Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
timbering
چوبست موقت
Other Matches
scraffolding
چوبست
ledgers
تیر افقی جلو چوبست
ledger
تیر افقی جلو چوبست
bracing
قطعهای که عمل کشش را درساختمان یا چوبست انجام میدهد
suspension of arms
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore
موقت شاغل مقامی بطور موقت
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
pro tempore
موقت
adhoc
موقت
provisional
موقت
pontoon bridge
پل موقت
makeshift
موقت
temporary
موقت
intrim
موقت
pontoon
پل موقت
interim
موقت
pontoons
پل موقت
stopgaps
چاره موقت
bridging leon
وام موقت
coffer dam
سد انحرافی موقت
cofferdam
بند موقت
dazzles
کوری موقت
detention pending trial
حبس موقت
drop tank
تانک موقت
false work
حائل موقت
stopgap
چاره موقت
blackout
بیهوشی موقت
bridging leon
اعتبار موقت
buffer
حافظه موقت
dazzle
کوری موقت
dazzled
کوری موقت
dazzling
کوری موقت
charge d'affaires of the embassy
کاردار موقت
suspensions
اخراج موقت
suspension
اخراج موقت
blackouts
بیهوشی موقت
modus vivendi
توافق موقت
temporarily
بطور موقت
debarkation hospital
بیمارستان موقت
interim certificates
گواهی موقت
temporary storage
انباره موقت
temporary storage
حافظه موقت
temporary structures
ساختمانهای موقت
temporary wife
زوجه موقت
temporary works
کارهای موقت
term insurance
بیمه موقت
the pro tem chief
رئیس موقت
x site
انبار موقت
bretess
سنگر موقت
bretesse
سنگر موقت
bretise
سنگر موقت
bretisee
سنگر موقت
brettys
سنگر موقت
temporary road
راه موقت
temporary marriage
ازدواج موقت
interim financing
پرداخت موقت
interim plan
برنامههای موقت
bretex
سنگر موقت
ischemia
کم خونی موقت
kluged
ترسیم موقت
modulus vivendi
قار موقت
protem
موقتا موقت
provisional scrip
تصدیق موقت
short time duty
کار موقت
suspension of arms
اتش بس موقت
tabernacle
پرستشگاه موقت
temporal life
زندگی موقت
temporalty
بطور موقت
temporary duty
ماموریت موقت
temporary gauge
اشل موقت
temporary hardness
سختی موقت
temporary duty
شغل موقت
provisional
به طور موقت
armistice
صلح موقت
lean-tos
پناهگاه موقت
lean-to
پناهگاه موقت
tentative
ازمایشی موقت
armistices
صلح موقت
shadow memory
حافظه ثانوی موقت
pontoons
پل موقت نظامی زدن
harder
خطای موقت در سیستم
hardest
خطای موقت در سیستم
hard
خطای موقت در سیستم
lapse
برگشت انحراف موقت
scrip
گواهی نامه موقت
drug holiday
ترک موقت دارو
juryrig
برپا کردن موقت
rendezvous area
منطقه تجمع موقت
interim injunction
حکم توقیف موقت
lapses
برگشت انحراف موقت
lapsing
برگشت انحراف موقت
air commodore
سرتیپ موقت هوایی
beach dump
انبار موقت ساحلی
transient ischemia
کم خونی موضعی موقت
alternate water terminal
بارانداز ابی موقت
convening authority
فرماندار موقت نظامی
convening authority
مقام صلاحیتدار موقت
shells
برنامه خروج موقت
shelling
برنامه خروج موقت
shell
برنامه خروج موقت
cover note
بیمه نامه موقت
covering note
بیمه نامه موقت
acting sublieutenant
ناوبان دوم موقت
kludge
سخت افزار موقت
provisional order
دستور موقت اداری
pontoon
پل موقت نظامی زدن
provisional assignee
مدیر تصفیه موقت
provisional statement
صورت وضعیت موقت
provisionally
بطور موقت عجالتا"
provisorily
بطور شرطی یا موقت
provisional scrip
تصدیق موقت سهام
pontoneer
مامور پل موقت سازی
pontonier
مامور پل موقت سازی
locumtenens
کفیل جانشین موقت
truces
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
register
ذخیره موقت دستورات اجرایی
parley
مذاکره درباره صلح موقت
parleyed
مذاکره درباره صلح موقت
parleying
مذاکره درباره صلح موقت
truce
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
stopgap
وسیله موقت دریچه انسداد
truces
قرارداد متارکه موقت جنگ
progress payments
پرداختهای موقت یا علی الحساب
time charter
کرایه کردن موقت کشتی
parleys
مذاکره درباره صلح موقت
stopgaps
وسیله موقت دریچه انسداد
quia timet
قرار تامین دستور موقت
registers
ذخیره موقت دستورات اجرایی
tenancies
مدت اجاره مالکیت موقت
fifo
فضای ذخیره سازی موقت
registering
ذخیره موقت دستورات اجرایی
juryrig
سوار کردن موقت وسایل
keyboard buffer
حافظه موقت صفحه کلید
truce
قرارداد متارکه موقت جنگ
tenancy
مدت اجاره مالکیت موقت
kludge
سیستم نرم افزار موقت
blips
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
dazzles
سوسو زدن کور کردن موقت
dazzle
سوسو زدن کور کردن موقت
jumpers
اتصال موقت روی تخته مدار
dazzled
سوسو زدن کور کردن موقت
outputs
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
jumper
اتصال موقت روی تخته مدار
blip
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
dazzling
سوسو زدن کور کردن موقت
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
clipboard
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
coffer-dam
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
transients
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transients
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
clipboards
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
transient
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
secondary
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
transient
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
prints
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
printed
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
holding station
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
stack
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
transient
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transients
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
registers
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
task
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
holding area
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
workfile
یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
yard track
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
tasks
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
register
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stations
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stacks
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
registering
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stationed
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stacked
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
softer
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
scratches
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratching
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
supersedeas
دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
soft
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
temporary storage
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
scratched
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratch
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
intermediate
فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
softest
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
cooling-off period
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
registering
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
receivers
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
shifts
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
cooling-off periods
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
shift
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
registering
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
receiver
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
cooling off period
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
register
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
shifted
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
heaps
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heaping
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com