English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
Other Matches
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
rocketry فن پرتاب موشک
rocket propulsion فشار پرتاب موشک
launch a missile موشک پرتاب کردن
launcher وسیله پرتاب موشک
launching pad سکوی پرتاب موشک
launching pads سکوی پرتاب موشک
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
launching pads باند پرتاب موشک
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
launching area محل پرتاب موشک
launching pad باند پرتاب موشک
launching site سکوی پرتاب موشک
deliveries نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
aeroballistics فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
skyrocketing مثل موشک بهوا پرتاب کردن
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
skyrocketed مثل موشک بهوا پرتاب کردن
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
skyrocket مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrockets مثل موشک بهوا پرتاب کردن
flight readiness firing ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
zero length launching نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
jettisons پرتاب وسایل ازناو به خارج
jettisoning پرتاب وسایل ازناو به خارج
jettison پرتاب وسایل ازناو به خارج
jettisoned پرتاب وسایل ازناو به خارج
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
lift off جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
sequenced ejection سیستم پرتاب چندمرحلهای
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
synchronous sight دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
delayed opening سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
reactionpropulsion سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
bios توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
clogged ink jet nozzles اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
rack قفسه مهمات و وسایل
racked قفسه مهمات و وسایل
racks قفسه مهمات و وسایل
wracked قفسه مهمات و وسایل
wracks قفسه مهمات و وسایل
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
celestial guidance سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
rearming تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
hurls پرتاب
launching پرتاب
shoved پرتاب
hurled پرتاب
pitch پرتاب
hurl پرتاب
shoves پرتاب
launches پرتاب
putting پرتاب
jet پرتاب
jets پرتاب
jetted پرتاب
jetting پرتاب
put پرتاب
puts پرتاب
shove پرتاب
launched پرتاب
pitches پرتاب
shyest پرتاب
shying پرتاب
tosses پرتاب
throwing پرتاب
throws پرتاب
tossing پرتاب
jaculation پرتاب
tossed پرتاب
toss پرتاب
shyer پرتاب
shy پرتاب
shoving پرتاب
detrusion پرتاب
launch پرتاب
shied پرتاب
throw پرتاب
shies پرتاب
jettisoning پرتاب کردن
flings افکندن پرتاب
hammer throw پرتاب چکش
small ball پرتاب بی حالت
hot hand پرتاب موفق
fired پرتاب راکت
jettison پرتاب کردن
pelted پرتاب کردن
propellants خرج پرتاب
weight throw پرتاب وزنه
pelt پرتاب کردن
jettisons پرتاب کردن
throwing apparatus لوازم پرتاب
shoots پرتاب کردن
launcher سکوی پرتاب
tilted شتاب پرتاب
let fly پرتاب کردن
tilt شتاب پرتاب
launching angle زاویه پرتاب
launching site محل پرتاب
throwing the hammer پرتاب چکش
conversions پرتاب ازاد
fling افکندن پرتاب
conversion پرتاب ازاد
tilts شتاب پرتاب
shoot پرتاب کردن
flinging افکندن پرتاب
propellant خرج پرتاب
pelts پرتاب کردن
airball پرتاب خطا
fires پرتاب راکت
throw-ins پرتاب اوت
throw-in پرتاب اوت
unsling پرتاب کردن
launcher پرتاب کننده
projects پرتاب کردن
threw پرتاب کرد
free throw پرتاب ازاد
slung پرتاب شده
shoved پرتاب شدن
pitch پرتاب کردن
shoving پرتاب شدن
pitches پرتاب کردن
shoves پرتاب شدن
project پرتاب کردن
aerial delivery پرتاب هوایی
shove پرتاب شدن
air extraction پرتاب بار
thrusts پرتاب کردن
thrusting پرتاب کردن
throw in پرتاب اوت
thrust پرتاب کردن
fire پرتاب راکت
foul line خط پرتاب ازاد
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
foin پرتاب کردن
shot put پرتاب وزنه
jettisoned پرتاب کردن
jaculate پرتاب کردن
javelin throw پرتاب نیزه
throwing the javelin پرتاب نیزه
upthrow پرتاب ببالا
projected پرتاب کردن
sharity stripe خط پرتاب ازاد
pounced پرتاب استامپ
pounces پرتاب استامپ
pouncing پرتاب استامپ
chucked پرتاب توپ
chucked پرتاب نادرست
put پرتاب وزنه
puts پرتاب وزنه
putting پرتاب وزنه
charity shot پرتاب ازاد
torpedo launch پرتاب اژدر
lunger پرتاب کننده
pounce پرتاب استامپ
charity line خط پرتاب ازاد
caster پرتاب کننده
chuck پرتاب توپ
chuck پرتاب نادرست
bowshot تیر پرتاب
chucks پرتاب توپ
discus throw پرتاب دیسک
discus throwing پرتاب دیسک
chucks پرتاب نادرست
base ejection پرتاب شونده از ته
projection پرتاب طرح
projections پرتاب طرح
referee throw پرتاب داور
delivery پرتاب توپ
delivery پرتاب گلوله
over 6 یا 8 پرتاب توپ
arm thrust پرتاب دست
propellant charge خرج پرتاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com