English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (33 milliseconds)
English Persian
equalised معادل کردن .
equalises معادل کردن .
equalising معادل کردن .
equalize معادل کردن .
equalized معادل کردن .
equalizes معادل کردن .
equalizing معادل کردن .
Search result with all words
hard که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
harder که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hardest که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
declare معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declares معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
Other Matches
tantamount معادل
ntamount معادل
equipollent معادل
equivalent معادل
equivalents معادل
modifying معادل adapt
equivalent service rounds گلوله معادل
menace معادل blackmail
expilation معادل robbery
egalitaire معادل equalitarianism
menaces معادل blackmail
writing obligatory معادل bond
equivalent weight وزن معادل
equivalence معادل بودن
equivalent circuit مدار معادل
equivalent area سطح معادل
equivalence gate دریچه معادل
counterclaim معادل set-off
modifies معادل adapt
kilo معادل هزار
kilos معادل هزار
modify معادل adapt
ration in kind معادل جیره
assessor معادل assesor
deceptions معادل cheat
menaced معادل blackmail
date labourer معادل daysman
grade equivalent معادل کلاسی
deception معادل cheat
equalled دقیقاگ معادل
equalling دقیقاگ معادل
redemption معادل ransom
equals دقیقاگ معادل
parity معادل بودن
reformist معادل reformer
equaling دقیقاگ معادل
memorial معادل memorandum
t equivalent circuit مدار معادل " T "
memorials معادل memorandum
equaled دقیقاگ معادل
b معادل با بایتها
order of the day معادل agenda
reinsurance معادل re-assurance
equal دقیقاگ معادل
reformists معادل reformer
kilos یک کیلوگرم معادل هزارگرم
kilo یک کیلوگرم معادل هزارگرم
ration in kind جیره معادل یاجانشین
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
air mile هوانوردی معادل 3301
lebensraum معادل living-space
faculty of law معادل law schoolof
quamdiu bene se gesserit معادل autculpam vitam ad
mile معادل 53/9061 متر
therms معادل هزارکالری بزرگ
acid equivalent معادل شیمیایی اسید
therm معادل هزارکالری بزرگ
miles معادل 53/9061 متر
Kbit معادل هزار بایت
final instrument معادل act final
age equivalent scale مقیاس معادل سنی
equivalently بطور هم ارز یا معادل
t parameter equipment circuit مدار معادل به صورت " T "
hecto پیشوندی معادل 01 به توان 2
disobedience تقریبا" معادل desertion
onus probandi معادل proof of burden
NOT function معادل تابع NAND
tnt equivalent معادل با قدرت انفجار تی ان تی
bi- پیشوند معادل با bio-
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
grain معادل 8460/0گرم
casus belli معادل War Causeof
giga پیشوندی معادل 01بتوان 9
business cycle معادل cycle trade
contango معادل "continuation " & "carringover "
half یکی از دو بخش معادل
high frequency equivalent circuit مدار معادل فرکانس بالا
height equivalent of theroretical plate ارتفاع معادل بشقابک نظری
match تنظیم ثبات معادل با دیگری
matches تنظیم ثبات معادل با دیگری
nautical miles مایل دریایی معادل 0581متر
nautical mile مایل دریایی معادل 0581متر
b ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
computed price قیمت ساختگی معادل administeredprice
logical معادل وضعیت منط قی درست یا یک
high معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
highest معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
equivalent service rounds گلولههای معادل گلوله جنگی
highs معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
yard واحد طول معادل 4419/0متر
bushel مقیاس وزنی است معادل 4پک
yards واحد طول معادل 4419/0متر
pint واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
fluid ounces واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
statute mile میل رسمی معادل 0825 فوت
logical معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
fluid ounce واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
bushels مقیاس وزنی است معادل 4پک
equivalence دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
barye واحد فشار معادل 01بتوان 6- بار
horsepower واحد نیرو معادل 647 وات
half crown سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
constant cost هزینه ثابت معادل cost fixed
quintal واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
pints واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
krona مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
milliampere اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
nautical mile میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
ma اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
mas اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
nautical miles میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
pint پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
mhz اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
zeroes 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zero 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
cent- سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
hypersonic سرعتی معادل یا بیش از 5برابر سرعت صوت
pints پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
capital bonus سودسهام معادل کلمه dividened stock میباشد
canonical time unit زمان لازم برای طی مسافتی معادل یک رادیان
legal aid معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
centi- سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
microbar واحد فشار معادل 01 بتوان 6 داین بر سانتیمترمربع
zeros 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
cents سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
menus ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
even time دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه
menu ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
slug واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slugged واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
assignment معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
yards واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
en واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
balun مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
angstrom واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
assignments معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
yard واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
metric ton مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
knot [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
slugs واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
knots واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
grain واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم
persec واحد طول در مقیاس کیهانی معادل 262/3 سال نوری
r.s.c قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
balance برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
h.e.t.p plate theoretical equivalentof height ارتفاع معادل بشقابک نظری
balances برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
conversions لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
Kbyte واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
k به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
conversion لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
remainder عدد معادل مقسوم منهای حاصل ضرب خارج قسمت ومقسوم علیه
hard spun [نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
assignments دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignment دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
sthene واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
nihilism شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
assigning 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigns 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
assign 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
assigned 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
denier دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
dominion ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
coincidence element مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
dower درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
gram atom وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
sabin واحد جذب صوت معادل قوه جذب در یک فوت مربع
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
basic type single tier formwork قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
connexion خویشاوندی سببی معادل affinity به معنی خویشاوندی ناشی از ازدواج
shadow page جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow memory جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
kappa حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
rood مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
DVD درایو DVD که میتواند دیسک DVD را بخواند و نرخ ارسال داده معادل نه برابر ROM-CD دارد
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
e عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14
kabal قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
resonances وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com