English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
gaingiving مشتبه سازی
Other Matches
self deluded مشتبه
miscolour مشتبه کردن
misrepresent بدجلوه دادن مشتبه کردن
misrepresenting بدجلوه دادن مشتبه کردن
misrepresents بدجلوه دادن مشتبه کردن
illusory گمراه کننده مشتبه سازنده
misrepresented بدجلوه دادن مشتبه کردن
illusive گمراه کننده مشتبه سازنده
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
lead on ترغیب کردن مشتبه کردن
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
deflexion خم سازی
local anasthesia سر سازی
individualize تک سازی
idolization بت سازی
repk lection پر سازی
individualises تک سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
individualised تک سازی
pavement کف سازی
individualization تک سازی
retortion کج سازی
pavements کف سازی
retortion خم سازی
individualized تک سازی
individualising تک سازی
individuation تک سازی
bridgework پل سازی
bridge building پل سازی
flooring کف سازی
padding له سازی
stylization مد سازی
compaction تو پر سازی
truncation بی سر سازی
flection خم سازی
gnomonics فن شاخص سازی
forgeries سند سازی
latticework شبکه سازی
impregnation ابستن سازی
forgeries صورت سازی
inceration موم سازی
incavation پوک سازی
gold beating زرورق سازی
forgery سند سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
individualization فرد سازی
vaporization بخار سازی
individualization منفرد سازی
gemination جفت سازی
glasswork شیشه سازی
plaster of Paris گچ مجسمه سازی
inculcation جایگیر سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
forgery صورت سازی
hymnography سرود سازی
separating جدا سازی
stripping برهنه سازی
haematogenesis خون سازی
abbreviations کوته سازی
tuning میزان سازی
harmonization هم اهنگ سازی
curtailment کوتاه سازی
ichnography زمینه سازی
mutilation معیوب سازی
arrefication رقیق سازی
heterodyne reception زنه سازی
horology ساعت سازی
arrefication لطیف سازی
histogenesis بافت سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
overturn واژگون سازی
grillwork شبکه سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
overturned واژگون سازی
immortalization جاوید سازی
grillwork سبد سازی
stacking پشته سازی
extinction خاموش سازی
image formation تصویر سازی
overturns واژگون سازی
gunsmithery تفنگ سازی
conditioning شایسته سازی
obliteration پاک سازی
microminiaturization ریز سازی
simplification ساده سازی
statues پیکر سازی
statue پیکر سازی
microsoft بهنگام سازی
minimalization کمینه سازی
reconstruction دوباره سازی
simplifications ساده سازی
manumission ازاد سازی
materialization مادی سازی
maximization بیشینه سازی
mealing نرم سازی
obscuration تیره سازی
renewals تازه سازی
minimization کمینه سازی
miseenscene صحنه سازی
withdrawal رها سازی
nest building لانه سازی
networking شبکه سازی
nidificate لانه سازی
nidification اشیانه سازی
nonlinear optimization بهینه سازی
sculpture پیکره سازی
oblieration پاک سازی
sculpture مجسمه سازی
mythopoetic اساطیر سازی
modeller قالب سازی
reconstructions دوباره سازی
mortar mixing ملات سازی
municipalize شهر سازی
refreshing دوباره سازی
mutualization دو طرفه سازی
mystification گیج سازی
refreshingly دوباره سازی
renewal تازه سازی
aromatization عطر سازی
coaching اماده سازی
inurement معتاد سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
intriguing زمینه سازی
flooding غرقه سازی
regionalism منطقه سازی
intrigues زمینه سازی
intrigue زمینه سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
histrionics صحنه سازی
infuriation خشمگین سازی
scenery صحنه سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
modeling نمونه سازی
lamponery هجونامه سازی
lancination مجروح سازی
negation خنثی سازی
machicolation مزغل سازی
machine building ماشین سازی
magnifcation بزرگ سازی
evacuation تهی سازی
malting مالت سازی
liquefaction ابگونه سازی
braziers برنج سازی
lancination پاره سازی
landscape painting منظره سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
brazier برنج سازی
weaponry اسلحه سازی
levigation نرم سازی
individuation جدا سازی
insulates عایق سازی
nationalization ملی سازی
industrialization صنعتی سازی
formulation قاعده سازی
crystallization بلور سازی
curriery چرم سازی
dactyliography نگین سازی
atomization ریز سازی
dazzlement خیره سازی
countersink خزینه سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com