English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
wax واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxed واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxes واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
Other Matches
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
shoeblack واکس زن
polisher واکس زن
crankcase upper half قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
simonize واکس زدن
shoe polish واکس کفش
shiner واکس کفش
bootblack کفش واکس زن
blacking واکس سیاه
waxed واکس اسکی
waxes واکس اسکی
wax واکس اسکی
polish جلا واکس زنی
binders نوعی واکس اسکی
binder نوعی واکس اسکی
klister واکس مخصوص کف اسکی
polishes جلا واکس زنی
polish منزه کردن واکس زدن
polishes منزه کردن واکس زدن
plywood تخته لایی تخته چند لا
planking تخته پوشی تخته بندی
climbing wax واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
earwax واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
burn in حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
upper limit حد فوقانی
top فوقانی
superjacent فوقانی
uppers فوقانی
upper فوقانی
topstone سنگ فوقانی
top view نمای فوقانی
top edge لبه فوقانی
superstratum طبقه فوقانی
top layer لایه فوقانی
the upper storey طبقه فوقانی مخ
top die حدیده فوقانی
upper bowl جام فوقانی
capital فوقانی راسی
upper beam تیر فوقانی
superstructures ساختمان فوقانی
superstructure ساختمان فوقانی
furnace dome قسمت فوقانی کوره
superstructure روساخت بنای فوقانی
head gate دریچه فوقانی کانال
superstructures روساخت بنای فوقانی
skysail بادبان فوقانی کشتی
top hamper اتصالات فوقانی ناو
roundhouse عرشه فوقانی کشتی
furnace top قسمت فوقانی کوره
pile head قسمت فوقانی شمع
mesocline لایه فوقانی مزوسفر
upper room بالاخانه اطاق فوقانی
fan light پنجره کوچک فوقانی
upside قسمت بالایی فوقانی
freeboard بدنه فوقانی ناو
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
chemosphere ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
turf طبقه فوقانی خاک مرغزار
altar-stone [سنگ رویه فوقانی محراب]
uppish باد در خیشوم انداز فوقانی
poop deck عرشه کوچک فوقانی کشتی
hurricane deck عرشه سبک فوقانی کشتی
header قسمت فوقانی اجر کله
upstairs دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
altar-slad [سنگ رویه فوقانی محراب]
acropodium سطح فوقانی پای پرندگان
headers قسمت فوقانی اجر کله
plank تخته تخته کردن
aurora پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
topsides قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
top of the loom قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
stratosphere طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
taffrail قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
fastigium راس قسمت فوقانی بطن چهارم
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
biconvex بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
jibstay قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
ozonosphere لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
bow string truss خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
cumulo nimbus ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
upper surface blowing دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
chapman region منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
overpasses گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
skidded تخته پل
gangway تخته پل
board تخته
plank تخته
gobs تخته کف
gangplank تخته پل
skid تخته پل
skidding تخته پل
gob تخته
skids تخته پل
gob تخته کف
gangways تخته پل
plasterboard گچ تخته
gangplanks تخته پل
foot board تخته کف
floor board تخته کف
bottom board تخته کف
ledger تخته
ledgers تخته
gang way تخته پل
boarded تخته
pleximeter تخته دق
lumber تخته
sheets تخته
three ply board تخته سه لا
lumbering تخته
sheet تخته
slab تخته
slabs تخته
lumbered تخته
gobs تخته
lumbers تخته
batten [تخته ی کف اتاق ]
backgammon board تخته نرد
black board تخته سیاه
spring board تخته شیرجه
calion تخته سنگ
calyon تخته سنگ
backboard تخته بسکتبال
blackboard تخته سیاه
knock on wood <idiom> بزنم به تخته
blackboards تخته سیاه
accelerator board تخته تسریع
roach تخته سنگ
fibre board فیبر تخته
boulders تخته سنگ
boulder تخته سنگ
roaches تخته سنگ
counter-lath تخته سقف
whiteboard تخته سفید
scaffold تخته بندی
planking تخته بندی
planking تخته پوشی
scaffolds تخته بندی
wainscots تخته کوبی
wainscot تخته کوبی
chessboards تخته شطرنج
chessboard تخته شطرنج
breadboard تخته مدار
backplane تخته پشت
logic board تخته منطقی
furring تخته کوبی
panel work تخته کوبی
planchet تخته سه پایه
planchette تخته کوچک
mother board تخته اصلی
fascia board تخته لب بند
ply wood تخته چند لا
plywood panel تخته چندلا
pressboard تخته فشاری
drian board تخته قطران
fuse board تخته فیوز
gang board تخته پل درازوباریک
pallette تخته شستی
paddle board تخته شنا
lathing تخته بندی
lath work تخته کوبی
lagvt تخته چلیک
lagvt تخته سرپوش
instrument board تخته فرمان
how thick is the board? تخته چقدراست
hard board تخته فشاری
guideboard تخته راهنما
guard plank تخته محافظ
pressboard تخته اتو
rag stone تخته سنگ
doubler تخته وصله
brede تخته ورقه
brace and counterbrace تخته صلیبی
bowlder تخته سنگ
toeboard پیش تخته
wainscoting تخته بندی
wainscoting تخته کوبی
wash board تخته رختشویی
bill board تخته لنگر
diving board تخته پرش
diving boards تخته پرش
terminal board تخته ترمینال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com