Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
phallic stage
مرحله التی
Other Matches
phased array
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
phallic
التی
penile
التی
implemental
التی
altimeter
التی متر
altimeters
التی متر
creeps
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
head piece
سر هر التی که روی سر قرارمیگیرد
boost phase
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
gate hanger
التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
leapfrog
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
gyrostat
التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
hydroscope
التی برای دیدن اعماق دریا اب بین
congested organ
عضو یا التی که خون زیاددران جمع میشود
dibber
التی که با ان زمین را گود کرده وتخم می کارند
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
gyrostabilizer
التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
volumenometer
التی که به وسیله ان بااستفاده از قانون .....حجم چیزی را می سنجند
phonoscope
التی که بدان سیمهای ادوات موسیقی ازموده میشوند
distaff
التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
drill extractor
التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stages
مرحله
scene
مرحله
scenes
مرحله
process
مرحله
phase
مرحله
processes
مرحله
phases
مرحله
rung
مرحله
phased
مرحله
stage
مرحله
strokes
مرحله
grade
مرحله
phased attack
تک مرحله به مرحله
stroking
مرحله
step
مرحله
stepping
مرحله
stroked
مرحله
creeping attack
تک مرحله به مرحله
stroke
مرحله
grades
مرحله
instar
مرحله
staping
مرحله بندی
termination phase
مرحله پایانی
termination stage
مرحله پایانی
speed stage
مرحله سرعت
differential stage
مرحله تفاضلی
training cycle
مرحله اموزش
home stretch
مرحله نهایی
developmental stage
مرحله پیشرفت
fetch phase
مرحله واکشی
anal stage
مرحله مقعدی
assault phase
مرحله هجوم
buffer stage
مرحله میانگیر
step
مرحله پایه
developmental stage
مرحله تکوینی
an anxious time
مرحله پر اضطراب
intake stroke
مرحله مکش
solidifying process
مرحله انجماد
execute phase
مرحله اجرا
exhaust stroke
مرحله اگزوز
modulator
مرحله تحمیل گر
macro stage
مرحله کلان
imprimis
در مرحله نخست
in the egg
در مرحله نخستین
in the first instance
در مرحله اول
induction stroke
مرحله تنفس
induction stroke
مرحله مکش
latency
مرحله پنهانی
larval stage
مرحله کرمی
intake stroke
مرحله تنفس
job step
مرحله برنامه
initiation sequence
مرحله اغازی
one step operation
عمل تک مرحله
oedipal stage
مرحله ادیپی
exhaust stroke
مرحله تخلیه
recovery phase
مرحله رونق
fission process
مرحله انشقاق
recovery phase
مرحله شکوفائی
propagation sequence
مرحله انتشار
primordium
مرحله نخست
genital phase
مرحله تناسلی
power stroke
مرحله قدرت
speed level
مرحله سرعت
output stage
مرحله خروجی
oral stage
مرحله دهانی
inextremis
در اخرین مرحله
milestone
مرحله برجسته
phases
مرحله عملیات
nth
در مرحله چند
phased
مرحله عملیات
phase
مرحله عملیات
drivers
مرحله تحریک
driver
مرحله تحریک
stage
درجه مرحله
point
جهت مرحله
point
مرحله قله
grades
مرحله گراد
grade
مرحله گراد
stepping
مرحله رتبه
stepping
مرحله پایه
milestones
مرحله برجسته
stages
درجه مرحله
processes
مرحله جریان
step
مرحله رتبه
process
مرحله جریان
period
نوبت مرحله
periods
نوبت مرحله
stage
پرده گاه مرحله
preverbal phase
مرحله پیش کلامی
ticks
سخت ترین مرحله
first audio stage
مرحله صوتی نخست
fire for effect
مرحله تیر موثر
karyokinesis
مرحله تقسیم سلولی
noviciate
مرحله تازه کاری
qualifying
رسیدن به مرحله بعد
stages
پرده گاه مرحله
milestone
مرحله مهمی اززندگی
anal expulsive stage
مرحله مقعدی دفعی
ossification
مرحله تشکیل استخوان
in leading
در مرحله شاگردی یا نوچگی
processes
جریان عمل مرحله
ticked
سخت ترین مرحله
tick
سخت ترین مرحله
stadiums
میدان ورزش مرحله
process
جریان عمل مرحله
stadia
میدان ورزش مرحله
incipient
اولیه مرحله ابتدایی
creeping barrage
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
novitiate
مرحله تازه کاری
milestones
مرحله مهمی اززندگی
cladding process
مرحله روکش کاری
diastolic phase
مرحله انبساطی قلب
entelechy
مرحله تشکیل وتحقق
anal retentive stage
مرحله مقعدی ضبطی
stadium
میدان ورزش مرحله
pettifog
از مرحله پرت کردن
modulated amplifier
مرحله فزون ساز تحمیلی
single stepping
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
monestrous
دارای یک مرحله فحلیت درسال
subcritical
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
rate determining step
مرحله تعیین کننده سرعت
phasing
مرحله بندی کردن عملیات
metoestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
phased conversion
تبدیل مرحله بندی شده
turning point
مرحله قاطع نقطه تحول
metestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
stages
مرحله دار شدن اشکوب
power amplifier stage
مرحله فزون ساز توان
declining
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
walk through
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
embryos
گیاهک تخم مرحله بدوی
gastrula
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
embryo
گیاهک تخم مرحله بدوی
Not to know what one is talking about.
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
stage
مرحله دار شدن اشکوب
turning points
مرحله قاطع نقطه تحول
decline
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
prophase
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
prisere
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
showdown
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lot
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
reentry phase
مرحله دخول مجدد موشک درجو
job lots
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
finallist
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
the next process is weaving
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
stretch runner
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
showdowns
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
systole
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
tabula rasa
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
telophase
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
to nip or crush in the bud
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
idiolect
طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
driven
که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
cim
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
in love - engaged - married
عاشق . نامزد . متاهل
[مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
interrupt
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
dual
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
interrupts
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interlace
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
generations
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
phylesis
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
quick stage
ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
generation
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com