English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
end mark نشان انتها
Search result with all words
Ertman gul [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
Other Matches
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
open ended بی انتها
fathomless بی انتها
infinite بی انتها
timeless بی انتها
perpetuity بی انتها
eternity بی انتها
adinfinitum بی انتها
end انتها
open-ended بی انتها
ended انتها
outrance انتها
endings انتها
ending انتها
to the end تا انتها
topless بی انتها
termination انتها
tag end انتها
out <adv.> انتها
agelong بی انتها
sempiternity بی انتها
endways از انتها
endwise از انتها
extreme انتها
supreme انتها
extremities انتها
extremity انتها
terminal انتها
terminals انتها
ends انتها
immortality بی انتها
infinite time بی انتها
closest انتها
closes انتها
forever بی انتها
foreverness بی انتها
aeon بی انتها
eternality بی انتها
close انتها
tailing انتها
closer انتها
finishes به انتها رسیدن
finish به انتها رسیدن
endless loop حلقه بی انتها
over- به انتها رسیدن
caudal نزدیک به انتها
open ended system سیستم بی انتها
head انتها دماغه
epiphonema حسن انتها
endless form ورقه بی انتها
acrogenous از انتها رسته
over به انتها رسیدن
ended در انتها یا پس از چندین مشکل
ends در انتها یا پس از چندین مشکل
end در انتها یا پس از چندین مشکل
tail end قسمت نهایی انتها
zillion عدد بی انتها و معتنی به
through از اغاز تا انتها کاملا
marginal حداکثر نزدیک به انتها
finish انجام دادن چیزی تا انتها
finishes انجام دادن چیزی تا انتها
ending عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
endings عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
biased داده یا رکوردی که به انتها اشاره میکند
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
markings نشان دار سازی نشان
marking نشان دار سازی نشان
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
bicipital تقسیم شونده بدو قسمت دریک انتها
loop حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
hang وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hangs وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
deque صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند
doubled صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
doubled up صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
topology توپولوژی بکه که تمام قط عات به یک کابل وصل هستند که در هر انتها Terminator دارد
ends نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
end نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ended نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
endless knots طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
marks نشان کردن نشان
mark نشان کردن نشان
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
delta clock که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
shift در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shifted در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shifts در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
front end processor پردازشگر جلو و انتها پردازشگر نهایی
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
arithmetic داده یا کلمهای که در ثبات یک بیت به چپ یا راست انتقال داده میشود و بیت انتها را از دست میدهد
aeons قرن بی انتها قرن ازلی
aeon قرن بی انتها قرن ازلی
eons قرن بی انتها قرن ازلی
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
circulating چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
targets نشان
shew نشان
ensign نشان
impress نشان
brands نشان
targeting نشان
targeted نشان
target نشان
vexillum نشان
insignia نشان
targetting نشان
symbol نشان
savorŠetc نشان
refrigerent تب نشان
untitled بی نشان
badge نشان
targetted نشان
impressed نشان
emblem نشان
hallmark نشان
hallmarks نشان
presaging نشان
presages نشان
indication نشان
medals نشان
presaged نشان
medal نشان
presage نشان
attributing نشان
attributes نشان
emblems نشان
plaques نشان
plaque نشان
traces نشان
tracts نشان
tract نشان
traced نشان
trace نشان
attribute نشان
symptom نشان
symptoms نشان
signalled نشان
branding نشان
signaled نشان
badges نشان
ensigns نشان
signal نشان
impressing نشان
mark نشان
benchmarks نشان
ikons نشان
icons نشان
icon نشان
brand نشان
traceless بی نشان
trackless بی نشان
marks نشان
banners نشان
benchmark نشان
banner نشان
impresses نشان
grammalogue نشان
hash mark خط نشان
stamps نشان
slurs نشان
slurring نشان
token نشان
tokens نشان
bench mark نشان
slurred نشان
caret نشان
ear mark نشان
chalks نشان
chalking نشان
chalked نشان
chalk نشان
vestiges نشان
vestige نشان
vestigial نشان
cicatricle نشان
cicatricial نشان
gong [British E] نشان
cicatrice نشان
slur نشان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com