English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
ignition control کنترل احتراق
Search result with all words
ignition analyzer اسیلوگراف کنترل احتراق
Other Matches
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inflammation احتراق
arson احتراق
firing احتراق
combustion احتراق
deflagration احتراق
burning احتراق
oxidization احتراق
ignition احتراق
explosions احتراق
lighting احتراق
seeting on fire احتراق
explosion احتراق
heat value گرمای احتراق
hot bulb ignition احتراق سرسرخ
ignition اشتعال احتراق
combustor محفظه احتراق
triple ignition احتراق سه برقی
combustible احتراق پذیر
combustibility قابلت احتراق
combustiblity قابلیت احتراق
combustion اشتعال احتراق
firing accessories لوازم احتراق
combustion efficiency بازده احتراق
duplex ignition احتراق دوگانه
ignition cable کابل احتراق
two spark ignition احتراق دو جرقهای
dual ignition احتراق دو برقی
combustion efficiency راندمان احتراق
combustion chamber محفظه احتراق
heat of combustion گرمای احتراق
combustion area محفظه احتراق
misfiring احتراق ناقص
heating value گرمای احتراق
sulphur اصل احتراق
firing order ترتیب احتراق
internal combustion احتراق داخلی
inexplosive غیرقابل احتراق
flash point نقطه احتراق
single ignition احتراق تک برقی
ignition voltage ولتاژ احتراق
burning brand نوع احتراق
ignition switch کلید احتراق
ignition spark جرقه احتراق
ignition pulse ایمپولز احتراق
advanced ignition اوانس احتراق
magneto ignition احتراق با مگنت
surface burning احتراق سطحی
firing position موقعیت احتراق
flame out قطع احتراق
base ignition احتراق تحتانی
external combustion احتراق خارجی
timing زمان احتراق
sulfur اصل احتراق
ignition pulse ضربه احتراق
ignition pulse پالس احتراق
ignition lag تاخیر احتراق
ignition by contact احتراق تماسی
igniting spark جرقه احتراق
igniting point نقطه احتراق
igniting agent عامل احتراق
ignitible قابل احتراق
ignitibility قابلیت احتراق
igniter switch کلید احتراق
igniter switch سوئیچ احتراق
ignitable قابل احتراق
combustible قابل احتراق
ignition by incandescence احتراق التهابی
premature ignition احتراق زودرس
pre ignition زود احتراق
ignition device وسیله احتراق
ignitability قابلیت احتراق
ignition current جریان احتراق
ignition condition حالت احتراق
ignition circuit مدار احتراق
ignition choke پیچک احتراق
ignition charge خرج احتراق
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
burning brand علامت احتراق نیمسوزی
ignition temperature درجه حرارت احتراق
constant pressure combustion احتراق در فشار ثابت
incombustibility عدم امکان احتراق
incombustible غیر قابل احتراق
order of fire ترتیب احتراق موتور
make and break ignition احتراق با قطع و وصل
explosively بطور قابل احتراق
molar heat of combusion گرمای مولی احتراق
molar enthalpy of combusion انتالپی مولی احتراق
maximum gate trigger voltage ولتاژ احتراق حداکثر
maximum gate trigger current جریان احتراق حداکثر
delay zction firing عمل احتراق با تاخیر
ignition system سیستم احتراق موتور
combustible جسم قابل احتراق
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
internal combustion engines موتور احتراق داخلی
jump spark ignition احتراق با جرقه جهنده
internal combustion engine موتور احتراق داخلی
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
compression ingition احتراق توسط فشار
combustor سیستم احتراق توربین
ignition voltage فشار الکتریکی احتراق
preignition احتراق قبل از وقت
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
afterburning عملیات بعد از احتراق سوخت
timing تنظیم زمان احتراق موتور
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
vaporizing combustor سیستم احتراق توربین گاز
capacitor discharge ignition سیستم احتراق با انرژی زیاد
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
firedamp گاز قابل احتراق معدن
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
ignition احتراق اتش زدن مشتعل کردن
precombustion chamber engine موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
can هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
explosive قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
canning هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfire احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
igniter ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
charactristic lenght نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
residence time مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
rate of flame propagation سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
diesel ramjet موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
ignition anode اند کمکی اند احتراق
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
check-up کنترل
controlling کنترل
control code کد کنترل
line control کنترل خط
control کنترل
controls کنترل
rein کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com