English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
fission process مرحله انشقاق
Other Matches
fission process فرایند انشقاق پروسه انشقاق
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
forkedness انشقاق
fission انشقاق
fission process روند انشقاق
fissility قابلیت انشقاق
fissile قابل انشقاق
nuclear fission انشقاق هستهای
fission product محصول انشقاق
split phase انشقاق فاز
split pole converter تبدیل گر با انشقاق قطب
split phase motor موتور با انشقاق فاز
quadruple fission انشقاق چهار برابر
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stroke مرحله
rung مرحله
scene مرحله
phase مرحله
stroking مرحله
scenes مرحله
stages مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
stroked مرحله
phases مرحله
strokes مرحله
phased مرحله
stage مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
process مرحله
processes مرحله
stepping مرحله
grade مرحله
instar مرحله
step مرحله
grades مرحله
induction stroke مرحله مکش
process مرحله جریان
primordium مرحله نخست
intake stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
in the first instance در مرحله اول
inextremis در اخرین مرحله
modulator مرحله تحمیل گر
latency مرحله پنهانی
genital phase مرحله تناسلی
in the egg در مرحله نخستین
recovery phase مرحله شکوفائی
larval stage مرحله کرمی
job step مرحله برنامه
phallic stage مرحله التی
macro stage مرحله کلان
propagation sequence مرحله انتشار
oedipal stage مرحله ادیپی
termination stage مرحله پایانی
buffer stage مرحله میانگیر
developmental stage مرحله پیشرفت
differential stage مرحله تفاضلی
one step operation عمل تک مرحله
assault phase مرحله هجوم
anal stage مرحله مقعدی
speed stage مرحله سرعت
power stroke مرحله قدرت
output stage مرحله خروجی
oral stage مرحله دهانی
developmental stage مرحله تکوینی
imprimis در مرحله نخست
execute phase مرحله اجرا
processes مرحله جریان
exhaust stroke مرحله اگزوز
exhaust stroke مرحله تخلیه
fetch phase مرحله واکشی
initiation sequence مرحله اغازی
induction stroke مرحله تنفس
step مرحله پایه
training cycle مرحله اموزش
home stretch مرحله نهایی
periods نوبت مرحله
an anxious time مرحله پر اضطراب
stages درجه مرحله
stage درجه مرحله
milestone مرحله برجسته
point جهت مرحله
point مرحله قله
grades مرحله گراد
milestones مرحله برجسته
grade مرحله گراد
stepping مرحله رتبه
stepping مرحله پایه
step مرحله رتبه
driver مرحله تحریک
drivers مرحله تحریک
nth در مرحله چند
termination phase مرحله پایانی
staping مرحله بندی
period نوبت مرحله
solidifying process مرحله انجماد
speed level مرحله سرعت
recovery phase مرحله رونق
phases مرحله عملیات
phased مرحله عملیات
phase مرحله عملیات
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
qualifying رسیدن به مرحله بعد
tick سخت ترین مرحله
ticked سخت ترین مرحله
novitiate مرحله تازه کاری
fire for effect مرحله تیر موثر
first audio stage مرحله صوتی نخست
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
ticks سخت ترین مرحله
processes جریان عمل مرحله
milestones مرحله مهمی اززندگی
milestone مرحله مهمی اززندگی
noviciate مرحله تازه کاری
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
stages پرده گاه مرحله
stadium میدان ورزش مرحله
process جریان عمل مرحله
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
stadiums میدان ورزش مرحله
preverbal phase مرحله پیش کلامی
stadia میدان ورزش مرحله
cladding process مرحله روکش کاری
stage پرده گاه مرحله
incipient اولیه مرحله ابتدایی
pettifog از مرحله پرت کردن
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
ossification مرحله تشکیل استخوان
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
phasing مرحله بندی کردن عملیات
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
stage مرحله دار شدن اشکوب
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
stages مرحله دار شدن اشکوب
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
cim استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
interlace روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
interrupting توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
generations مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generation مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interrupt توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
interrupts توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
quick stage ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
to turn the corner <idiom> بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com