریزی
lured طعمه ماهی
lures طعمه ماهی
luring طعمه ماهی
victimising طعمه کردن
bitumen macadam مواد اغشته شده قیری ماکادام قیری
hits طعمه دزدی ماهی
hit طعمه دزدی ماهی
take طعمه خوردن ماهی
raven شکار طعمه شکاری
ravens شکار طعمه شکاری
takes طعمه خوردن ماهی
hitting طعمه دزدی ماهی
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
prey دستخوش ساختن طعمه کردن
jigging بالا و پایین بردن طعمه در اب
fly طعمه مصنوعی بشکل حشره
bait fish ماهی کوچک بعنوان طعمه
luring بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lures بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
kill devil طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
steamer طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
lure بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
steamers طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
lured بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com