English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
control flag پرچم کنترل فرامین
Other Matches
actuating horns اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
hook روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
control flag پرچم کنترل
canards رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
flags پرچم دار کردن پرچم زدن به
flag پرچم دار کردن پرچم زدن به
halyard ریسمان پرچم طناب پرچم
field colors پرچم رزمی پرچم یکانی
color salute سلام پرچم احترام به پرچم
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
immediate mode commands فرامین مد صریح
fire commands فرامین اتش
system commands فرامین سیستم
auxiliary control surfaces سطوح فرامین کمکی
sequence of command ترتیب توالی فرامین
annunciator اعلام کننده فرامین
ailavator سطوح فرامین روی بال
command issuing office دفتر توزیع فرامین یکان
heteronomy انقیادوپیروی از فرامین وقوانین شخص دیگری
backtell رله کردن دستورات تکرار فرامین
armstrong سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
balanced control surfaces سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
armstrong سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
gust lock قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
flag semaphore سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
control lock وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
anti servo tab بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
guiden پرچم یکان پرچم نماینده یکان
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
flags پرچم
emblazonry پرچم
whiff پرچم
oriflamme پرچم
banners پرچم
banner پرچم
vexillum پرچم
stamens پرچم
stamen پرچم
color پرچم
flag پرچم
ensign پرچم
ensigns پرچم
stamina پرچم
anandrous بی پرچم
blazon پرچم
flag bridge پل پرچم
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
flagstaff چوب پرچم
flagstaff میله پرچم
flagstaffs چوب پرچم
carrying روپوش پرچم
carry روپوش پرچم
flag guard گارد پرچم
flag git ذره پرچم
bunting نوار پرچم
pennants پرچم باریک
fly طول پرچم
guidon پرچم کوچک
flag wagging پرچم جنبانی
guide flag پرچم هادی
guide flag پرچم راهنما
poles میله پرچم
pole میله پرچم
flag bag کیف پرچم
flag byte لقمه پرچم
guiden پرچم کوچک
carries روپوش پرچم
flag guard نگهبان پرچم
garrison flag پرچم پادگانی
flag hoist مخابره با پرچم
flag officer افسر پرچم
flag pole میله پرچم
royal flag پرچم سلطنتی
flagman پرچم دار
flagtruce پرچم سفید
sign flag پرچم علامت
signal flag پرچم مخابراتی
repeater پرچم جانشین
gonfalonier برنده پرچم
flagstaffs میله پرچم
flag waving اهتزاز پرچم
flag-waving اهتزاز پرچم
flags پرچم مخابره
flagpole تیر پرچم
flagpole میله پرچم
flagpoles تیر پرچم
flagpoles میله پرچم
flag پرچم مخابره
carried روپوش پرچم
lanyards طناب پرچم
standard نشان پرچم
cases غلاف پرچم
incomplete flower جام پرچم
field colors پرچم نظامی
house flag پرچم شرکت
case غلاف پرچم
field colours پرچم کوچک
standards نشان پرچم
device flag پرچم دستگاه
linesman flag پرچم خط نگهدار
standard bearers پرچم دار
standard bearer پرچم دار
lanyard طناب پرچم
escort of the standard گارد پرچم
escort of the color گارد پرچم
flag of convenience پرچم اسایش
flags of convenience پرچم اسایش
f. of truce پرچم سفید
white f. پرچم سفید
fanion پرچم هنگ
dressing ship افراشتن پرچم
dressing line طناب پرچم
close پرچم افراشته
closer پرچم افراشته
corner flag پرچم کرنر
halyard طناب پرچم
colors پرچم ملی
halliard طناب پرچم
penon پرچم دم چلچلهای
guidon پرچم دار
post flag پرچم پادگانی
pennant پرچم دم چلچلهای
pennant پرچم باریک
ensigns پرچم دار
numeral flag پرچم شمارهای
vanguard پرچم داریکان
tricolour پرچم سه رنگ
tricolours پرچم سه رنگ
mast high پرچم افراشته
field colours پرچم نظامی
closes پرچم افراشته
closest پرچم افراشته
ensign پرچم دار
Union Jack پرچم سینه
Union Jacks پرچم سینه
national flag پرچم ملی
pennants پرچم دم چلچلهای
sister hooks شکل پرچم
commissioning pennant پرچم شعله
Stars and Stripes پرچم امریکا
color bearer پرچم دار
answer pennant پرچم جواب
camp color پرچم اردویی
staminate پرچم دار
burgee پرچم سه گوش
color guard گارد پرچم
zero flag پرچم صفر
color guard پاسدار پرچم
white flag پرچم سفید
flag day روز پرچم
color salute سلام به پرچم
colour bearer پرچم دار
banneret پرچم کوچک
commission pennant پرچم سینه
sleeve پرچم بادنما
sleeves پرچم بادنما
Vexillology علم پرچم ها
so strike one's flag پرچم خودراخواباندن
camp color party گروه پرچم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com