Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
director
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
directors
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
Other Matches
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
sprints
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
aerospace vehicle
هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
mace
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
beamrider
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
maces
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
inertial guidance
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
all weather fighter
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
landplane
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
unmaned
بدون سرنشین
unmanned
بدون سرنشین
unmanned aircraft
هواپیمای بدون سرنشین
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
guded missile
موشک هدایت شوند
guided missiles
موشک هدایت شونده
guided missile
موشک هدایت شونده
cruise missiles
موشک هدایت شونده کروز
cruise missile
موشک هدایت شونده کروز
laser guidance
هدایت لیزری بمب یا موشک
free rocket
موشک غیر هدایت شونده
pgm
نوعی موشک هدایت شونده
entac
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
nike ajax
نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده
pursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
nike hercules
موشک ضد هوایی نایک هرکولس هدایت شونده
guided missile cruiser
زره شکن حامل موشک هدایت شونده
pseudopursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
proportional navigating
هدایت موشک به طورهماهنگ با مسیر تعیین شده
bull pup
نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
sparrow
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
falcons
موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
sparrows
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
falcon
موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
armstrong
سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
controls
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
terrier
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
mauler
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
homing phase
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
soft missile base
سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
demonstrations
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstration
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
monoplance
هواپیمایی یک باله هواپیمایی که یک جفت بال دارد
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
rocketeer
هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
remotely piloted
هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
integrated
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
missilry
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilery
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
fighter direction
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
stellar guidance
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
accelerationists
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
mans
سرنشین
man
سرنشین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
crew
جاشو سرنشین
crews
جاشو سرنشین
soling
قایق با 3 سرنشین
crewed
جاشو سرنشین
crewing
جاشو سرنشین
manned
سرنشین دار
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
mans
قرار دادن سرنشین
man
قرار دادن سرنشین
conductance
ضریب هدایت قدرت هدایت
vehicles
رسانگر
vehicle
رسانگر
car passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
platform
رسانگر حامل گیرنده
pads
سکوی پرتاب رسانگر
pad
سکوی پرتاب رسانگر
darting
رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
darted
رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
platforms
رسانگر حامل گیرنده
dart
رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
bussing
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bus
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussed
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busing
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
buses
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bused
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
pitch altitude
زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
trapoze
سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
shuttles
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttle
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
integral tank
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
retrorocket
راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود
boost rocket
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
counter air
ضد هواپیمایی
anti air
ضد هواپیمایی
aviation
هواپیمایی
attitude motor
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
aircraft section
قسمت هواپیمایی
antiair warfare
جنگ ضد هواپیمایی
aviation authority
امور هواپیمایی
sea plane
هواپیمایی دریایی
airline
شرکت هواپیمایی
avionics
الکترونیک هواپیمایی
aviate
هواپیمایی کردن
air officer
افسر هواپیمایی
aeromechanics
فن مکانیک هواپیمایی
airlines
شرکت هواپیمایی
aeromechanic
مربوط به مکانیک هواپیمایی
ejector seat
صندلی پران
[هواپیمایی]
ejection seat
صندلی پران
[هواپیمایی]
Civil Aviation Organization
سازمان هواپیمایی کشور
fixed geometry
هواپیمایی با بال ثابت
air traffic
رفت و آمد هواپیمایی
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
conventional take off and landing
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
quadraplane
هواپیمایی با چهار بال روی هم
aviation sotre keeper
انبار دار قسمت هواپیمایی
abeam
یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
variable geometry aircraft
هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
snooper
هواپیمایی که در حال تعقیب یا دیدبانی است
squadron
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
squadrons
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
choppers
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
chopper
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
C.A.B
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B.s
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
hydro airplane
هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
almightly
قادر مطلق
free swimming
قادر به شنا
omnipotent
قادر متعال
numerate
قادر شمردن
motile
قادر بجنبش
all-powerful
قادر مطلق
omnipotent
قادر مطلق
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
aircraft defective
هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
able to justify bail
قادر به تقبل ضمانت
enables
قادر ساختن توانا
solvents
قادر به پرداخت دیون
solvent
قادر به پرداخت قروض
literacy
قادر به خواندن بودن
enabled
قادر ساختن توانا
solvents
قادر به پرداخت قروض
solvable
قادر بتادیه وام
enabling
قادر ساختن توانا
solvent
قادر به پرداخت دیون
enable
قادر ساختن توانا
maritime aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
autogyro
هواپیمایی سنگین که توسط چند رتور حرکت میکند
limiting speed
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
ornithopter
هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
acatamathesia
قادر بدرک سخن نبودن
may
توانایی داشتن قادر بودن
capability
قادر به انجام کاری بودن
thermoduric
قادر به استقامت در برابرحرارت زیاد
vehicle mass ratio
نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
facility
قادر به انجام کاری به سادگی بودن
enables
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
eurybathic
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
enable
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabled
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabling
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
streamliner
قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
ectogenic
قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
absolutism
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
able to withstand contamination
<adj.>
قادر به مقاومت در برابر آلودگی
[بوم شناسی]
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
lifting body
هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
programmer
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
macro
برنامه اسمبلر که قادر به کدگشایی دستورات ماکرو است
graphics
چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
music chip
مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
programmers
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com