English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
Other Matches
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
interrogatively بشکل پرسش بطور پرسش
to make a complaint [about] شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
lisping یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
occurence رویداد
incident رویداد
incidents رویداد
events رویداد
occurrences رویداد
happening رویداد
happenings رویداد
event رویداد
circumstances رویداد
occurrence رویداد
trends رویداد
trend رویداد
misadventures رویداد ناگوار
exogenous event رویداد برونی
event horizen افق رویداد
endogenous event رویداد درونی
circumstance تفصیل رویداد
decade ده موضوع یا رویداد
mishap رویداد ناگوار
mishaps رویداد ناگوار
occurrences تصادف رویداد
commentaries گزارش رویداد
commentary گزارش رویداد
decades ده موضوع یا رویداد
occurrence تصادف رویداد
contretemps رویداد ناگوار
a life full of incidents زندگی پر رویداد
subsequent to that event پس ازان رویداد
occurence رویداد واقعه
misadventure رویداد ناگوار
passages رویداد کارکردن مزاج
passage رویداد کارکردن مزاج
balance احتمال رویداد خطا
mischances رویداد بد حادثه ناگوار
balances احتمال رویداد خطا
uneventful بدون رویداد مهم
air pollution episode رویداد الودگی هوا
As events unfolded I realized that ... درطی رویداد ها پی بردم که ...
rummy start رویداد شگفت انگیز
mischance رویداد بد حادثه ناگوار
non-event رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
non-events رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
query پرسش
questioned پرسش
question پرسش
test item پرسش
item پرسش
items پرسش
queried پرسش
questions پرسش
querying پرسش
queries پرسش
black swan event رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
questionary پرسش نامه
question تردید پرسش
questions تردید پرسش
floorer پرسش سخت
questioned تردید پرسش
questioningly پرسش کنان
inquiry پرسش بازجویی
poser پرسش دشوار
poseurs پرسش دشوار
poseur پرسش دشوار
question marks پرسش نشان
cross-examines پرسش کردن از
questtioningly پرسش کنل
posers پرسش دشوار
inquiries پرسش بازجویی
cross-examine پرسش کردن از
cross-examined پرسش کردن از
cross-examining پرسش کردن از
question mark پرسش نشان
debriefed پرسش کردن
cross-examination پرسش و مقابله
interrogatively ازراه پرسش
interrogarive pronoun ضمیر پرسش
point of interrogation نشان پرسش
debriefs پرسش کردن
catechize از راه پرسش
debrief پرسش کردن
interogation mark نشان پرسش
catechist ازراه پرسش
oblique question پرسش غیرمستقیم
indirect question پرسش غیرمستقیم
in an interrogatory tone با لحن پرسش
catechise از راه پرسش
interrogator پرسش کننده
leadingquestion پرسش راهنما
item validity اعتبار پرسش
item selection پرسش گزینی
item difficulty دشواری پرسش
item analysis تحلیل پرسش
cross-examinations پرسش و مقابله
interrogators پرسش کننده
collision detection تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد
parachronism اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
The incident set off a debate. این رویداد بحثی را به راه انداخت [برانگیخت] .
event focus که در حال دریافت پیام از یک عمل یا رویداد است
real time داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
natives رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
native رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
inquiries پرسش بازجویی رسیدگی
status enquiry پرسش نامه وضعیت
catechise از راه پرسش یاددادن
catechism پرسش نامه مذهبی
multiple choice item پرسش چند گزینهای
open ended question پرسش باز پاسخ
leading question پرسش راهنمایی کننده
leap frog test آزمایش پرسش قورباغه
quizzes شوخی پرسش و ازمون
quiz شوخی پرسش و ازمون
leading questions پرسش راهنمایی کننده
interrogator responsor دستگاه پرسش- پاسخ
catechize از راه پرسش یاددادن
item discrimination index ضریب افتراق پرسش
inquiry پرسش بازجویی رسیدگی
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
circularize پرسش نامه فرستادن
catechisms پرسش نامه مذهبی
to overwhelm with questions غرق پرسش کردن
this very question دقیقا همین پرسش
generated رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
maintenance مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
generating رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generates رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generate رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
inquires پرسش کردن جویا شدن
inquisitorial مقرون به سخت گیری در پرسش
resolveme this این پرسش را پاسخ دهید
status enquiry پرسش درخصوص وضعیت مشتری
multiple-choice وابسته به پرسش چند پاسخی
enquired پرسش کردن جویا شدن
inquired پرسش کردن جویا شدن
inquire پرسش کردن جویا شدن
enquires پرسش کردن جویا شدن
She did not ask about this. او [زن] دراین باره پرسش نکرد.
This new frontier incident probably means war. این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
to pry into a person affairs فضولانه در باره کسی پرسش کردن
to p any one with question کسی را از پرسش زیاد بستوه اوردن
to p angone with questions با پرسش زیاد کسی را بستوه اوردن
this act provoked my inquiry این کار موجب پرسش من است
... if you don't mind my asking ... اگر پرسش من [برای تو] ایرادی ندارد
interrogate مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
catechetical مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
interrogating مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogates مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogated مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
open به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
opened به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
opens به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
catechetics فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
relational database management system پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
a penny for your thoughts <idiom> [طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
maieutics فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
message پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
messages پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
re- درباره
about درباره
in re درباره
touching درباره
re درباره .....
toward درباره
quoad درباره
re درباره
on درباره
re- درباره .....
concerning درباره
image توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
dead دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
respecting درخصوص درباره
towards درباره مقارن
to reflect [on] فکرکردن [درباره]
my sentiment toward him عقیده من درباره او
of در سوی درباره
frame کنترل هایی
querying که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
query که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queries که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queried که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
attend to نظر دادن درباره
nomographer نویسنده کتاب درباره
price expectation انتظارات درباره قیمت
gospels بشارت درباره مسیح
gospel بشارت درباره مسیح
book review مقاله درباره کتاب
to nag [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com