English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
instantaneous value مقدار لحظهای
Search result with all words
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
instantaneous voltage مقدار لحظهای فشار الکتریکی
ppm Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
Other Matches
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
instantaneous لحظهای
wees لحظهای
wee لحظهای
weeing لحظهای
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
instantaneous speed تندی لحظهای
transient voltage ولتاژ لحظهای
momentary equilibrium تعادل لحظهای
quick make and break switch کلید لحظهای
snapshot dump روگرفت لحظهای
snapshot dump روبرداری لحظهای
instantaneous current جریان لحظهای
instantaneous velocity سرعت لحظهای
lapses فراموشی لحظهای
lapsing فراموشی لحظهای
snapshot تصویر لحظهای
snapshot نمایش لحظهای
snapshots نمایش لحظهای
lapse فراموشی لحظهای
instantaneous voltage ولتاژ لحظهای
snapshots تصویر لحظهای
instantaneous power توان لحظهای
memory snapshot تصویر لحظهای حافظه
instantaneous luminous intensity شدت نور لحظهای
instantaneous center of rotation مرکز دوران لحظهای
instantaneous acoustic intensity شدت صوت لحظهای
instantaneous short circuit current جریان اتصال کوتاه لحظهای
instantaneous elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
zero hour <idiom> لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
bobbles برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobble برای لحظهای توازن رااز دست دادن
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
values مقدار
spatters مقدار کم
spattering مقدار کم
mouthfuls مقدار
sizes مقدار
dealt مقدار
value مقدار
iso quant مقدار
spattered مقدار کم
amounts مقدار
spatter مقدار کم
percentages مقدار
deal مقدار
deals مقدار
mouthful مقدار
sup مقدار
supped مقدار
supping مقدار
percentage مقدار
what چه مقدار
batch مقدار
valuing مقدار
extent حد مقدار
quantum مقدار
modicum مقدار کم
batches مقدار
sups مقدار
size مقدار
scantling مقدار
outturn مقدار
penny worth مقدار کم
smidgin مقدار کم
smidgen مقدار کم
volume مقدار
volumes مقدار
sum مقدار
single valued تک مقدار
truth table دو مقدار
volume discount مقدار
sprinkling مقدار کم
royalty tonnage مقدار
magnitude مقدار
amounted مقدار
quantities مقدار
amounting مقدار
measurment مقدار
summa مقدار
t value مقدار تی
amount مقدار
total مقدار
soupcon مقدار کم
quantity مقدار
thermal power مقدار حرارتی
constant مقدار ثابت
in a way <idiom> به مقدار از چیزی
so much <idiom> مقدار زیاد
values قدر مقدار
theoretical value مقدار نظری
threshold value مقدار استانه
voltaism مقدار ولتاژبرق
trace compounds ترکیبات کم مقدار
transmittance مقدار عبور
valuing قدر مقدار
infinite quantity مقدار بی نهایت
value قدر مقدار
dose مقدار مجاز
proportions شباهت مقدار
proportion شباهت مقدار
absorbancy مقدار جذب
parameters مقدار ثابت
equally <adv.> همان مقدار
parameter مقدار ثابت
just as well <adv.> همان مقدار
sales {pl} مقدار فروش
turn-over مقدار فروش
turnover مقدار فروش
volume of sales مقدار فروش
dose مقدار دارو
dosed مقدار مجاز
dosed مقدار دارو
rotation مقدار چرخش یک شی
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
sufficient مقدار کافی
hoists مقدار کشش
hoisted مقدار کشش
hoist مقدار کشش
dosing مقدار دارو
dosing مقدار مجاز
doses مقدار دارو
doses مقدار مجاز
mileage مقدار کارکردموتور
maximum value مقدار حداکثر
quantity of leisure مقدار فراغت
quantity of money مقدار پول
quantity of supply مقدار عرضه
initial value مقدار اولیه
quantum of action مقدار اثر
trace element عنصر کم مقدار
guest element عنصر کم مقدار
expected value مقدار نظری
electrical quantity مقدار الکتریسیته
eigenvalue مقدار مشخصه
rated quantity مقدار اسمی
rated value مقدار نامی
eigenvalue ویژه مقدار
quantity of labor مقدار کار
quantity of demand مقدار تقاضا
mean value مقدار متوسط
mean value مقدار میانگین
logical value مقدار منطقی
light value مقدار نور
moisture content مقدار تری
jillion مقدار زیاد
moisture content مقدار رطوبت
mort مقدار زیاد
nominal value مقدار اسمی
maximum ratings مقدار حداکثر
optimum value مقدار بهینه
quantity discount مقدار تخفیف
quantity of capital مقدار سرمایه
drib مقدار کمی
debit balance مقدار بدهکاری
data value مقدار داده
sign and magnitude علامت و مقدار
sign magnitude علامت و مقدار
slather مقدار زیاد
average value مقدار میانگین
average value مقدار متوسط
auxiliary value مقدار کومکی
approximate value مقدار تقریبی
an abundance of مقدار زیاد
algebraic value مقدار جبری
absorbance مقدار جذب
absolute value مقدار مطلق
calorific power مقدار حرارتی
certificate of measurement گواهی مقدار
critical valve مقدار بحرانی
relative value مقدار نسبی
constatnt مقدار ثابت
true value مقدار حقیقی
scalar value مقدار عددی
shear value مقدار برش
proper value مشخصه مقدار
proper value ویژه مقدار
characteristic root مشخصه مقدار
characteristic root ویژه مقدار
characteristic number مشخصه مقدار
characteristic number ویژه مقدار
certificate of quantity گواهی مقدار
constants مقدار ثابت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com