English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
dedicated کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
Other Matches
areas بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
object code خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
locals که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
function مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
to what end? برای چه مقصود
for the nonce برای مقصود فعلی
that is i. to this purpose برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
specifying جنبه خاصی قائل شدن برای
specifies جنبه خاصی قائل شدن برای
specify جنبه خاصی قائل شدن برای
variables شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
local متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
locals متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
dedicated برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
boarded BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
pitch دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitches دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
object module واحد مقصود ماژول مقصود
object code برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
phonetician متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
fullwrite professional یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
DPA روش بار کردن پشتههای پروتکل در حافظه فقط وقتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
head-shrinker کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinkers کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
port a punch card علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
inelastic demand تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
metal oxide semiconductor روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
reserved character حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
integers دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
integer دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
housekeeping امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
storing واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
store واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
cbt استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
processor سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
multitasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
self- برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است
fosdic وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
job ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
jobs ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
diagnostic تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
HMI's امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
circulars صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
circular صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
dejagging نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
kernel توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
machined سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
kernels توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
voices سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voice سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
hybrid circuit ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
turnkey system سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
voicing سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
mediums هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
storing حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
stepping اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
medium هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
store حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
labelled 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
processor کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
labels 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
notron utilities مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
labeling 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
step اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
framebuffer یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
host computer کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computers کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
stylus وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
symbolic 1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
styli وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styluses وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
symbolically 1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
mttr متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
macwrite برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
DCC نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
texture mapping 1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
dual دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
master clear کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
pos سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
vectors سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
vector سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
fetched دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
generation مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
arrays کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
array کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
generations مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
automatic کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
fifth generation computers مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
non dedicated server کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
autosync خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
meaning مقصود
meanings مقصود
objected مقصود
innuendo مقصود
objectless بی مقصود
purposelessly مقصود
point مقصود
no offences was meant مقصود
objective مقصود
objects مقصود
innuendos مقصود
object مقصود
innuendoes مقصود
indirect objects مقصود
significance مقصود
objecting مقصود
designs مقصود
design مقصود
direct objects مقصود
objectives مقصود
nonce مقصود فعلی
purposive متضمن مقصود
object module واحد مقصود
inexpressive نرساننده مقصود
object program برنامه مقصود
misconstrued در فهمیدن مقصود
target language زبان مقصود
he has an a. to grind مقصود دارد
misconstrue در فهمیدن مقصود
purpose هدف مقصود
object code دستورالعمل مقصود
target program برنامه مقصود
target disk دیسک مقصود
idea مقصود معنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com