Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
English
Persian
prime mover
محرک اصلی
prime movers
محرک اصلی
main exciter
محرک اصلی
primum mobile
محرک اصلی
Search result with all words
starter
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starters
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
Other Matches
s r s model
الگوی محرک- پاسخ- محرک
drive shaft
میله محرک محور محرک
drive shafts
میله محرک محور محرک
s s model
الگوی محرک- محرک
stimulus stimulus model
الگوی محرک- محرک
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
incentive
محرک
stimuli
محرک
stimulus
محرک
stimulative
محرک
motor-
محرک
stimulus trace
رد محرک
excitant
محرک
motors
محرک
drivers
محرک
motored
محرک
motorial
محرک
motor
محرک
line driver
محرک خط
irritative
محرک
exciter
محرک
incentives
محرک
stimulating
محرک
excitative
محرک
fomenter
محرک
appetizing
محرک
incitation
محرک
motory
محرک
motivation
محرک
provocative
محرک
instigators
محرک
agitator
محرک
affective
محرک
motives
محرک
stimulant
محرک
driving
محرک
irritants
محرک
irritant
محرک
trigger
محرک
triggered
محرک
motive
محرک
agitators
محرک
stimulants
محرک
irritating
محرک
exciting
محرک
anabiotic
محرک
actuator
محرک
instigator
محرک
triggers
محرک
driver
محرک
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
eliciting stimulus
محرک فراخوان
motives
محرک باعث
propellent
انگیزه محرک
effective stimulus
محرک موثر
electromotor
محرک الکتریکی
pep pills
قرص محرک
impetus
نیروی محرک
negative tropism
محرک گریزی
stimulation
ایجاد محرک
pep pill
قرص محرک
motive
محرک باعث
energetics
داروهای محرک
abience
محرک گریزی
exteroceptive
محرک خارجی
peripheral driver
محرک جنبی
propellants
انگیزه محرک
locomotiveorgans
اندامهای محرک
stressor
محرک تنش زا
prime movers
دستگاه محرک
prime movers
عامل محرک کل
prime mover
دستگاه محرک
maintaining stimulus
محرک نگهدارنده
propellant
انگیزه محرک
hypo
عامل محرک
drives
ولت محرک
drive
ولت محرک
impelent
عامل محرک
affecting
محرک احساسات
incentive price
قیمت محرک
prime mover
عامل محرک کل
neutral stimulus
محرک بی اثر
stimulus bound
محرک- وابسته
aversive stimulus
محرک ازارنده
stimulus object
شیئی محرک
stimulus novelty
تازگی محرک
stimulus intensity
شدت محرک
stimulus gradient
شیب محرک
stimulus generalization
تعمیم محرک
stimulus free
محرک- نابسته
stimulus equivalence
هم ارزی محرک
stimulus discrimination
افتراق محرک
stimulus discrimination
تمیز محرک
stimulus control
کنترل محرک
stimulus continuum
پیوستار محرک
stimulus conduction
رسانش محرک
adience
محرک گرایی
stimulus ambiguity
ابهام محرک
adequate stimulus
محرک بسنده
stimulus pattern
طرح محرک
discriminative stimulus
محرک افتراقی
biostimulant
محرک زیستی
bus driver
محرک گذرگاه
analeptic
محرک روحی
comparison stimulus
محرک مقایسهای
conditioned stimulus
محرک شرطی
consummatory stimulus
محرک پایانی
terminal stimulus
محرک پایانی
crankcase
حوض محرک
tachistoscope
محرک نما
subliminal stimulus
محرک زیراستانهای
stimulus word
واژه محرک
stimulus situation
موقعیت محرک
stimulus produced
محرک زاد
device driver
محرک دستگاه
positive tropism
محرک گرایی
stimulant drug
داروی محرک
driveshaft
میله محرک
drive belt
تسمه محرک
proximal stimulus
محرک مجاور
psychic energizer
داروهای محرک
drive motor
موتور محرک
driving motor
موتور محرک
drive stimulus
محرک سائق
driver unit
واحد محرک
driving member
عضو محرک
driving force
نیروی محرک
driving spindle
هرزگرد محرک
dymanic
قوه محرک
driving wheel
چرخ محرک
distal stimulus
محرک دوربرد
standard stimulus
محرک معیار
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
crank drive
محرک میل لنگ
driving gear
چرخ دنده محرک
four-wheel drive
محرک چهار چرخ
constant stimulus method
روش محرک ثابت
four wheel drive
محرک چهار چرخ
analeptics
داروهای محرک اعصاب
reinforcing stimulus
محرک تقویت کننده
vasomotor nerves
اعصاب محرک رگها
vasomotor
اعصاب محرک رگها
register
انجام عملی به یک محرک
competitive factors
عوامل محرک رقابت
registering
انجام عملی به یک محرک
mint juleps
شربت محرک یامقوی
registers
انجام عملی به یک محرک
mint julep
شربت محرک یامقوی
ucs
محرک غیر شرطی
front wheel drive
محرک چرخهای جلو
excitor
عصب یابی محرک
stimulus response psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
exteroceptive
وابسته به محرک خارجی
impellent
محرک وادار کننده
active earth pressure
رانش محرک خاک
drive capstan
چرخ تسمه محرک
gonadotropic
محرک بیضه ها و تخمدانها
front axle drive
محرک اکسل جلو
s r psychology
روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response model
الگوی محرک- پاسخ
episcotister
محرک نمای دیداری
unconditioned stimulus
محرک غیر شرطی
erotogenic
محرک تحریکات جنسی
all wheel drive
محرک تمام چرخها
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
gonadotrophic
محرک بیضه ها و تخمدانها
s r model
الگوی محرک- پاسخ
gonadotrophin
ماده محرک غده جنسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com