English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
sinker وزنه نگهدار
sinkers وزنه نگهدار
Other Matches
multipoundage syatem روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squatted وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sinkers وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
linesman خط نگهدار
supporters نگهدار
supporter نگهدار
protector نگهدار
backers نگهدار
backer نگهدار
lineswoman خط نگهدار زن
linesmen خط نگهدار
sustentative نگهدار
protectors نگهدار
propping نگهدار
propped نگهدار
keepers نگهدار
keeper نگهدار
lineman خط نگهدار
tenter نگهدار
support r نگهدار
linemen خط نگهدار
prop نگهدار
concierge نگهدار یاحافظ
baselinesman خط نگهدار خط عرضی
patrons نگهدار پشتیبان
buttressing حائل نگهدار
baby-sitters بچه نگهدار
scorer حساب نگهدار
scorers حساب نگهدار
baby sitter بچه نگهدار
baby-sitter بچه نگهدار
patron نگهدار پشتیبان
clocker وقت نگهدار
concierges نگهدار یاحافظ
chain check stopper سیم نگهدار
blank holder ورق نگهدار
timekeepers گاه نگهدار
timekeepers وقت نگهدار
time keeper وقت نگهدار
buttresses حائل نگهدار
buttressed حائل نگهدار
buttress حائل نگهدار
timers وقت نگهدار
sitter in بچه نگهدار
timer وقت نگهدار
stanchion حائل نگهدار
face-saving آبرو نگهدار
babysitter بچه نگهدار
markers حساب نگهدار
marker حساب نگهدار
rope stopper طناب نگهدار
paper weight کاغذ نگهدار
timekeeper وقت نگهدار
timekeeper گاه نگهدار
depositary نگهدار ضامن
drill stock مته نگهدار
flame holder شعله نگهدار
knitting sheath میل نگهدار
line call اعلام خط نگهدار
linesman flag پرچم خط نگهدار
notcher حساب نگهدار
combination toolholder ابزار نگهدار چندگانه
triggered چرخ نگهدار ماشه
farewell خدا نگهدار خداحافظ
farewells خدا نگهدار خداحافظ
triggers چرخ نگهدار ماشه
toolhead ابزار نگهدار اتومبیل
looker خوش قیافه نگهدار
carpenters' stopper سیم نگهدار گیرهای
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
scorekeeper حساب نگهدار امتیازها
believer [in something] پشتیبان [نگهدار] [ازچیزی]
trigger چرخ نگهدار ماشه
timer وقت نگهدار هر راننده
timers وقت نگهدار هر راننده
tone arm الت سوزن نگهدار گرامافون
blank holder ورق یا صفحه نگهدار کشویی
stockholders صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholder صاحب موجودی ذخیره نگهدار
bedplate صفحه قاب یا نگهدار چیزی
induction holding furnace کوره گرم نگهدار القائی
short weight وزنه کم
ponderance وزنه
where is the kilogramme weight ? وزنه ....
paper weight وزنه
penalty time keeper حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
bobbing وزنه قپان
weight سنگ وزنه
counterbalanced وزنه تعادل
bobs وزنه قپان
bob وزنه قپان
counterbalance وزنه تعادل
rammer وزنه شمعکوب
lifter وزنه بردار
counterweights وزنه تعادل
counterweights وزنه برابر
counterweights وزنه مقابل
counterweight وزنه تعادل
counterweigh وزنه تعادل
counterpoise وزنه متقابل
counter weight وزنه مقابل
counter weight وزنه تعادل
counter balance وزنه تعادلی
counterweight وزنه مقابل
plumb bob وزنه سربی
halma پرش با وزنه
shot put پرتاب وزنه
ballast وزنه تعادل
flyweight وزنه تعادل
flyweights وزنه تعادل
weight lifter وزنه بردار
weight lifting وزنه برداری
weight throw پرتاب وزنه
counterweight وزنه برابر
putting پرتاب وزنه
puts پرتاب وزنه
put پرتاب وزنه
offsetting وزنه متعادل
offset وزنه متعادل
ledgers وزنه سربی
counterbalances وزنه تعادل
ledger وزنه سربی
kentledge وزنه اهن ته کشتی
sinkers وزنه سربی ماهیگیری
uplift بالا زدن وزنه
snatch وزنه برداری یکضرب
uplifts بالا زدن وزنه
snatching وزنه برداری یکضرب
snatched وزنه برداری یکضرب
ledgering ماهیگیری بااستفاده از وزنه
incline bench تخته وزنه برداری
snatches وزنه برداری یکضرب
governor balance weight وزنه تعادل رگولاتور
ballast وزنه متعادل کننده
sash balancing weight وزنه متعادل کننده
poise اونگ یا وزنه ساعت
castaways پرتاب کردن وزنه
castaway پرتاب کردن وزنه
weight program تمرین وزنه برداری
sinker وزنه سربی ماهیگیری
split وزنه برداری یکضرب فرانسوی
shot پرتاب وزنه گلوله سربی
shots پرتاب وزنه گلوله سربی
triathlon پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
europian championship وزنه برداری قهرمانی اروپا
discobolus وزنه پرت کن حلقه انداز
clean and jerk حرکت دوضرب وزنه برداری
make weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and press حرکت پرس وزنه برداری
make-weights سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
platforms تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
donkey raise تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
empty weight وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
poise وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
platform تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
press بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
bat weight وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
bench تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
deal lift بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
disqualifying خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
derrick lift کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
disqualified خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
presses بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
disqualifies خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
dipsey sinker نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
jerk پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lift وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
bench by a back injury خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
lifted وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
ballast وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
crosshead وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
legg press تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
field event مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field events مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
foot pound مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
shots ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
weight belt کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com