Dictiornary-Farsi | واحد فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (12 milliseconds)

English	Persian
derived unit	واحد فرعی
secondary unit	واحد فرعی


Search result with all words

ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
Other Matches

absolute system of units	سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
power	واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers	واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered	واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering	واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot	نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
cpu	واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme	واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
functional unit	واحد در حال کار واحد تابعی
knot	میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot	گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
minor	فرعی
subaltern	فرعی
by	فرعی
lateral	فرعی
derivatives	فرعی
derivative	فرعی
accessory	فرعی
min	فرعی
subalterns	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
second class	فرعی
sub dam	سد فرعی
adjuncts	فرعی
adjunct	فرعی
accessorial	فرعی
petty	فرعی
ancillary	فرعی
succursal	فرعی
incidents	فرعی
incident	فرعی
subsidiary	فرعی
extrinsic	فرعی
subsidiaries	فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributaries	فرعی
tributary	فرعی
inferior	فرعی
inferiors	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
secondary	فرعی
byeffect	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
by-effect	اثر فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
half deck	پل فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
episode	داستان فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
bypath	جاده فرعی
alternate position	موضع فرعی
backway	جاده فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
episodes	داستان فرعی
avocation	کار فرعی
an off street	کوچه فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
accessory substances	مواد فرعی
secondary position	موضع فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی
accessory nerve	عصب فرعی
derived units	احاد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
by product	محصول فرعی
by product	نتیجه فرعی
coproduct	محصول فرعی
subordinating	فرعی پایین تر
subordinates	فرعی پایین تر
subordinated	فرعی پایین تر
consequent pole	قطب فرعی
colonnette	ستون فرعی
subordinate	فرعی پایین تر
by product material	فراورده فرعی
byroad	جاده فرعی
byname	اسم فرعی
by product	فراورده فرعی
spur track	جاده فرعی
bracteole	برگچه فرعی
by election	انتخابات فرعی
bye election	انتخابات فرعی
by lane	کوچه فرعی
by pass	لوله فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
by work	کار فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
by path	جاده فرعی
cotype	نوعی فرعی
by way	راه فرعی
affluent	رود فرعی
sidetracked	جاده فرعی
accessory	لوازم فرعی
bypasses	مسیر فرعی
bypassing	مسیر فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
corollary	نتیجه فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
subsection	قسمت فرعی
subsections	قسمت فرعی
adjunct	صفت فرعی
adjuncts	صفت فرعی
by-product	محصول فرعی
accessory	دعوای فرعی
bypassed	مسیر فرعی
sidetrack	جاده فرعی
subdivision	بخش فرعی
subdivisions	بخش فرعی
annex	شعبه فرعی
annexes	شعبه فرعی
annexing	شعبه فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
subsidiary	متمم فرعی
side effect	اثر فرعی
side-effect	اثر فرعی
side-effects	اثر فرعی
overtones	صدای فرعی
overtone	صدای فرعی
bypass	مسیر فرعی
side issue	مسئله فرعی
side issues	موضوع فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
extensions	تلفن فرعی
extension	تلفن فرعی
side issues	مسئله فرعی
appendage	دستگاه فرعی
appendages	دستگاه فرعی
subcultures	کشت فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subculture	کشت فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
wayside	ایستگاه فرعی
sideshow	نمایش فرعی
side issue	موضوع فرعی
insets	نقشه فرعی
by-products	محصول فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
inset	نقشه فرعی
sideshows	نمایش فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side show	نمایش فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
side show	موضوع فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
sidepiece	چیز فرعی
sideway	فرعی از پهلو
slave station	ایستگاه فرعی
byways	راه فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
DIVERSION	راه فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
stop street	خیابان فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
sub network	شبکه فرعی
subgenus	تیره فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
subinterval	فاصله فرعی
subspace	فضای فرعی
sugroup	دسته فرعی
substrate	شکل فرعی
submenu	منوی فرعی
suborder	راسته فرعی
tine	شاخ فرعی
token money	پول فرعی
subfamily	تیره فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub station	پست فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
byway	راه فرعی
subgenus	جنس فرعی
subclass	طبقه فرعی
underplot	داستان فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subfamily	خانواده فرعی
substation	ایستگاه فرعی
retort tar	قطران فرعی
lay-shaft	میله فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
lay shaft	میله فرعی
link road	راه فرعی
rootlet	ریشه فرعی