English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
Other Matches
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
cycle stealing حلقه ربایی
abduction ادم ربایی
kidnapping ادم ربایی
electrodynamics کاهن ربایی
magnetism اهن ربایی
magnetically با کشش اهن ربایی
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
hall effect شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
induce 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
electrolysis تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
electroanalysis تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
electrolyze تجزیه کردن بوسیله جریان برق
thermoelectricity ایجاد جریان برق در اثرحرارت
orifice meter روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
battery وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
batteries وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
entrance head بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
acoustic تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
electrophorus الت تولید الکتریسته ساکن بوسیله القا
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
magnetic اهن ربا اهن ربایی
electromagnet اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
terminator ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
smog میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
Faraday cage صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
electrotherapy معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
hydrolyte جسم یا مادهای که تحت تاثیر تجزیه بوسیله اب قرار گیرد
lifemanship متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
dielectric heating گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
diplococcic ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
diplococcal ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
projective طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
ultraviolet ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
linocut چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
forand وهمچنین
parthenogenesis ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
haze تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
flowline خط جریان
flows جریان
fluor جریان
flow جریان
flowed جریان
total current جریان کل
conducting جریان
rheostome جریان بر
current جریان
rede جریان
proceeding جریان
flushing جریان
flushes جریان
actions جریان
flow line خط جریان
flow limit حد جریان
going جریان
runoff جریان
currents جریان
conducts جریان
flush جریان
conducted جریان
conduct جریان
effluvium جریان
coursed جریان
afoot در جریان
circulation جریان
process جریان
course جریان
insets جریان
courses جریان
streams جریان
in hand در جریان
line of flow خط جریان
gushes جریان
gushed جریان
gush جریان
twayblade جریان
streams جریان اب
streamed جریان اب
tide جریان
streamed جریان
processes جریان
stream جریان اب
circulations جریان
against the stream بر ضد جریان اب
action جریان
affluxion جریان
afflux جریان
stream جریان
in the air <idiom> جریان
inset جریان
income جریان
biaxial deformation خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
intermittent current جریان متناوب
flood currents جریان سیلابی
input current جریان اولیه
energy flow جریان انرژی
input current جریان ورودی
interflow جریان اب درونی
imaginary current جریان راکتیو
ignition current جریان احتراق
impluse ضربه جریان
impluse current جریان ضربهای
energizing current جریان تحریک
inducing current جریان القائی
flood current جریان مدی
induction current جریان القائی
electrode current جریان الکترد
inductive current جریان القائی
electric current جریان الکتریسیته
electric current جریان برقی
electric current شدت جریان
effluxion جریان بخارج
intermittent current جریان تناوبی
electron current جریان الکترونی
electron current جریان الکترونها
emission current جریان صدوری
increase of current افزایش جریان
indravgnt جریان درونی
electronic current جریان الکترونها
induced current جریان القایی
inflow جریان بداخل
electronic current جریان الکترونی
electron flow جریان الکترونی
effective value جریان موثر
insulation current جریان ایزولاسیون
flow sheet نمودار جریان
flow of production جریان تولید
ground water runoff جریان زیرزمینی
drains جریان دادن
flow of income جریان درامد
flow of expenditure جریان هزینه
draining جریان دادن
drained جریان دادن
drain جریان دادن
heat flow جریان گرما
live ball توپ در جریان
ground ball توپ در جریان
flowlines خطوط جریان
generation of current تولید جریان
intensity of current شدت جریان
interference current جریان مزاحم
fusing current جریان ذوب
free stream جریان ازاد
free flow جریان ازاد
gold flow جریان طلا
inshore current جریان اب ساحلی
fluidmeter جریان سنج
flowmeter جریان سنج
heavy current جریان قوی
power current جریان قوی
flow net شبکه جریان
live جریان دار
lived جریان دار
field current جریان میدان
idle current جریان کور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com