English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
photo nadir مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
Other Matches
pintle center مرکز لولای جنگ افزار
turning points نقطه لولای چرخش
turning point نقطه لولای چرخش
orbit point نقطه لولای چرخش هواپیمادر هوا
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
direct air support center مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
air control and reporting center (c.r.c. مرکز کنترل و گزارش هوایی
midpoint نقطه میانی یا نزدیک مرکز
midpoints نقطه میانی یا نزدیک مرکز
central air data مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
center to center method روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
air defense direction center مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
center ice spot نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center face off spot نقطه شروع در مرکز دایره میانی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
initial point نقطه سرپل هوایی
initial point نقطه کنترل هوایی
assembly نقطه الحاق هوایی
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
air control point نقطه کنترل مسیر هوایی
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
offset distance مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
azimuth نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
ground nadir نقطه سمت القدم هواپیما درعکاسی هوایی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
intercept point نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
offset point در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
medical assemblage مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
camera nadir خط لولای دوربین
fixed pivot لولای ثابت
wire hinge لولای سیمی
piano hinge لولای قدی
inside hinge لولای داخلی
joint hinge لولای قدی
knuckle joint لولای مفصلی
swivels لولای پاشنه گرد
butts لبه لولای فرنگی
butted لبه لولای فرنگی
butt لبه لولای فرنگی
swivelled لولای پاشنه گرد
swivel لولای پاشنه گرد
knuckle joint لولای بند دار
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
the door swung open در روی لولای خودچرخیده است
hinge لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
hinges لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
center mark علامت مرکز نشانه مرکز
creaks غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
blade flapping حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
creak غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
whole blood center مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
moving pivot نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
pointillism نقاشی نقطه نقطه
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air position موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
centers مرکز
intermediate exchange مرکز
center مرکز
concentric هم مرکز
meddle مرکز
centre forward مرکز
meddled مرکز
centre مرکز
centred مرکز
meddles مرکز
middle مرکز
isocentre هم مرکز
acentric بی مرکز
heart مرکز
hearts مرکز
centered مرکز
omphalos مرکز
center line خط مرکز
middles مرکز
stations مرکز
stationed مرکز
station مرکز
air distant support پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
shopping center مرکز فروش
main office مرکز اصلی
main exchange مرکز اصلی
seats مرکز مقر
cf مرکز زمین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com