Dictiornary-Farsi | پریز های روی دیوار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (3 milliseconds)

English	Persian
electrical outlets	پریز های روی دیوار
electric sockets	پریز های روی دیوار
power outlets	پریز های روی دیوار
wall sockets	پریز های روی دیوار


Search result with all words

wall socket	پریز روی دیوار
electrical outlet	پریز روی دیوار
point [wall socket] [British]	پریز روی دیوار
power outlet	پریز روی دیوار
socket [wall socket]	پریز روی دیوار
Other Matches

partition wall	دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage	مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall	دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall	دیوار نگهبان دیوار محافظ
adjacent	نزدیک دیوار به دیوار
outlet	پریز
outlets	پریز ها
outlets	پریز
power outlets	پریز ها
receptacles	پریز ها
wall sockets	پریز ها
receptacles	پریز
electrical outlets	پریز ها
receptacle	پریز
electric sockets	پریز ها
plug socket	پریز
socket	پریز
plug connector	پریز
plug box	پریز
sockets	پریز
power outlet	پریز دیواری
earth socket	پریز زمین
socket box	جعبه پریز
socket [wall socket]	پریز دیواری
point [wall socket] [British]	پریز دیواری
electrical outlet	پریز دیواری
wall socket	پریز دیواری
socket	پریز برق
socket coupler	پریز اتصال
plug in	به پریز زدن
plug connection	کنتاکت پریز
plug and socket	دوشاخه و پریز
external socket	پریز بیرونی
wafer socket	[پریز صفحه ای]
power socket	پریز برق
sockets	پریز برق
phonograph connection	پریز مخصوص پیکاپ
wall sockets	پریز های دیواری
flush receptacle	پریز توی کار
network socket	پریز شبکه [کامپیوتر]
flush socket	[پریز زیر کار]
timer socket	[پریز زمان سنج]
utensil socket	[پریز دستگاه برقی]
electric sockets	پریز های دیواری
electrical outlets	پریز های دیواری
power outlets	پریز های دیواری
The socket is broken.	پریز برق شکسته است.
numeric coprossor socket	[پریز کمک پردازنده عددی]
convenience outlet [American]	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
outlet	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
socket [wall socket]	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British]	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
point [wall socket] [British]	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
bulkhead	دیوار
walls have ears	دیوار
cope	سر دیوار
partition	دیوار
counter-scrap	دیوار
coping	سر دیوار
f. with the woll	دیوار
partitions	دیوار
alignment frontage	بر دیوار
bulkheads	دیوار
curtains	دیوار
face wall	دیوار بر
enclosure wall	دیوار بر
wellhead	سر دیوار
walls	دیوار
bulwarks	دیوار
fence	دیوار
fences	دیوار
bulwark	دیوار
wall-to-wall	از دیوار به دیوار
wall	دیوار
murals	دیوار نما
panel wall	اگین دیوار
partition wall	دیوار تیغه
load-bearing	دیوار باربر
load-bearing wall	دیوار حمال
lie-by	تو رفتگی دیوار
outwall	دیوار بیرونی
non load bearing wall	دیوار تیغه
non bearing wall	دیوار تیغه
front wall	دیوار جلو
gable wall	دیوار سنتوری
gable wall	دیوار لچکی
gravity wall	دیوار وزنی
guide bank	دیوار هادی سد
interior wall	دیوار داخلی
inwall	دیوار گرفتن
key wall	دیوار اب بند
load bearing wall	دیوار باربر
load bearing wall	دیوار حمال
mason up	ساختن دیوار
one brick wall	دیوار یک اجره
hollow walls	دیوار دو جداره
thickness of a wall	ضخامت دیوار
tow brick wall	دیوار دو اجری
tow brick wall	دیوار دواجره
bay	فرورفتگی دیوار
vallation	دیوار خاکی
batter of wall	میل دیوار
wall insulator	عایق دیوار
wall lining	پوشش دیوار
wall lining	اندود دیوار
wall opening	روزنه دیوار
wall paint	رنگ دیوار
bailey	دیوار بیرونی
allering	کنگره دیوار
weephole	راه اب در دیوار
weephole	ابرو دیوار
thickness of a wall	کلفتی دیوار
the pictures on the wall	ی روی دیوار
dwarf wall	دیوار نیمه
quay wall	دیوار بارانداز
rear wall	دیوار پشت
render a wall	استرکشی دیوار
retaining wall	دیوار حائل
retaining wall	دیوار ضامن
sea dike	دیوار ساحلی
seawall	دیوار یا سد دریایی
septate	دیوار دار
shear wall	دیوار برشی
side wall	دیوار پهلویی
sidewall	دیوار پهلویی
sleeper wall	دیوار کرسی
conservative wall	دیوار باغچه
spine wall	دیوار اساسی
abutment	دیوار پشتیبان
coping	قرنیس دیوار
cobwall	دیوار کاهگلی
common wall	دیوار مشترک
cordon	سرپوش دیوار
party wall	دیوار مشترک
enclosures	دیوار حصارکشی
enclosure	دیوار حصارکشی
quays	دیوار ساحلی
counterfort	دیوار تقویتی
quay	دیوار ساحلی
clay wall	دیوار چینه
cordons	سرپوش دیوار
an interstice in a wall	ترک در دیوار
cavity walls	دیوار دو جداره
cavity walls	دیوار صندوقهای
cavity wall	دیوار صندوقهای
batter of a wall	میل دیوار
batter of a wall	شیب دیوار
bearing wall	دیوار باربر
bearing wall	دیوار بارگیر
cavity wall	دیوار دو جداره
partitions	دیوار تیغه
partition	دیوار تیغه
cranny	شکاف دیوار
cross wall	دیوار همبر
outer wall	دیوار خارجی
petard	بمب دیوار کن
poster	دیوار کوب
cut off wall	دیوار جداکننده
decorated wall	دیوار تزیینی
posters	دیوار کوب
dike	دیوار مانع
embankments	دیوار خاکی
niche	تو رفتگی در دیوار
embankment	دیوار خاکی
sonic boom	دیوار صوتی
niches	تو رفتگی در دیوار
sonic booms	دیوار صوتی
party walls	دیوار مشترک
curtain wall	دیوار پردهای
cut off	دیوار اببند
mural	دیوار نما
counterfort	دیوار تکیه
buttress	شمع پشتیبان دیوار
screening, screenings	دیوار تخته حفاظ
screens	دیوار تخته حفاظ
to deaden a wall	عایق کردن دیوار
abutment	بست دیوار نزدیکی
buttresses	دیوار پشت بند
buttresses	شمع پشتیبان دیوار
bench wall	دیوار تکیه گاه
buttressed	دیوار پشت بند
adjoining	همجوار دیوار بدیوار
buttress	دیوار پشت بند
buttressed	شمع پشتیبان دیوار
My head hit the wall.	سرم خورد به دیوار
buttressing	شمع پشتیبان دیوار
to deafen a wall	عایق کردن دیوار
as white as a sheet <idiom>	سفید مثل گچ دیوار
murals	واقع برروی دیوار
mural	واقع برروی دیوار
immurement	در دیوار قرار دادن
bracket	طاقچه دیوار کوب
walls	تیغه کشیدن دیوار
wall	تیغه کشیدن دیوار
wall entrance	عبور از داخل دیوار
wailing wall	دیوار قدیمی اورشلیم