English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
humanization مردمی سازی
Other Matches
humanitarian <adj.> مردمی
humane <adj.> مردمی
humanities مردمی مروت
democratic leadership رهبری مردمی
humanity مردمی مروت
turanian مردمی از نژاد التایی اورال
the outer world مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
out relief دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
pentarch یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
ultramontane وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند
unprofitable servants مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
rhythm-and-blues نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster بی بهره سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
bridgework پل سازی
flooring کف سازی
deflexion خم سازی
individualization تک سازی
individualised تک سازی
compaction تو پر سازی
truncation بی سر سازی
individuation تک سازی
pavement کف سازی
pavements کف سازی
padding له سازی
local anasthesia سر سازی
individualises تک سازی
idolization بت سازی
stylization مد سازی
bridge building پل سازی
individualizing تک سازی
flection خم سازی
individualizes تک سازی
individualized تک سازی
retortion خم سازی
repk lection پر سازی
individualize تک سازی
retortion کج سازی
individualising تک سازی
submergence مخفی سازی
insulating عایق سازی
insulates عایق سازی
overturn واژگون سازی
suboptimization زیربهینه سازی
neutralization خنثی سازی
standardization متعارف سازی
neutralization بی اثر سازی
summarization خلاصه سازی
subtilization نرم سازی
seduction گمراه سازی
insulate عایق سازی
pacification ارام سازی
milling ارد سازی
tuning میزان سازی
overturns واژگون سازی
forging signatures امضا سازی
foliation برگ سازی
synchronization همزمان سازی
synchronization همگاه سازی
supersession لغو سازی
systemization اسلوب سازی
industrialization صنعتی سازی
overturned واژگون سازی
nationalization ملی سازی
enrichment غنی سازی
fading محو سازی
exclusion محروم سازی
assimilation همگون سازی
stylography گراور سازی
cooling خنک سازی
beautification زیبا سازی
bookbinding کتاب سازی
doping ناخالص سازی
fitting جفت سازی
formulation قاعده سازی
equality gate برابر سازی
spoliation تباه سازی
bedding کف سازی بسترسازی
bedding محکم سازی
miniaturization کوچک سازی
substructures زیر سازی
substructure زیر سازی
brewing ابجو سازی
equating هم ارز سازی
reclamation اباد سازی
bedding ثابت سازی
integration مجتمع سازی
synchronizing همزمان سازی
eversion واژگون سازی
feminization مونث سازی
quadrature مربع سازی
purification خالص سازی
verthrow سرنگون سازی
puppyhood خود سازی
flatting تنکه سازی
stigmatization بدنام سازی
stupefaction گیج سازی
standardization استاندارد سازی
strangling خفه سازی
evisceration تهی سازی
refreshments تازه سازی
refreshment تازه سازی
secretion پنهان سازی
standardization یکنواخت سازی
metabolic سوخت و سازی
illumination روشن سازی
illuminations روشن سازی
assimilation درون سازی
pulverization پودر سازی
mutilation معیوب سازی
forgery صورت سازی
forgery سند سازی
forgeries صورت سازی
forgeries سند سازی
tropology استعاره سازی
trituration پودر سازی
trituration نرم سازی
notification اگاه سازی
relocation جابجا سازی
transmogrification دگرگون سازی
transposition پس وپیش سازی
transposition جابه جا سازی
grillwork شبکه سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
grillwork سبد سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
extinction خاموش سازی
tubulation لوله سازی
heterodyne reception زنه سازی
histogenesis بافت سازی
typification علامت سازی
horology ساعت سازی
vaporization بخار سازی
proportionment متناسب سازی
hymnography سرود سازی
truncation ناقص سازی
replacement جانشین سازی
stripping برهنه سازی
gunsmithery تفنگ سازی
haematogenesis خون سازی
harmonization هم اهنگ سازی
truncation کوتاه سازی
curtailment کوتاه سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
procurance فراهم سازی
punctation نقطه سازی
form work کاذب سازی
tankage مخزن سازی
tanning چرم سازی
wording عبارت سازی
tepefaction ملول سازی
tenderization نازک سازی
gelatination دلمه سازی
oscillations نوسان سازی
oscillation نوسان سازی
gemination جفت سازی
resolving برطرف سازی
gaingiving مشتبه سازی
fumigation ضد عفونی سازی
formularization فرمول سازی
smoothing صاف سازی
arching طاق سازی
puppydom خود سازی
foundation materials مصالح پی سازی
rejuvenation جوان سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com