Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
nonaligned
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
Other Matches
nonalignment
کشور غیر متعهد
republic
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
faunal
وابسته بجانوران یک کشور
Judaic
وابسته به کشور یهودیه
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
Lilliputian
وابسته به کشور لیلی پوت
intercultural
وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
satellites
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
satellite
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
country
کشور
land n
کشور
common wealth
کشور
state
کشور
countries
کشور
nations
کشور
stating
کشور
realm
کشور
realms
کشور
stated
کشور
fatherlands
کشور
fatherland
کشور
territories
کشور
territory
کشور
soil
کشور
states
کشور
nation
کشور
soiling
کشور
state-
کشور
soils
کشور
Ghana
کشور غنا
high court of
دیوانعالی کشور
expulsions
اخراج از کشور
oversea
خارج از کشور
nationwide
در سرتاسر کشور
treason
خیانت به کشور
Cuba
کشور کوبا
Guatemala
کشور گواتمالا
Great Britain
کشور انگلیس
Guyana
کشور گیانا
Honduras
کشور هندوراس
Ghana
کشور گانا
Hungary
کشور مجارستان
Greece
کشور یونان
traitors
خائن به کشور
traitor
خائن به کشور
dependency
کشور غیرمستقل
expulsion
اخراج از کشور
Kiribati
کشور کیریباتی
Lesotho
کشور لسوتو
Libya
کشور لیبی
Oman
کشور عمان
Luxembourg
کشور لوکزامبورگ
Malawi
کشور مالاوی
Malaysia
کشور مالزی
Maldives
کشور مالدیو
friendly state
کشور خودی
friendly state
کشور دوست
Laos
کشور لائوس
Kuwait
کشور کویت
Kenya
کشور کنیا
great power
کشور با قدرت
traitor to the countruy
خائن کشور
Indonesia
کشور اندونزی
traitor to one's country
خائن به کشور
Jamaica
کشور جامائیکا
Mali
کشور مالی
Bangladesh
کشور بنگلادش
Cameroon
کشور کامرون
Home Office
وزارت کشور
ministry of the interior
وزارت کشور
inland
درون کشور
kingdom
کشور قلمروپادشاهی
Korea
کشور کره
independency
کشور مستقل
fairylands
کشور پریان
fairyland
کشور پریان
abroad
خارج از کشور
Argentina
کشور آرژانتین
Angola
کشور انگولا
Andorra
کشور آندورا
Burma
کشور برمه
Cambodia
کشور کامبوج
Bahrain
کشور بحرین
Belize
کشور بلیز
mother countries
کشور اصلی
mother country
کشور اصلی
Bhutan
کشور بوتان
Spain
کشور اسپانیا
respublica
جمهوری کشور
respublica
کشور جمهوری
Bahamas
کشور باهاما
Botswana
کشور بوتسوانا
in this country
<adv.>
در این کشور
in these parts
<adv.>
در این کشور
Fiji
کشور فیجی
host nation
کشور میزبان
southland
کشور نیمروز
host country
کشور میزبان
home country
کشور اصلی
Finland
کشور فنلاند
Holland
کشور هلند
Gabon
کشور گابن
dependencies
کشور غیرمستقل
bordering country
کشور همسایه
neighboring state
[American E]
کشور همسایه
neighbouring country
[British E]
کشور همسایه
cloud-cuckoo-land
کشور پریون
Colombia
کشور کلمبیا
Costa Rica
کشور کاستاریکا
Albania
کشور آلبانی
land of the rising sun
کشور ژاپن
interior ministry
وزارت کشور
Djibouti
کشور جی بوتی
Ecuador
کشور اکوادر
turkey
کشور ترکیه
turkeys
کشور ترکیه
Eire
کشور ایرلند
Liberia
کشور لیبریا
Namibia
کشور نامیبی
Egypt
کشور مصر
secretary of state for home affairs
وزیر کشور
Nepal
کشور نپال
per pais
بوسیله کشور
theocrat
خداوند کشور
Portugal
کشور پرتغال
assyria
کشور اشور
Philippines
کشور فیلیپین
Ukraine
کشور اوکرانی
Uganda
کشور اوگاندا
Tunisia
کشور تونس
sea power
کشور دریایی
deportation
اخراج از کشور
Namibia
کشور نامیبیا
fisc
خزانه کشور
Uruguay
کشور اوروگوئه
Venezuela
کشور ونزوئلا
Peru
کشور پرو
Pakistan
کشور پاکستان
Zambia
کشور زامبیا
midland
داخله کشور
Nigeria
کشور نیجریه
the superme court
دیوانعالی کشور
Zimbabwe
کشور زیمبابوه
Canada
کشور کانادا
Niger
کشور نیجر
Nicaragua
کشور نیکاراگوا
Hungary
مجارستان
[کشور]
Vietnam
کشور ویتنام
attack origine
کشور اغازکننده تک
New Zealand
کشور زلاندنو
Paraguay
کشور پاراگوئه
sending state
کشور فرستنده
the youth of the country
جوانان کشور
the play of europe
کشور سویس
Qatar
کشور قطر
stating
جمهوری کشور
Mozambique
کشور موزامبیک
Rwanda
کشور رواندا
Morocco
کشور مغرب
country of origin
کشور مبداء
Sudan
کشور سودان
Senegal
کشور سنگال
Sri Lanka
کشور سریلانکا
Singapore
کشور سنگاپور
Mexico
کشور مکزیک
ottoman
کشور عثمانی
forwarding country
کشور فرستنده
Sierra Leone
کشور سیرالئون
Czechoslovakia
کشور چکوسلواکی
Somalia
کشور سومالی
America
کشور امریکا
Suriname
کشور سورینام
Swaziland
کشور سوازیلند
Togo
کشور توگو
Thailand
کشور تایلند
Sweden
کشور سوئد
states
جمهوری کشور
Tanzania
کشور تانزانیا
stated
جمهوری کشور
state
جمهوری کشور
Myanmar
کشور میانمار
state-
جمهوری کشور
department of the enterior
وزارت کشور
Department of the Interior
[American E]
دفتر وزارت کشور
Trinidad and Tobago
کشور ترینیداد و توباگو
indonesian
اهل کشور اندونزی
Dominican Republic
کشور جمهوری دمینیکان
Barbados
کشور بار بادوس
roumanian
اهل کشور رومامی
the talnet of the country
مردم با استعداد کشور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com