English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
bird's eye view منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views منظرهای که از بلندی دیده میشود
Other Matches
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
it is of frequent بسیار دیده میشود
visually آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
annunciator ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
visuals آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
this word occurs in gulistan p این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
phosphene حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
fog dog روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
keloid or cheloid یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
lanugo کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
dual دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
many اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
addax یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
iguanodon سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
rill erosion این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
lag زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lags زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
viruses هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
virus هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
certificate of damage تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
postscripts زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
panoramic perspective پرسپکتیو منظرهای
to interrupt a view جلو منظرهای را گرفتن
fan cameras دوربینهای عکاسی منظرهای
idyl شرح منظرهای اززندگانی روستایی
idyll شرح منظرهای اززندگانی روستایی
idylls شرح منظرهای اززندگانی روستایی
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
Highness بلندی
loomed بلندی
upland بلندی
uplands بلندی
altitude بلندی
looming بلندی
sublimity بلندی
height بلندی
exaltation بلندی
Highnesses بلندی
looms بلندی
the sublime بلندی
low-rise کم بلندی
toft بلندی
rise بلندی
loom بلندی
tallness بلندی
altitudes بلندی
ascendent بلندی
elevations بلندی
elevation بلندی
loudness بلندی
loftiness بلندی
rises بلندی
exaltedness بلندی
heights بلندی
gratification سر بلندی
supremacy بلندی افراشتگی
hilliness پستی و بلندی
ups and down پستی و بلندی
height of building بلندی ساختمان
effective length of strut بلندی کمانش
headroom بلندی طاق
eminency تعالی بلندی
how tall is it? بلندی ان چقدراست
crow's nest بالای بلندی
critical height بلندی بحرانی
ruggedness پستی و بلندی
volume بلندی صدا
eminence تعالی بلندی
hypsometry بلندی پیمایی
suction lift بلندی مکش
tonal volume بلندی صوت
acrophobia ترس از بلندی
acrophobia بلندی هراسی
height of fill بلندی اکند
volumes بلندی صدا
Highnesses بلندی مقام
contour پست و بلندی
Highness بلندی مقام
head way بلندی طاق سرعت
sone واحد بلندی صوت
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
lift مرتفع بنظرامدن بلندی
lifted مرتفع بنظرامدن بلندی
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
altitude بلندی از سطح دریا
edge raise بلندی لبه ورق
embank بلندی یاپشته ساختن
lifting مرتفع بنظرامدن بلندی
volume unit واحد بلندی صدا
feature line خط پست و بلندی زمین
accentuation پستی و بلندی صدا
altitudes بلندی از سطح دریا
generously با نظر بلندی به جوانمردی
vu واحد بلندی صدا
lifts مرتفع بنظرامدن بلندی
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
featured وضع پست و بلندی زمین
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
features وضع پست و بلندی زمین
featuring وضع پست و بلندی زمین
lapseratc میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
relief شکل فاهری و پست و بلندی
feature وضع پست و بلندی زمین
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
the door banged درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
dipole انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
perfoliate درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
formed ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
nilometer الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
grandfather clocks ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
dolman جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
to take the a بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
masters و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
eying دیده
eyeing دیده
eye دیده
eyes دیده
eye water اب دیده
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxed کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
douglas fir یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
scouts دیده وری
feeder دیده بان
scouted دیده وری
in sight دیده شدنی
feeler دیده بان
imperceptible دیده نشدنی
pitched تهیه دیده
feeders دیده بان
lookout دیده بان
scout دیده وری
worldly wise جهان دیده
observers دیده بان
feelers دیده بان
lookouts دیده بان
sightless دیده نشده
light of one's eyes نور دیده
light struck نور دیده
observer دیده بان
vedette دیده ورسوار
hardened steel فولاد اب دیده
worldly-wise جهان دیده
damaged خسارت دیده
indiscernible دیده نشدنی
invisible دیده نشدنی
enntinel دیده بان
scout car خودرو دیده ور
unsight دیده نشده
scouting دیده وری
eyeless بی بصیرت بی دیده
visible دیده شدنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com