Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
panopticon
نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
Other Matches
jumble shop
دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
transmission
سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmissions
سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
job lots
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lot
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
redundant information
یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
salvaging
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
break up value
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
salvage
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
microscopes
ریزبین
microscope
ریزبین
microscopical
وابسته به ریزبین
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
certificate of damage
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
labeled cargo
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
bear
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
drencher
اسبابی که با ان دوابجانوران میخوارانند
aeroscope
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
phonendoscope
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
myocardiograph
اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
metronomes
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
metronome
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
trigonometer
اسبابی که با ان سه گوشهای راست گوشه رامیسنجند
inhalator
اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
hemacytometer
اسبابی برای شمارش گویچههای خون
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
dichroscope
اسبابی برای ازمایش بلورهای دورنگ نما
pulper
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
corer
اسبابی که سیب یامیوه دیگر راازتخمدان ان جدامیکند
turnspit
اسبابی که سیخ کباب را روی اتش میچرخاند
eidograph
اسبابی که بوسیله ان نقشه ایرابهرمقیاسی بخواهندبزرگ وکوچک میک
durometer
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
dioptometer
اسبابی که قدرت تطابق وانکسار چشم را اندازه می گیرد
fanner
غربال یا اسبابی که اشغال وکاه را بوجاری میکند بادبزن
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
swing bell
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
humidistat
اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
eudiometer
اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
swing bar
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
skiascope
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
gimbals
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
phonopore
اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
exhibition
نمایشگاه
fairer
نمایشگاه
show room
نمایشگاه
showplaces
نمایشگاه
fairs
نمایشگاه
fairest
نمایشگاه
exhibitions
نمایشگاه
showplace
نمایشگاه
playhouse
نمایشگاه
fair
نمایشگاه
playhouses
نمایشگاه
light trap
اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
respirator
اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
gimmick
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
gimmicks
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
gimbal ring
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
respirators
اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
exposition
عرضه نمایشگاه
showrooms
سالن نمایشگاه
showrooms
نمایشگاه کالا
expositions
عرضه نمایشگاه
fair
نمایشگاه کالا
menagerie
نمایشگاه جانوران
odeum
نوازشگاه یا نمایشگاه
menageries
نمایشگاه جانوران
pavilion
غرفه نمایشگاه
trade fair
نمایشگاه بازرگانی
penny gaff
نمایشگاه ارزان
public amnsement
نمایشگاه عمومی
showroom
سالن نمایشگاه
trade fairs
نمایشگاه تجاری
showroom
نمایشگاه کالا
festival of rug
نمایشگاه فرش
stagy
درخور نمایشگاه
fairs
نمایشگاه کالا
trade fairs
نمایشگاه بازرگانی
trade fair
نمایشگاه تجاری
exhibition building
ساختمان نمایشگاه
fairest
نمایشگاه کالا
fairer
نمایشگاه کالا
pavilions
غرفه نمایشگاه
multifarious
گوناگون
various
گوناگون
odd and ends
گوناگون
heterochromous
گوناگون
sundry
گوناگون
diverse
گوناگون
protean
گوناگون
variate
گوناگون
varicolored
گوناگون
mixtilineal
گوناگون خط
variegated
گوناگون
varied
گوناگون
miscellaneous
گوناگون
multiple
گوناگون
pied
گوناگون
sundries
گوناگون
operating theatres
نمایشگاه عمل جراحی
operating theatre
نمایشگاه عمل جراحی
terrarium
نمایشگاه جانوران خشکی
exhibitions
نمایشگاه حقوق تقاعد
exhibition
نمایشگاه حقوق تقاعد
carpet showroom
نمایشگاه و غرفه فرش
under various titles
به عناوین گوناگون
variegated colours
رنگهای گوناگون
miscellaneously
بطور گوناگون
varietal
گوناگون پر از تنوعات
varia
اشیا گوناگون
wide-ranging
متنوع - گوناگون
variant
گوناگون مختلف
varia
مطالب گوناگون
undervarious
بعناوین گوناگون
diversifying
گوناگون ساختن
here and there
<idiom>
درمکانهای گوناگون
diversify
گوناگون ساختن
diversifies
گوناگون ساختن
multiple
چندلا گوناگون
versicolor
برنگهای گوناگون
diversified
گوناگون ساختن
oddments
مواد گوناگون
overseas trade fair
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
aquaria
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
amphitheatre
تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
aquarium
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
galleries
نقب اصلی نمایشگاه هنری
amphitheatres
تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
gallery
نقب اصلی نمایشگاه هنری
heterochromous
دارای رنگهای گوناگون
miscellanies
مجموعهای از مطالب گوناگون
polyphagia
خورنده غذاهای گوناگون
sundry
اقلام متفرقه گوناگون
various books
کتابهای گوناگون یا مختلف
humoursomeness
حالات ویژه گوناگون
variform
گوناگون مختلف الشکل
manifoldly
بطور متعدد یا گوناگون
miscellany
مجموعهای از مطالب گوناگون
There was no end of visitors at the fair.
تا دلت بخواهد در نمایشگاه آدم بود
symposiums
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
to compare apples and oranges
<idiom>
چیزهای کاملا گوناگون را با هم برابرکردن
polyvalent
دارای پادگن ها یا پادتنهای گوناگون
symposium
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposia
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
varied
دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
catchall
فرف یامخزن اشیاء گوناگون
stallage
حق نصب غرفه و کیوسک دربازار یا نمایشگاه کالا
Reforms are needed in various directions.
تغییراتی ؟ رجهات گوناگون لازم است
combination carrier
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
redundancy
تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
progressive attack
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
multi purpose vehicle
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
redundancies
تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
moto scramble
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
universal provider
سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
He gets paid wering different hats .
به عنوان های گوناگون حقوق دریافت می کند
varriform
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
dress guard
اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
toll
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
gas fittings
اسبابی که برای گرم کردن یاروشن کردن جایی باگازبکا
west coast computer faire
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
input output table
بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
heteromorphic
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
hexapla
کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد
to ring the changes
کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
comdex
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
instructional computing
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com