| Total search result: 203 (12 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| disarm |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
| disarmed |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
| disarms |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| transparent |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
| transparently |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
| interrupting |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
| interrupts |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
| interrupt |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
| interrupts |
ناتوان کردن وقفه |
| interrupt |
ناتوان کردن وقفه |
| interrupting |
ناتوان کردن وقفه |
| inverse |
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن |
| attention |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
| attentions |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
| attentions |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
| attention |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
| interrupt |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
| interrupts |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
| interrupting |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
| maskable |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود |
| polls |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
| poll |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
| external |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
| vectored interrupt |
سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند |
| externals |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
| polled |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
| priority |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
| priorities |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
| interrupt |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
| trap |
نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند. |
| interrupting |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
| interrupts |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
| interrupts |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
| interrupting |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
| interrupt |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
| sleeps |
وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است |
| sleeping |
وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است |
| sleep |
وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است |
| scanned |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scan |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scans |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| status |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
| non maskable interrupt |
سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست |
| paralleled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
| paralleling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
| parallel |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
| parallelled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
| parallelling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
| parallels |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
| stables |
وضعیت حافظه وقتی هیچ سیگنال خارجی اعمال نشود |
free |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
| freed |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
| freeing |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
| frees |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
| stable |
وضعیت حافظه وقتی هیچ سیگنال خارجی اعمال نشود |
| priorities |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
| priority |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
| waiting state |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
| parity |
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است |
| quiescent |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
| time |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| timed |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| times |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| devices |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
| device |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
| non return to zero |
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد |
| IRQ |
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه |
| resets |
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد |
| reset |
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد |
| tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| composite video |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
| DSR |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
| He who grasps too much holds nothing fast. <proverb> |
کسی که کاری بیش از تواناییش را بپذیرد آن کار را ناقص انجام می دهد. |
| serviceability criteria |
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل |
| hartley |
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل |
| active status |
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال |
| race |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| raced |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| races |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| auctioneering device |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
| modulator |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
| ADPCM |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
| degradation |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
| DCD |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
| statement of service |
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت |
| noise |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
| noises |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
| sample size |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
| adaptive channel allocation |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
| coincidence circuit |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
| quadruplex |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
| carriers |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| carrier |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| flying status |
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز |
| flags |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
| flag |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
| holding position |
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن |
| asynchronous |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
| sensitivities |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| sensitivity |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| devices |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
| device |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
| adders |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| adder |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| asthenic |
ناتوان |
| unable |
ناتوان |
| invalid |
ناتوان |
| handicapped |
ناتوان |
| disabled |
ناتوان |
| invalids |
ناتوان |
| unfit <adj.> |
ناتوان |
| inable <adj.> |
ناتوان |
| incapable |
ناتوان |
| incompetent <adj.> |
ناتوان |
| impotent <adj.> |
ناتوان |
| incapacitated <adj.> |
ناتوان |
| infirm |
ناتوان |
| incapable <adj.> |
ناتوان |
| impuissant |
ناتوان |
| fm |
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation |
| bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| modem |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
| sicklier |
ناتوان رنجور |
| disabling |
ناتوان ساختن |
| disables |
ناتوان ساختن |
| sickliest |
ناتوان رنجور |
| disenable |
ناتوان کردن |
| disable |
ناتوان ساختن |
| disable |
ناتوان کردن |
| disables |
ناتوان کردن |
| irretentive |
ناتوان در نگاهداری |
| impotent |
ناتوان اکار |
| invalids |
ناتوان کردن |
| sickly |
ناتوان رنجور |
| invalid |
ناتوان کردن |
| disabling |
ناتوان کردن |
| decays |
که ناتوان میشود |
| weaklings |
ناتوان بی بنیه |
| invalidate |
ناتوان کردن |
| invalidated |
ناتوان کردن |
| debilitant |
ناتوان کننده |
| invalidates |
ناتوان کردن |
| debilitate |
ناتوان کردن |
| debilitation |
ناتوان سازی |
| debilitative |
ناتوان کننده |
| decaying |
که ناتوان میشود |
| weakling |
ناتوان بی بنیه |
| feeble |
ناتوان عاجز |
| decay |
که ناتوان میشود |
| feebler |
ناتوان عاجز |
| feeblest |
ناتوان عاجز |
| decayed |
که ناتوان میشود |
| disable |
ناتوان ساختن از کارانداختن |
| disables |
ناتوان ساختن از کارانداختن |
| stalling torque |
گشتاور پیچشی ناتوان |
| disabling |
ناتوان ساختن از کارانداختن |
| disable pulse |
تپش ناتوان ساز |
| enervate |
ناتوان کردن بی اثرکردن |
| inability to box |
ناتوان از ادامه دادن |
| readiness condition |
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان |
| codec |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
| incapacitate |
ناتوان ساختن محجور کردن |
| incapacitated |
ناتوان ساختن محجور کردن |
| incapacitates |
ناتوان ساختن محجور کردن |
| incapacitating |
ناتوان ساختن محجور کردن |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
addled <adj.> |
گیج و ناتوان در درست فکر کردن |
| comment |
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات |
| commented |
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات |
| down |
توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه |
| commenting |
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات |
| defense readiness condition |
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی |
| cycle stealing |
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی |
| hold back |
وقفه |
| jibs |
وقفه |
| ceases |
وقفه |
| ceased |
وقفه |
| interval |
وقفه |
cease |
وقفه |
| desuetude |
وقفه |
| dead lock |
وقفه |
| uninterrupted |
بی وقفه |
| stations |
وقفه |
| jibbing |
وقفه |
| stationed |
وقفه |
| down time |
وقفه |
| discontinuance |
وقفه |
| break |
وقفه |
| breaks |
وقفه |
| arrests |
وقفه |
jib |
وقفه |
| stick |
وقفه |
| deadlock |
وقفه |
| standstill |
وقفه |
| jibbed |
وقفه |
| blocking |
وقفه |
| station |
وقفه |
| block |
وقفه |
blocked |
وقفه |
| blocks |
وقفه |
| hoid up |
وقفه |
| arrest |
وقفه |