English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
exhaust gear چرخ دندانه خروجی
Other Matches
rack and pinion میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
saw edged دارای لبه دندانه دندانه
serrate leaves برگهای ارهای یا دندانه دندانه
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
nicked دندانه دندانه کردن
nicks دندانه دندانه کردن
cut gears دندانه دندانه کردن
nicking دندانه دندانه کردن
jaggy دندانه دندانه ناهمواری
dentate دندانه دندانه مضرس
nick دندانه دندانه کردن
saw tooth دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
denting دندانه
jaggies دندانه ها
jag دندانه
bidentate دو دندانه
sheaths دندانه
dented دندانه
serra دندانه
notche دندانه
sheath دندانه
crinkled دندانه دندانه
crinkle دندانه دندانه
nibs دندانه
nib دندانه
tine دندانه
cog دندانه
crinkles دندانه دندانه
crinkling دندانه دندانه
threads دندانه
thread دندانه
serration دندانه
dents دندانه
tooth دندانه
mordant دندانه
cogging دندانه
serrate دندانه دندانه
trifid سه دندانه
cam دندانه
notch دندانه
cogs دندانه
leaf دندانه
nicks دندانه
nicking دندانه
sawtooth دندانه دندانه
nicked دندانه
saw toothed دندانه دندانه
cams دندانه
dentate دندانه
dentation دندانه
undentate تک دندانه
denticle دندانه
indentation دندانه
denticulate دندانه دندانه
notches دندانه
indentations دندانه
nick دندانه
peg دندانه
dent دندانه
pegs دندانه
indented دندانه دندانه
nid دندانه
crenation دندانه دندانه
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
zigzag soldering لحیم دندانه
denticulated دندانه دار
tooth form شکل دندانه
dent دندانه کردن
cirhose دندانه دار
cirrate دندانه دار
denticulate دندانه دار
engrail دندانه دارکردن
roots پای دندانه
dentation دندانه بودن
cirrose دندانه دار
engrailed دندانه دار
root پای دندانه
cut teeth دندانه ساختن
tooth profile شکل دندانه
denticulation دندانه ریز
serrated دندانه دار
dented دندانه کردن
tooth flank دامنه دندانه
denting دندانه بریدگی
jagged دندانه دار
dented دندانه بریدگی
tooth gap شکاف دندانه
tooth pitch گام دندانه
toothed cornice brick اجر دندانه
cogged دندانه دار
tooth clearance بازی دندانه
denting دندانه کردن
dentigerous دندانه دار
depth of tooth ارتفاع دندانه
dentate دندانه دار
cut teeth دندانه دارکردن
dents دندانه بریدگی
dents دندانه کردن
dent دندانه بریدگی
tooth gap فاصله دندانه
laciniated دندانه دار
indentation دندانه گذاری
pectinate دندانه دار
indents دندانه گذاری
indents دندانه دارکردن
indenting دندانه گذاری
indenting دندانه دارکردن
indent دندانه گذاری
indent دندانه دارکردن
nurl دندانه کنگره
notched دندانه دار
jaggy دندانه دار
jaw clutch coupling درگیری دندانه
jaw clutch coupling پیوست دندانه
knurled دندانه دار
laciniate دندانه دار
herringbone tooth دندانه ی جناغی
helical tooth دندانه حلزونی
toothiest دندانه دار
toothless بدون دندانه
knurling tool دندانه ساز
pectinated دندانه دار
cogs دندانه دارکردن
monodentate ligand لیگاند تک دندانه
toothier دندانه دار
serrulation دندانه داری
toothy دندانه دار
gearwheel چرخ دندانه
indentations دندانه گذاری
cog دندانه دارکردن
racked قطاع دندانه دار
racked میله دندانه دار
racks دندانه دار کردن
toothed wheel چرخه دندانه دار
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
racks میله دندانه دار
racks قطاع دندانه دار
wracked دندانه دار کردن
wracked میله دندانه دار
wracked قطاع دندانه دار
rack دندانه دار کردن
racked دندانه دار کردن
rack قطاع دندانه دار
loose gear چرخ دندانه هرزگرد
peg tooth دندانه میخی یا تیز
pinioning چرخ دندانه پی نیون
pinions چرخ دندانه پی نیون
pinion چرخ دندانه پی نیون
root circle دوره پای دندانه
rip saw اره دندانه درشت
zigzag aerial انتن دندانه ارهای
sawthoot generator مولد دندانه ارهای
rack میله دندانه دار
brake wheel چرخ دندانه دار
wracks دندانه دار کردن
wracks میله دندانه دار
spur gear چرخ دندانه دار
jaggedness دندانه دار بودن
indenture دندانه دار کردن
biserrate دارای دو دندانه یا بر امدگی
serrate دندانه دار کردن
serrated shaft محور دندانه دار
change gear چرخ دندانه تبدیل
herringbone gear چرخ دندانه جناغی
external gear تاج دندانه خارجی
gear wheel چرخ دندانه دار
cogwheel چرخ دندانه دار
cog wheel چرخ دندانه دار
chine دندانه دار کردن
sprocket دندانه دور چرخ
bevel pinion چرخ دندانه پی نیون
endless screw پیچ دندانه گردان
elevating gear چرخ دندانه بالابر
wracks قطاع دندانه دار
gearwheel چرخ دندانه دار
cog [cogwheel] چرخ دندانه دار
tooth profile error خطای فرم دندانه
cogged wheel چرخ دندانه دار
tooth plane رنده دندانه دار
sprocket chain زنجیر دندانه دار
bevel gear چرخ دندانه مخروطی
knurling tool الت دندانه سازی
toothed wheel چرخ دندانه دار
layshaft محور دندانه کمکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com