English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
slug چارپاره جانور کندرو
slugged چارپاره جانور کندرو
slugs چارپاره جانور کندرو
Other Matches
tardigrade جانور کندرو
slug جانور تنبل گردونه کندرو
slugged جانور تنبل گردونه کندرو
slugs جانور تنبل گردونه کندرو
case shot چارپاره
buckshot چارپاره
epizoic زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
lazier کندرو
laziest کندرو
tardy کندرو
tardiest کندرو
tardier کندرو
lazy کندرو
slow footed کندرو
tardigrade کندرو
waddler کندرو
slugged اسب کندرو
slug اسب کندرو
tortoises ادم کندرو
tortoise ادم کندرو
slugs اسب کندرو
malacostracan جانور
johnny جانور نر
ruffianly جانور خو
structure of an animal جانور
apod جانور بی پا
animalize جانور
nightwalker جانور شب پر
creatures جانور
creature جانور
it pron ان جانور
he جانور نر
it ان جانور
beast جانور
beasts جانور
animal جانور
animals جانور
monocule جانور یک چشم
edentate جانور بی دندان
rodents جانور جونده
ungulate جانور سم دار
rodent جانور جونده
amoebas جانور تک سلولی
zoophagous جانور خوار
on heat [British E] <adj.> حشری [جانور زن]
zootomy جانور شکافی
brutality جانور خویی
zoophilic علاقمند به جانور
beastliness جانور خویی
zoophilous علاقمند به جانور
brutalization جانور خویی
brutalities جانور خویی
craw معده جانور
animalist نقاش جانور
zootheism جانور پرستی
stinkard جانور بدبو
amoebae جانور تک سلولی
pollard جانور بی شاخ
poikilothermism خونسردی جانور
poikilotherm جانور خونسرد
mammifer جانور پستاندار
amebae جانور تک سلولی
mammiferous جانور پستاندار
plantigrade جانور دوپا
milker جانور شیرده
perissodactyl جانور فرد سم
pelagian جانور دریایی
amebas جانور تک سلولی
animalculum جانور ریزه
shell fish جانور صدف
scrag جانور نحیف
saxicolous جانور سنگ زی
saxicoline جانور سنگ زی
saprozoon جانور پوده زی
amoeba جانور تک سلولی
pudge جانور چاق
polystome جانور بسیار
polystomatous جانور بسیار
polypod جانور بسیارپا
nekton جانور شناور
hybrid جانور دورگه
scavengers جانور لاشخور
stray جانور بی صاحب
proud <adj.> جانور حشری
zoomorphic <adj.> جانور گونه
in heat [American E] <adj.> حشری [جانور زن]
straying جانور بی صاحب
game جانور شکاری
strays جانور بی صاحب
fauna جانور نامه
strayed جانور ولگرد
brute جانور حیوان
brutes جانور حیوان
brutal جانور خوی
zoologist جانور شناس
zoology جانور شناسی
scavenger جانور لاشخور
orc جانور بزرگ دریایی
paleozoology دیرین جانور شناسی
phyllopod جانور برگ پای
phytozoon جانور گیاه نما
quadruped چهارپا [جانور شناسی]
pleophagous چند جانور خوار
orca جانور بزرگ دریایی
ratcatcher موش گیر [جانور]
rat catcher موش گیر [جانور]
zoography جانور شناسی تطبیقی
zoomorphic شبیه جانور جانورسان
zoophyte جانور گیاه سان
white face جانور پیشانی سفید
viviparous جانور زنده زا ولود
ratter موش گیر [جانور]
shedder جانور پوست انداز
in rut <adj.> حشری [جانور شناسی]
tropicopolitan گیاه یا جانور گرمسیری
rutting <adj.> حشری [جانور مرد]
sacs عضوکیسه مانند جانور
migrant سیار جانور مهاجر
endotherm جانور خون گرم
scavengers جانور کثافت خور
scavenger جانور کثافت خور
anteaters جانور پستاندارمورچه خوار
anteater جانور پستاندارمورچه خوار
marsupials جانور کیسه دار
footpad پای جانور پهنه پا
marsupial جانور کیسه دار
jumbo جانور غول اسا
lairs محل استراحت جانور
lair محل استراحت جانور
female زنانه جانور ماده
migrants سیار جانور مهاجر
dentition وضع تعداددندانهای جانور
sac عضوکیسه مانند جانور
dolphin دولفین [جانور شناسی]
amphibiotic وابسته به جانور دوزیستی
aquatic جانور یا گیاه ابزی
animalcule جانور ذره بینی
animalculum جانور ذره بینی
tentacles موی حساس جانور
arthropod جانور مفصل دار
beast of ravin جانور درنده یاشکاری
bestialize جانور خوی نمودن
tentacle موی حساس جانور
molluscs جانور نرم تن حلزون
mollusc جانور نرم تن حلزون
heats طلب شدن جانور
hilding جانور یا اسب بی ارزش
malacoderm جانور نرم پوست
amoebic وابسته به جانور تک سلولی
pachyderm جانور پوست کلفت
mollusk جانور نرم تن حلزون
jumbos جانور غول اسا
nematocyst نیش جانور مرجانی
holozoic جانور خوراک گیر
heat طلب شدن جانور
pachyderms جانور پوست کلفت
nervure رگه بندی جانور
phylogeny تاریخ نژادی جانور یا گیاه
isopod جانور سخت پوست بر>=< پای
Rutilus kutum ماهی سفید [جانور شناسی]
cyclostomate وابسته به جانور دهان گرد
cyclostomatous وابسته به جانور دهان گرد
Rutilus frisii ماهی سفید [جانور شناسی]
vermin جانور افت حشرات موذی
mane یال [حیوانات و جانور شناسی]
Caspian White Fish ماهی سفید [جانور شناسی]
crest یال [حیوانات و جانور شناسی]
beaver سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
bestial شبیه حیوان جانور خوی
Caspian kutum ماهی سفید [جانور شناسی]
cyclostome جانور از راسته دهان گردان
purebred جانور یا گیاه خوش نژاد
zoological وابسته به جانور شناسی حیوان
insectivore جانور یا گیاه حشره خوار
gast وحشت جانور بدون اولاد
ruminant جانور پستاندار نشخوار کننده
unicorn جانور افسانهای دارای یک شاخ
unicorns جانور افسانهای دارای یک شاخ
hatchling جانور تازه متولد نوزاد
omnivore جانور همه چیز خوار
fisher جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
endozoic دارای زندگی دردرون جانور
lyncean مانند جانور سیاه گوش
Black Sea roach [Rutilus frisii] ماهی سفید [جانور شناسی]
isopodan جانور سخت پوست بر>=< پای
kutum [Rutilus frisii] ماهی سفید [جانور شناسی]
vivisector تشریح کننده جانور زنده
scalawag جانور نحیف وکم ارزش
wombats جانور کیسه داری شبیه خرس
wombat جانور کیسه داری شبیه خرس
swamper جانور یا چیزی که در مرداب فرو رود
zooplasty فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
zooplankton جانور ریز شناور برسطح دریا
zoographical وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoomorphic دارای خدایان مجسم بشکل جانور
logotype وجه تسمیه نوع جانور یاگیاه
geoduck نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
webfoot جانور دارای پای پرده دار
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com