English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English Persian
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
Search result with all words
justifies انتقال محتوای ثبات کامپیوتر با یک مقدار
justify انتقال محتوای ثبات کامپیوتر با یک مقدار
justifying انتقال محتوای ثبات کامپیوتر با یک مقدار
wife's equity عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
Other Matches
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
amounts مقدار
spatters مقدار کم
amounted مقدار
spatter مقدار کم
iso quant مقدار
dealt مقدار
outturn مقدار
measurment مقدار
amount مقدار
penny worth مقدار کم
quantities مقدار
amounting مقدار
spattering مقدار کم
mouthful مقدار
sups مقدار
supping مقدار
supped مقدار
sup مقدار
sprinkling مقدار کم
volume discount مقدار
truth table دو مقدار
deals مقدار
deal مقدار
percentages مقدار
what چه مقدار
batch مقدار
spattered مقدار کم
royalty tonnage مقدار
size مقدار
sizes مقدار
scantling مقدار
single valued تک مقدار
smidgen مقدار کم
smidgin مقدار کم
soupcon مقدار کم
summa مقدار
t value مقدار تی
modicum مقدار کم
batches مقدار
percentage مقدار
total مقدار
valuing مقدار
mouthfuls مقدار
volumes مقدار
volume مقدار
values مقدار
sum مقدار
magnitude مقدار
quantum مقدار
extent حد مقدار
quantity مقدار
value مقدار
sign magnitude علامت و مقدار
value قدر مقدار
relative value مقدار نسبی
slather مقدار زیاد
sign and magnitude علامت و مقدار
proper value ویژه مقدار
characteristic root مشخصه مقدار
characteristic root ویژه مقدار
scalar value مقدار عددی
characteristic number مشخصه مقدار
characteristic number ویژه مقدار
rotation مقدار چرخش یک شی
medium مقدار متوسط
mediums مقدار متوسط
shear value مقدار برش
proper value مشخصه مقدار
certificate of quantity گواهی مقدار
constants مقدار ثابت
average value مقدار میانگین
average value مقدار متوسط
auxiliary value مقدار کومکی
approximate value مقدار تقریبی
algebraic value مقدار جبری
absorbancy مقدار جذب
absorbance مقدار جذب
absolute value مقدار مطلق
infinity مقدار نامحدود
constant مقدار ثابت
calorific power مقدار حرارتی
resistance مقدار مقاومت
theoretical value مقدار نظری
thermal power مقدار حرارتی
threshold value مقدار استانه
trace compounds ترکیبات کم مقدار
an abundance of مقدار زیاد
values قدر مقدار
valuing قدر مقدار
drib مقدار کمی
certificate of measurement گواهی مقدار
mileage مقدار کیلومتر
tremendous مقدار زیاد
electrical quantity مقدار الکتریسیته
instantaneous value مقدار لحظهای
doses مقدار مجاز
doses مقدار دارو
jillion مقدار زیاد
light value مقدار نور
logical value مقدار منطقی
maximum ratings مقدار حداکثر
maximum value مقدار حداکثر
mean value مقدار متوسط
mean value مقدار میانگین
dosing مقدار مجاز
slights مقدار ناچیز
slighting مقدار ناچیز
content مقدار مندرجات
contenting مقدار مندرجات
eigenvalue مقدار مشخصه
expected value مقدار نظری
parameters مقدار ثابت
parameter مقدار ثابت
guest element عنصر کم مقدار
trace element عنصر کم مقدار
eigenvalue ویژه مقدار
proportion شباهت مقدار
dose مقدار مجاز
dose مقدار دارو
initial value مقدار اولیه
dosed مقدار مجاز
dosed مقدار دارو
mileage مقدار کارکردموتور
slightest مقدار ناچیز
slighter مقدار ناچیز
slighted مقدار ناچیز
quantity discount مقدار تخفیف
hoisted مقدار کشش
quantity of capital مقدار سرمایه
hoists مقدار کشش
quantity of demand مقدار تقاضا
quantity of labor مقدار کار
quantity of leisure مقدار فراغت
quantity of money مقدار پول
quantity of supply مقدار عرضه
quantum of action مقدار اثر
constatnt مقدار ثابت
sufficient مقدار کافی
rated quantity مقدار اسمی
hoist مقدار کشش
critical valve مقدار بحرانی
slight مقدار ناچیز
moisture content مقدار تری
moisture content مقدار رطوبت
mort مقدار زیاد
snatching گرفتن مقدار کم
snatches گرفتن مقدار کم
snatched گرفتن مقدار کم
snatch گرفتن مقدار کم
nominal value مقدار اسمی
optimum value مقدار بهینه
dosing مقدار دارو
debit balance مقدار بدهکاری
proportions شباهت مقدار
data value مقدار داده
rated value مقدار نامی
scale نرخ دو مقدار
amount مقدار میزان
amounts مقدار میزان
totality مقدار کلی
volume of sales مقدار فروش
just as well <adv.> همان مقدار
voltaism مقدار ولتاژبرق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com