Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
vaude
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
Other Matches
melodramas
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
dramatizing
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatised
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatising
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatises
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatize
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatized
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatizes
بشکل درام یا نمایش دراوردن
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
focuses
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
text
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
texts
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
graphics
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
vacuole
گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
vanity boxŠcaseŠor bag
قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
punches
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punch
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
tracking symbol
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
raee show
نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
varieties
واریته
vaudeville
واریته
variety
واریته
hypermedia
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
information
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
concert
ساز واواز
concerts
ساز واواز
patchy
جوربجور
omnifarious
جوربجور
varying
جوربجور
patchier
جوربجور
patchiest
جوربجور
diversiform
جوربجور
patchiness
جوربجور ناجوری
heterogeneously
بطور جوربجور
changful
جوربجور شونده
concerts
انجمن ساز واواز هم اهنگی
concert
انجمن ساز واواز هم اهنگی
multisync monitor
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
pixel
کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
limelight
قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
heterophyllous
دارای برگهای جوربجور
virtual
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
sikt
قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
serenade
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
stealing from a protected palce
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
texts
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
analog
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
text
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
dramas
درام
drama
درام
dramaturgy
فن درام نویسی
dramaturge
درام نویس
magnetic drum
درام مغناطیسی
magnetic drum memory
حافظه با درام مغناطیسی
magnetic drum system
سیستم درام مغناطیسی
tetralogy
چهار درام یاتراژدی
adrama in acts
درام درپنج پرده
donnee
موضوع داستان یا درام
drum controller
کنترل کننده درام
drum
درام سیلندر استوانه
drummed
درام سیلندر استوانه
colour
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
magnetic drum file memory
درام مغناطیسی حافظه بزرگ
vaudeville
درام دارای رقص و اواز
magnetic drum
طبلک مغناطیسی درام حافظه
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
NDR
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
gemini
توام
duad
توام
gemel
توام
geminate
توام
adnate
توام
joint
توام
twin
توام
mixed
توام
biparous
توام زا
twinned
توام
integrates
توام کردن
integrating
توام کردن
amalgamates
توام کردن
integrate
توام کردن
amalgamate
توام کردن
accompanies
توام کردن
amalgamating
توام کردن
accompany
توام کردن
easeful
توام باراحتی
accompanied
توام کردن
reatrain
عملکرد توام
mixed graze
توام زمین
intergrowth
رویش توام
amalgamated
توام کردن
geminate
توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate
توام کردن
twin check
بررسی توام
twinned
توام کردن
twin
توام کردن
twain
توام دوقلو
integrated training
اموزش توام
integrated staff
ستاد توام
mixed air
توام هوا
twin check
مقابله توام
deprived
توام با محرومیت
blizzard
بادشدید توام بابرف
work relief
استراحت توام با کار
effective faith
ایمان توام باعمل
participant observation
مشاهده توام با مشارکت
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
integrated defense
پدافند هوایی توام
hypocritical
توام با تدلیس و تزویر
blizzards
بادشدید توام بابرف
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
conjugate
درهم امیختن توام
rainsquall
باران توام باتوفان
charge coupled device
دستگاه توام با بار
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
leitmotive
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotif
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
kleptolagnia
تحریک جنسی توام با دزدی
integrated reservoir operation
بهره برداری توام از چندمخزن
adnate
مربوط باعضاء تناسلی توام
synergism
کار توام ودسته جمعی
synergy
کار توام اشتراک مساعی
to wed one quality to onether
دوصفت راباهم توام کردن
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
tinged with cnvy
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
auxesis
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
rule of reason
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
malicious prosecution
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
androgyny
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
High Mass
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
pleuropneumonia
ذات الجنب توام با سینه پهلو
scan
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
screenful
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
image
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
monitored
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
images
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
monitors
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
name part
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
paged
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
pages
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
graphic
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
menu
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
menus
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
intermezzo
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
page
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
screens
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
animation
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
screen
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
dress rehearsal
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
edited
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
window
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
screening, screenings
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
edit
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
roll scroll
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
animations
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
screened
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
previews
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
preview
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
pop down menu
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
dress rehearsals
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
animation
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
dot
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
non destructive cursor
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
dotting
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
resolution
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
format
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
wetzel
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
ansi
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
animations
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
formats
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
resolutions
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
areas
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
composition and make up terminal
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
mats
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
enhances
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com