English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
postexilic وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
Other Matches
preexilic وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
preexilian وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
synagogal وابسته به پرستشگاه یهود
Judaic وابسته به جهودان و مذهب یهود
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
miocene وابسته به دوره سوم
miocenic وابسته به دوره سوم
paleocene وابسته به دوره پالیوسین
preglacial وابسته به پیش از دوره یخ
sexantenary وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
millenial وابسته به دوره هزار ساله
probationary وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
protogenetic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
mesozoic وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
neozoic وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
captive state اسارت
captivation اسارت
helotism اسارت
bondage اسارت
captivity اسارت
thralldom اسارت عبودیت
to lead captive با اسارت بردن
to leadscaptive با اسارت بردن
thraldom اسارت عبودیت
disentanglement از اسارت دراوردن
enthralment غلامی اسارت
lead captive به اسارت بردن
enslavement اسارت بردگی
yoke اسارت بندگی عبودیت
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
anti semite ضد یهود
anti-Semite ضد یهود
anti-Semites ضد یهود
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
Judaism ایین یهود
rabbin دکتردرفقه یهود
the rabbins علمای یهود
the jewish nation قوم یهود
antisemitic یهود ستیز
hebraism دین یهود
lapides judaicus سنگ یهود
antisemitism یهود ستیزی
antisemitic یهود ستیزانه
synagogue کنیسه پرستشگاه یهود
jahweh یهو خدای یهود
synagogues کنیسه پرستشگاه یهود
synagog کنیسه پرستشگاه یهود
evasion and scape تاکتیک فرار از اسارت واجتناب از دستگیری مجدد به وسیله دشمن
jacob یعقوب نبی قوم یهود
jhvh یهوه خدای قوم یهود
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
rabbinism تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
midrash تفسیر کتاب مقدس یهود
zechariah یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zachariah یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
ephod جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
maccabees خانواده میهن پرستان مکابی یهود
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
kosher تهیه شده برطبق شریعت یهود
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
menorah شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
proselte of the gate کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
Zionist طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
petalon صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
methuselah " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
evasions اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
one's d. دوره
rims دوره
rim دوره
felloe دوره
felly دوره
edges دوره
edge دوره
careering دوره
term دوره
epoch دوره
epochs دوره
courses : دوره
coursed : دوره
course : دوره
periodicity دوره
careers دوره
terming دوره
termed دوره
career دوره
he has run his race دوره
cycle دوره
reviewal دوره
perimeter دوره
perimeters دوره
rhythm دوره
rhythms دوره
phases دوره
phased دوره
phase دوره
era دوره
Ice Age دوره یخ
peripheries دوره
instar دوره
cycled دوره
contemporaries هم دوره
careered دوره
eras دوره
stadia دوره
stadium دوره
stadiums دوره
to have ones fling دوره
cycles دوره
rimless بی دوره
compass دوره
periphery دوره
period دوره
outline دوره
outlined دوره
outlines دوره
outlining دوره
sets دوره
circuits دوره
bordered دوره
session دوره
sessions دوره
pooled دوره
circuit دوره
set دوره
pool دوره
periods دوره
pools دوره
contemporary هم دوره
setting up دوره
border دوره
bordering دوره
cooling-off period دوره ملایمت
termtime دوره تحصیلی
induction period دوره انگیزش
quadrentnium دوره چهارساله
toured یک دوره مسابقه
testing time دوره ازمون
quadrennium دوره چهارساله
processes دوره عمل
tour یک دوره مسابقه
cooling-off periods دوره ملایمت
tempering cycle دوره بازپخت
term of maintenance دوره نگاهداری
incunabula نخستین دوره
process دوره عمل
review دوره کردن
measuring period دوره سنجش
melting period دوره ذوب
termtime دوره تصدی
touring یک دوره مسابقه
idle time دوره عطالت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com