English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
English Persian
magnacard کارت مغناطیسی
magnetic card کارت مغناطیسی
Search result with all words
pack تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
packs تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
atm ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند
magnetic card computer کامپیوتر با کارت مغناطیسی
magnetic ledger card کارت معین مغناطیسی
magnetic strip card کارت نوار مغناطیسی
Other Matches
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
name tag کارت معرفی کارت اسم
cards کارت تبریک کارت عضویت
card کارت تبریک کارت عضویت
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic ritation گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic nuclear resonance تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
card code کد کارت
stub card ته کارت
cards کارت
paste board کارت
card کارت
smart card کارت هوشمند
card deck دستینه کارت
card guide راهنمای کارت
card format قالب کارت
card column ستون کارت
binary card کارت دودویی
card hopper ناودان کارت
visting card کارت ویزیت
calling card کارت ویزیت
carte blanche کارت سفید
card image تصویر کارت
card cage محفظه کارت
card code رمز کارت
card rack طاقچه کارت
green card کارت سبز
yello card کارت زرد
green cards کارت سبز
card field میدان کارت
card reader کارت خوان
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
card face رویه کارت
card feed خورد کارت
card deck دسته کارت
visiting card کارت ویزیت
tape to card از نوار به کارت
summary card کارت خلاصه
card loader کارت بارکن
card punch کارت منگنه کن
card field فیلد کارت
card row سطر کارت
card rack جای کارت
logic card کارت منطقی
post card کارت پستال
job card کارت برنامه
identification card کارت شناسایی
cards یک کارت پانچ
ibm card کارت 08 ستونی
punch card کارت منگنه
hollerith card کارت هالریت
get a long with you بروپی کارت
postcard کارت پستال
postcards کارت پستال
input card کارت ورودی
interface card کارت رابط
job card کارت کار
ledger card کارت معین
badge کارت شناسایی
ID card کارت شناسایی
identification document کارت شناسایی
card یک کارت پانچ
paper card کارت کاغذی
credit card کارت اعتباری
credit cards کارت اعتباری
debit card کارت بدهی
cartle blanche کارت بلانش
carte کارت ویزیت
card verifier بازبین کارت
card verification بازبینی کارت
red card کارت قرمز
card stacker مخزن کارت
picture postcard کارت پستال
range card کارت برد
circuit card کارت مدار
account card کارت حساب
coulmn card کارت 69 ستونه
punched card کارت منگنه
card stacker کارت پشته کن
control card کارت کنترل
continuation card کارت ادامه
comment card کارت توضیحی
row binary card کارت دودویی سطری
billet slip کارت محلهای افراد
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
punched card کارت منگنه شده
punched card کارت پانچ شده
network interface card کارت میانجی شبکه
punch card machine ماشین کارت منگنه
safety card کارت تامین اتشبار
object deck دسته کارت مقصود
punched card control کنترل کارت پانچ
trailer card کارت پشت بند
controller card کارت کنترل کننده
cards کارت ویزیت بلیط
card sorter دستگاه کارت جورکن
end of job card کارت انتهای کار
eighty column card کارت هشتاد ستونی
edge punched card کارت لب منگنه شده
data card کارت ثبت اطلاعات
card to disk converter مبدل کارت به دیسک
chart correction card کارت تصحیح نقشه
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
card punch دستگاه کارت منگنه
card loader بار کننده کارت
visiting card کارت اسم درفرانسه
y punch سوراخ کارت ستونی .
card-carrying دارای کارت عضویت
card jam گیر کردن کارت
index card کارتشاخص - کارت Index
card کارت ویزیت بلیط
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
key card کارت کلید کامپیوتر
card hopper قسمت جهنده کارت
card reproducer تولیدکننده دوباره کارت
card aligner هم تراز کننده کارت
to deal out [card game] کارت دادن [ورق بازی]
decks مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
to deal کارت دادن [ورق بازی]
pasteboard کارت ویزیت ورق بازی
credit cards کارت یاورقه خرید نسیه
picture postcard کارت پستال عکس دار
credit card کارت یاورقه خرید نسیه
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
PCMCIA که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
passes گذرگاه کارت عبور گذراندن
card sorter دستگاه مرتب کننده کارت
safety card کارت تامین جنگ افزار
casrd random access memory حافظه دستیابی تصادفی کارت
pass گذرگاه کارت عبور گذراندن
decked مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
issue [of something] [ID card or check] صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
deck مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
passed گذرگاه کارت عبور گذراندن
bin card کارت مصرف محتویات فرف
magnetic tape recording ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
grid magnatic angle زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
objected پانج کارت که حاوی برنامه است
Here ist my Green card. بفرمائید این کارت سبز من است.
key card کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
Just sign here and leave at that . اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
What time should I check in? چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
direct objects پانج کارت که حاوی برنامه است
punched وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punches وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punch وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
tag نوار پشت پوتین کارت معرفی
objects پانج کارت که حاوی برنامه است
objecting پانج کارت که حاوی برنامه است
postcards بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcard بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
object پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects پانج کارت که حاوی برنامه است
tags نوار پشت پوتین کارت معرفی
inlay card کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
card ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to punch out [American E] [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock off [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
Can I pay by credit card? آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
to clock in [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock out [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock on [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to punch in [American E] [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
cards ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com