English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
interest rate per annum نرخ بهره سالانه
Search result with all words
arrentation پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
Other Matches
classic مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
tontine تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
usury گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
annuals سالانه
per annum سالانه
yearly سالانه
annual سالانه
annual preciptation ریزش سالانه
tax year مالیات سالانه
annual increase رشد سالانه
annual leave مرخصی سالانه
annual rainfall بارش سالانه
annual report گزارش سالانه
annual storage مخزن سالانه
annual wage دستمزد سالانه
annual patent fee حق الامتیاز سالانه
annual income درامد سالانه
annual increase افزایش سالانه
annuity پرداختهای سالانه
yearbook گزارشات سالانه
yearbooks گزارشات سالانه
annuities مقرری سالانه
yearly profit سود سالانه
annual accumulation of sediment ته نشست سالانه
annual budget بودجه سالانه
annual earnings درامد سالانه
anuual discharge بده سالانه
annual earnings عواید سالانه
annual general meeting مجمع عمومی سالانه
annual financial statement گزارش مالی سالانه
fixture برنامه سنتی سالانه
AGM مجمع عمومی سالانه
annual rate of growth نرخ رشد سالانه
AGMs مجمع عمومی سالانه
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
annuity مستمری سالانه مقرری مستمر
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
derbies مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
Bang went our annul holidays. تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
derby مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
arrendare اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
master tournament مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
periodicals مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
diminishing marginal productivity بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
quotient بهره
interest بهره
yielded بهره
quotients بهره
gain بهره
exploited بهره ده
gained بهره
gains بهره
portions بهره
yield بهره
portion بهره
efficient بهره ور
yields بهره
interests بهره
exploiters بهره کش
exploiter بهره کش
efficiency بهره
productive بهره زا
productive work کار بهره زا
abuse بهره کشی
abused بهره کشی
exploitation بهره کشی
interest rate نرخ بهره
interest for delay بهره دیرکرد
high interest بهره سنگین
high interest بهره گران
abusing بهره کشی
gavel بهره غیرمجاز
gavels بهره غیرمجاز
exploitation بهره برداری
abuses بهره کشی
accrued interest بهره متعلقه
divestiture بی بهره سازی
dispossessor بی بهره سازنده
deprival بی بهره سازی
default interest بهره معوق
declaration of interest اعلام بهره
contango بهره دیرکرد
cheap money پول با بهره کم
benefic بهره بردار
antenna gain بهره انتن
bank interest بهره بانکی
at % interest با بهره 21 درصد
divestment بی بهره سازی
economic rent بهره مالکانه
advantage by illness بهره بیماری
factor payments بهره وسود
exploiting class طبقه بهره کش
exploited class طبقه بهره ده
exploitative character منش بهره کش
laser gain بهره لیزر
legal interest بهره قانونی
loan interest بهره وام
economic rent بهره اقتصادی
passive debt وام بی بهره
productivity بهره وری
using بهره برداری
efficiency بهره وری
optimising بهره بردن
interest بهره [اقتصاد]
operation بهره برداری
shared بهره قسمت
share بهره قسمت
lending rate بهره - نزولپول
sweatshops بهره کشخانه
sweatshop بهره کشخانه
shares بهره قسمت
interests سودیا بهره
usage بهره برداری
exploitation [utilization] بهره برداری
utilisation [British] بهره برداری
usages بهره برداری ها
utilizations بهره برداری ها
lot بخش بهره
lot بهره قسمت
interest سودیا بهره
utilisations بهره برداری ها
deprive بی بهره کردن
deprives بی بهره کردن
resipatory quotient بهره تنفسی
gains بهره برداری
rate of interest نرخ بهره
rat of interest نرخ بهره
quantum yield بهره کوانتومی
put out to interest به بهره گذاشتن
compound interest بهره مرکب
pure interest بهره خالص
utilization بهره برداری
gain بهره تقویت
voltage gain بهره ولتاژ
divests بی بهره کردن
divesting بی بهره کردن
gains بهره تقویت
divested بی بهره کردن
divest بی بهره کردن
gained بهره برداری
depriving بی بهره کردن
transducer gain بهره دگرسازی
gained بهره تقویت
gain بهره برداری
rq بهره تنفسی
ready for use اماده بهره برداری
money lender پول به بهره گذار
per capita productivity بهره وری سرانه
landuse بهره وری از زمین
maximum value مقدار بهره برداری
it was sold at 0 year's p بهره برابردرامدسالیانه اش فروخته شد
market rate of interest نرخ بهره بازار
marginal productivity بهره وری نهائی
margin productivity حد بهره وری تولید
interest free loan وام بدون بهره
interest profit عایدی حاصل از بهره
money rate of interest نرخ بهره پولی
sweatshop کارگاه بهره کشی
prime rate نرخ بهره پایه
utilization statistics امار بهره وری
prime rate of interest نرخ بهره ترجیحی
underutilization of labor کم بهره گیری از کارگر
to put out money to interest پول به بهره گذاشتن
sexual abuse بهره کشی جنسی
respiratory exchange index شاخص بهره تنفسی
principal and interest اصل پول و بهره
real rate of interest نرخ بهره واقعی
real interest rate نرخ بهره واقعی
rate of yield نرخ بهره موثر
myrmecophilous بهره برنده ازمورچه
natural rate of interest نرخ بهره طبیعی
neutral rate of interest نرخ بهره خنثی
nominal interest rate نرخ بهره اسمی
operating budget بودجه بهره برداری
operating cost هزینه بهره برداری
out law از حقوق بی بهره کردن
paranosic gain بهره اصلی بیماری
primary gain بهره اصلی بیماری
paranosis بهره کشی از بیماری
pure rate of interest نرخ بهره خالص
enjoyed برخوردارشدن از بهره مندشدن از
beneficiary بهره بردار ذیحق
tap بهره برداری کردن از
gain سود بردن بهره
utilizing بهره برداری کردن
enjoyment بهره مند شدن از
passives پدافندغیر عامل بی بهره
passive پدافندغیر عامل بی بهره
utilises بهره برداری کردن
exploits بهره برداری کردن از
tapped بهره برداری کردن از
child abuse بهره کشی از کودک
enjoying برخوردارشدن از بهره مندشدن از
enjoys برخوردارشدن از بهره مندشدن از
royalty حق بهره برداری از چیزی
bank rate نرخ بهره بانکی
royalties حق بهره برداری از چیزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com