Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (13 milliseconds)
English
Persian
information center
مرکز اطلاعات
Search result with all words
central air data
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
combat information center
مرکز اطلاعات رزمی
information bureau
مرکز جمع اوری اطلاعات
information center
مرکز جمع اوری اطلاعات
information processing center
مرکز پردازش اطلاعات
ncic
Center Information NationalCrime مرکز ملی اطلاعات تبه کاری
survey information center
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
target information center
مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
target information center
مرکز اطلاعات هدف
Central Intelligence Agency
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
Other Matches
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
center mark
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
whole blood center
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
center line
خط مرکز
intermediate exchange
مرکز
meddle
مرکز
isocentre
هم مرکز
station
مرکز
center
مرکز
omphalos
مرکز
stations
مرکز
centre forward
مرکز
concentric
هم مرکز
stationed
مرکز
meddled
مرکز
meddles
مرکز
centers
مرکز
middles
مرکز
middle
مرکز
acentric
بی مرکز
centred
مرکز
centre
مرکز
hearts
مرکز
centered
مرکز
heart
مرکز
telephone exchanges
مرکز تلفن
center of gravity
مرکز ثقل
centres of gravity
مرکز ثقل
centre of mass
مرکز ثقل
center of lift
مرکز برا
centre of gravity
مرکز ثقل
induction station
مرکز پذیرش
civic centre
مرکز شهر
chiral center
مرکز کایرال
intermediate office
مرکز میانی
telephone exchange
مرکز تلفن
inversion center
مرکز وارونگی
centrifugal
مرکز گریز
main office
مرکز اصلی
manual exchange
مرکز دستی
mart
مرکز بازرگانی
mass concrete
مرکز جرم
message center
مرکز پیام
center mark
مرکز سوراخ
centralists
مرکز گرای
centralist
مرکز گرای
main exchange
مرکز اصلی
centripetal
مایل به مرکز
centrifugal
گریز از مرکز
centroid
شبه مرکز
centroid
مرکز ثقل
center of distribution
مرکز پخش
centripetal
مرکز گرا
outlying
دور از مرکز
kuk kiwo
مرکز تکواندو
centroid
مرکز جرم
local center
مرکز محلی
center of dispersion
مرکز پراکندگی
centre of activities
مرکز عملیات
centrifuge
گریختن از مرکز
central control panel
مرکز کنترل
cost center
مرکز هزینه زا
contrifuge
گریز از مرکز
concentrically
باداشتن یک مرکز
diffracting center
مرکز پراشنده
central city
مرکز شهر
computing center
مرکز محاسبات
center web
مرکز چرخ
centrifugal
گریزنده از مرکز
centrifuge
مرکز گریز
centrifuges
گریختن از مرکز
centrifuges
مرکز گریز
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
data center
مرکز داده
data center
مرکز داده ها
cryptocenter
مرکز رمز
central tendency
تمایل به مرکز
central office
مرکز تلفن
county seat
مرکز بخشداری
centre of pressure
مرکز فشار
bulls
مرکز هدف
bull
مرکز هدف
documentation center
مرکز اسناد
computer center
مرکز کامپیوتر
feeding center
مرکز تغذیه
center of pressure
مرکز فشار
center of mass
مرکز جرم
coaxial cable
سیم هم مرکز
coaxial cable
کابل هم مرکز
fluid centre
مرکز سیال
head quarters
مرکز فرماندهی
factory
مرکز تولید
factories
مرکز تولید
height of centers
ارتفاع مرکز
center of resistance
مرکز مقاومت
center of symmerty
مرکز تقارن
centrifugal
فرار از مرکز
center sleeve
مرکز مجوف
communication center
مرکز مخابرات
center punch
مرکز منگنه
center punch
مرکز سوراخ
police station
مرکز پلیس
education center
مرکز اموزش
symmerty center
مرکز تقارن
epicenter
مرکز زلزله
police stations
مرکز پلیس
center of mass
مرکز هدف
theocentric
خدا مرکز
battery center
مرکز اتشبار
point
محل مرکز
point
مرکز راس حد
aerodynamic center
مرکز ایرودینامیکی
active center
مرکز فعال
acentric
خارج از مرکز
abaxile
خارج از مرکز
bull's-eyes
مرکز هدف
bull's eye
مرکز هدف
seats
مرکز مقر
body centered cubic
مکعب مرکز پر
toll exchange
مرکز تلفن
eccentricities
خروج از مرکز
urban centre of a community
مرکز شهرک
wheel center
مرکز چرخ
cf
مرکز زمین
cf
بازیکن مرکز
eccentricity
دوری از مرکز
health centre
مرکز سلامتی
eccentricity
خروج از مرکز
seated
مرکز مقر
seat
مرکز مقر
emporiums
مرکز بازرگانی
focussing
قطب مرکز
focusses
قطب مرکز
focussed
قطب مرکز
focuses
قطب مرکز
focused
قطب مرکز
focus
قطب مرکز
pandemonium
مرکز دوزخ
carpooling center
[American E]
مرکز همسفری
exchange
مرکز مبادله
exchanged
مرکز مبادله
concentric cable
کابل هم مرکز
emporium
مرکز بازرگانی
emporia
مرکز بازرگانی
headquarters
مرکز فرماندهی
switchboards
مرکز تلفن
switchboard
مرکز تلفن
exchanging
مرکز مبادله
exchanges
مرکز مبادله
mid channel
مرکز کانال
radio centeral
مرکز بی سیم
regional center
مرکز منطقهای
caoxial cable
سیم هم مرکز
burst center
مرکز گلوله
reserve center
مرکز احتیاط
hive
مرکز تجمع
rhinencephalon
مرکز شامه
burst center
مرکز ترکش
school center
مرکز اموزش
training center
مرکز اموزش
brain center
مرکز مغزی
sensorium
مرکز احساس
respiratory center
مرکز تنفسی
shopping center
مرکز فروش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com