Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (9 milliseconds)
English
Persian
line source
منبع خطی منبع شبکه
Search result with all words
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
locals
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
resource
استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر
internetwork
تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
mains power supply unit
واحد منبع تغذیه شبکه
mains supply
منبع شبکه
naming services
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
Other Matches
ups
منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
deadlock
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
head spring
منبع
receptacle
منبع
resourc
منبع
water supply
منبع اب
supply
منبع
receptacles
منبع
origins
منبع
fountains
منبع
fountain
منبع
origin
منبع
water supplies
منبع اب
supplying
منبع
water system
منبع اب
cistern
منبع
cisterns
منبع
wellspring
منبع
cisterns
منبع اب
reference
منبع
cistern
منبع اب
rootstock
منبع
pooled
منبع
pool
منبع
pools
منبع
source
منبع
supplied
منبع
resource
منبع
small reservoir at well top
منبع
hotbeds
منبع
hotbed
منبع
references
منبع
source code
کد منبع
fount
منبع
source document
سند منبع
thermal reservoir
منبع گرما
source of power
منبع قدرت
magnetic storage
منبع مغناطیسی
message source
منبع پیام
source data
دادههای منبع
noises
منبع تغذیه
source computer
کامپیوتر منبع
noise
منبع تغذیه
lighting source
منبع روشنایی
thermal reservoir
منبع گرمایی
source language
زبان منبع
second source
منبع دوم
source register
ثبات منبع
system resource
منبع سیستم
source routine
روال منبع
light source
منبع نور
light point
منبع روشنایی
isogenous
دارای یک منبع
store of value
منبع ارزش
information source
منبع اطلاعات
power source
منبع قدرت
heat supply
منبع حرارتی
illuminant
منبع نور
source listing
لیست منبع
source of power
منبع انرژی
image source
منبع تصویر
source program
برنامه منبع
incandescent source
منبع ملتهب
cold body
منبع سرد
data source
منبع داده
electron emitter
منبع الکترون
power supply
منبع انرژی
elevated tanke
منبع اب هوائی
elevator boot
منبع بالابر
power supply
منبع تغذیه
energizer
منبع انرژی
energy supply
منبع انرژی
excitation source
منبع برانگیختگی
word of mouth
<idiom>
از منبع موثق
cold water supply
منبع ابسرد
source
منبع منشاء
source
منبع برق
radiation source
منبع تشعشع
cooling water supply
منبع اب سرد
aliunde
از منبع دیگر
current supply
منبع جریان
agency of communications
منبع ارتباط
mine
منبع مامن
mined
منبع مامن
mines
منبع مامن
power supplay
منبع تغذیه
original
منبع سرچشمه
voltage source
منبع ولتاژ
attack origine
محل یا منبع تک
voltage source
منبع قدرت
neutron source
منبع نوترون
resource sharing
اشتراک منبع
authority
منبع موثق
voltage source
منبع الکتریسیته
grid bias supply
منبع ولتاژشبکه
resource management
مدیریت منبع
power supplay
منبع قدرت
resource allocation
اختصاص منبع
resource file
فایل منبع
resource
منبع ممر
fountainhead
منبع خبر
wellhead
منبع چشمه
originals
منبع سرچشمه
power supply cable
کابل منبع قدرت
non renewable resource
منبع بازگشت ناپذیر
non renewable resource
منبع تجدید ناپذیر
low voltage supply
منبع فشار ضعیف
low frequency source
منبع فرکانس پایین
power supply switch
کلید منبع تغذیه
line source
منبع خطی شکل
magnetic energy storage
منبع انرژی مغناطیسی
authority
منبع صحیح و موثق
power supply cable
کابل منبع تغذیه
motors
منبع نیروی مکانیکی
motored
منبع نیروی مکانیکی
resource sharing
اشتراک گذاشتن منبع
magnetic tape store
منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
motor-
منبع نیروی مکانیکی
mechanical energy reservoir
منبع انرژی الکتریکی
radix
پایه منبع اصلی
magnetic store
حافظه یا منبع مغناطیسی
gravy train
منبع در امد نامشروع
light source colour
رنگ منبع نور
gravy trains
منبع در امد نامشروع
x ray source
منبع اشعه رونتگن
cisterns
حوضچه ارامش منبع
welding source
منبع جریان جوش
source data automation
خودکاری داده منبع
voltage source
منبع فشار الکتریکی
source listing
لیست برداری منبع
motor
منبع نیروی مکانیکی
internal power supply
منبع تغذیه داخلی
information resource management
مدیریت منبع اطلاعات
adscititious
دارای منبع خارجی
turn off
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-off
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-offs
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
goldmine
منبع در آمد سرشار
goldmines
منبع در آمد سرشار
switched
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
provenance
منبع
[باستان شناسی]
archeological site
منبع
[باستان شناسی]
site of the find
منبع
[باستان شناسی]
switches
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
bonanzas
منبع عایدی مهم
bonanza
منبع عایدی مهم
candlepower
شدت نور یک منبع
electronic power supply
منبع تغذیه الکترونیکی
emergency power supply
منبع قدرت اضطراری
cash cow
<idiom>
منبع خوبی از پول
cistern
حوضچه ارامش منبع
uninterruptable power supply
منبع تغذیه وقفه ناپذیر
ghost signals
علایم راداری بدون منبع
lay in
<idiom>
ذخیره منبع وموجودی چیزی
powers
توقف منبع تغذیه الکتریکی
aircraft battery
منبع الکتریکی برای هواپیما
r f power supply
منبع توان بسامد رادیویی
symbolically
نوشتن برنامه به زبان منبع
powering
توقف منبع تغذیه الکتریکی
powered
توقف منبع تغذیه الکتریکی
source data automation
کنترل خودکار داده منبع
mains electricity
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
power
توقف منبع تغذیه الکتریکی
gravy trains
منبع درامد بدون زحمت
symbolic
نوشتن برنامه به زبان منبع
gravy train
منبع درامد بدون زحمت
switches
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
data packet
منبع ارسال سری داده در یک بسته
switched
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
source
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
turn on
وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
switch
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
powered
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
read in
ارسالی داده از منبع خارجی به کامپیوتر اصلی
powering
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
bare base
فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
power
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sags
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
output
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
outputs
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
sag
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
led
که از منبع نور LED به جای لیزر استفاده میکند
hog
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
hogged
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
hogs
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
job
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
limbers
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
jobs
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
over voltage protection
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
powered
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
p code
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
power
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
flexing
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
powers
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
invisible
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com